شعار معروف " گچكار بايد گچكاري كنه" يا " نجار بايد نجاري كنه" يا " سنگ كار بايد سنگ كاري كنه" دلالت بر اين دارد كه هر كاري به تخصص نياز دارد. اما ، آيا هر سنگ كاري  به صرف اوستا بودن ، قادر است رضايت شما را برآورده كند؟ قطعا" شرط لازم ، اوستا بودن و داشتن تخصص است اما شما شرط كافي را در أنصاف داشتن ، وقت شناس بودن و ... ايشان جستجو مي كنيد.

حال اگر سنگ كار شما تخصص داشته باشد اما به اصطلاح گران گاز باشد يا عادت به نصفه رها كردن كار داشته باشد ، شما از ايشان استفاده نخواهيد كرد.

سوال اينجاست ؛ شوراي شهر به چه تخصصي نياز دارد؟ يا بهتره عرض كنم ؛ شوراييان چه ويژگي بايد داشته باشند؟

وظيفه ذاتي شوراي شهر:

الف) شناساي مشكلات شهر و الويت بندي آنها

ب) پيدا كردن راه حلي براي برطرف كردن مشكلات

ج) انتخاب مدير ارشد شهر براي اجراي برنامه ريزي انجام شده

د) نظارت بر حسن انجام كار مجريان برنامه شورا

ه) اصلاح برنامه و هدايت مجريان در صورت خروج از خط مشي و اهداف قول داده شده به مردم.

حال بحث اينجاست:

آيا صحبت كردن با گويش گيلكي يا زبان آذري مزيتي در انجام مراحل پنجگانه فوق براي عضو شورا فراهم مي كند؟

 آيا داشتن تخصص محيط زيست يا معماري يا شهر سازي براي اجراي وظايف ذاتي شوراي شهر كافي است؟

آيا توجه به نيازهاي يك قشر از افراد جامعه مانند ورزشكاران، هنرمندان و ... به معني توجه به الويت هاي شهري است؟

به گمان من ، شوراي شهر  به افراد متخصص نياز دارد ، متخصص شهر سازي ، متخصص جامعه شناسي ، متخصص فرهنگي ، متخصص حقوقي ، متخصص ورزشي ، متخصص محيط زيستي ، متخصص كارآفريني.

اما همه اين افراد  بايد ، تاكيد مي كنم بايد ، در تخصص خود  ، به مدير بودن ، به انصاف داشتن ، به راستگو بودن شهره باشند .

شورا محل مشورت و تصميم است  محلي كه وضعيت حال  قريب يك ميليون نَفَر از ساكنين رو  ساماندهي مي كند .

شوراي شهر مكاني براي درست كردن" دست فرمان "نيست. شوراي شهر مكاني براي توسعه و رونق كسب و كار شخصي نيست.

شوراي شهر مكاني براي فروش شهر براي پركردن جيب مفلسين و طمع كاران نيست.

شوراي شهر ، جايي است كه آينده كوتاه مدت و بلند مدت مردماني كه در آن زندگي مي كنند را رقم مي زند.

بنابراين ،

شوراييان  بايد افراد با تجربه باشند ، حال اگر در عنفوان جواني با تجربه شده باشند چه بهتر.

شوراييان بايد داراي كارنامه در داشتن خوشنامي و انصاف و شجاعت در دفاع از حق و راستي در شغل و جايگاه خود باشند.

شوراييان بايد زندگي كاري پيش از حضور در انتخابات را به طور شفاف به چشم و گوش مردم برسانند.

شوراييان بايد بدانند مشورت كردن و مشورت دادن با زدو بند كردن  در ظاهر مشابه هستند اما در باطن تفاوت بسيار دارند تفاوتي به اندازه تفاوت رابطه زناشويي در قالب ازدواج يا در قالب رابطه نامشروع.

براي يك رابطه قانونمند زناشويي ، جشن مي گيرند و براي يك رابطه زناشويي غيرقانوني و نامشروع سنگسار مي كنند.

كلام آخر؛

اولا شورا محل تصميم جمعي است و افراد در قالب يك تصميم جمعي قابليتهاي خودشون رو عرضه مي كنند، شايد تجربه خوبي باشد كه در اين دوره مردم به ليست ها رأي بدهند.

ثانيا افرادي كه ليست ارايه مي دهند كارنامه خودشون و كانديدا هاشون رو تا به امروز اعلام كنند

ثالثا اهداف شون و الويتها و چگونگي رسيدن به اهداف رو مشخص كنند.

رابعا ذكر كنند اگر نتونستند بعد از گرفتن اعتماد مردم ، به اهداف قول داده شده برسند ، تكليف مردم با آنها چيه؟

اين نكته رو هم همه مدعيان مي دانند- جهت اطلاع-  كه ما در سال ١٣٩٦ شمسي در جمهوري اسلامي ايران استان گيلان ، در رشت زندگي مي كنيم.

 

بهتر بگم در كويت پولدارنيستيم در منچستر انگليس كه تازه از اتحاديه اروپا جدا شده نيستيم ، در جزاير قناري هم نيستيم.

پربیننده‌ ترین ها