روزنامه کیهان حسین شریعتمداری در واکنش به یادداشت نوینده گیلانی نوشت: مدعیان اصلاحات که ناامیدسازی را در دستور کار خود قراردادهاند در حالی به انتقاد از وعدهها میپردازند و در تیتر خود از «پایان امید» و «آغاز شعار و وعده» سخن میگویند که رئیسدولت مورد حمایتشان به «ارباب وعدهها» مشهور شد!
به گزارش خط اول، دکتر محمدرضا نظری نژاد استاد دانشگاه و رییس کانون وکلای دادگستری گیلان در روزنامه همدلی یاداشتی تحت عنوان «پایان امید، آغاز شعار و وعده» نوشت که واکنش تند روزنامه کیهان را در پی داشت.
حسین شریعتمداری در شماره 22880 روزنامه کیهان که روز یکشنبه 16 آبان 1400 منتشر شد، در ستون " نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای " اینگونه می نویسد:
روزنامه همدلی در مطلبی با عنوان «پایان امید، آغاز شعار و وعده» نوشت: «در کشور ما بیش از هر اصلاح عینی، با وعدههای بسیار بزرگ در آینده نسبتاً نزدیک مواجهیم... وعدههای دورودراز، بنا بر پیشینه گفتهشده، بهاصطلاح اهالی سیاست «عملیاتی» نیستند و امیدی به تحقق آنها نمیتوان داشت و از همین روست که در تجمعات مردمان این مملکت برای مطالبه حقهای بدیهی خود از آبوخاک گرفته تا حقوق مدنی و سیاسی، سخنان اعتراضی شنیده میشود که در مقایسه با وعدههای امیدآفرین مسئولان، از منطق و عقلانیت بسیار فراتری برخوردار است.»
در ادامه مطلب آمده است: «آنجا که امید مردمان کاهشیافته یا زایل میشود، وعده و شعار مسئولان آغاز میشود. اگر امید و انگیزه اجتماعی برای ارباب قدرت از اهمیت برخوردار باشد و اگر نظام وعدهآفرینی پاسخی است برای بهاصطلاح سیاهنماییها و نمایشی است از قدرت، چرا این امید و انگیزه، بهجای آنکه تنها از زبان مسئولان سیاسی بر زبان آید، به جریان زندگی شهروندان تزریق نمیشود؟ تضمین آزادیهای سیاسی و مدنی و پاسداری از آن مطابق آنچه قانون اساسی بر آن تأکید دارد، پرهیز از جایگزینی اراده بر قانون و بدین ترتیب تضمین ثبات، قابلیت پیشبینی و امنیت پایدار، تضمین شایستهسالاری با در پیش گرفتن همه سازوکارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن، مصادیقی است از ریختن دوای امید، انگیزه و شادی در رودخانه حیات مردمان این سرزمین. در این فرض، پیروزیها از آنهمه خواهد بود و در مواقع شکست نیز همه جامعه امیدوارانه پشت حاکمیت خواهند ایستاد و خون دلخوران و رنج دورانکشان، از آن دفاع خواهند کرد.»
مدعیان اصلاحات که ناامیدسازی را در دستور کار خود قراردادهاند در حالی به انتقاد از وعدهها میپردازند و در تیتر خود از «پایان امید» و «آغاز شعار و وعده» سخن میگویند که رئیسدولت مورد حمایتشان به «ارباب وعدهها» مشهور شد!
شایان ذکر است بر اساس نظرسنجی مشترک دانشگاه مریلند و مرکز افکارسنجی «ایرانپل» که اخیرا منتشر شد، اکثریت ۵۴ درصدی مردم ایران بر این باورند که انتظار دارند ایرانیان سه سال آینده بهتر زندگی کنند. علاوهبر این، این نظرسنجی نشان داد که اکثریت بسیاری از پاسخ دهندگان، ۷۰ تا ۸۰ درصد، گفتند که «به برخی» یا «تا حد زیادی» به نهادهای اساسی کشور از جمله قوه قضائیه، ریاست جمهوری و مجلس اعتماد دارند. همچنین اواخر مهرماه جاری نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی گالوپ نشان داد که بیش از ۷۰ درصد ایرانیها از عملکرد آیتالله رئیسی رضایت دارند.
گفتنی است نظری نژاد در قسمت دیگری از یادداشت خود اورده است: در نظام وعده و امیدآفرینی موهوم، پرسش آن است که آیا اهل وعده نگران نیستند که عیار سخنان آنها روشن و غیرواقعی بودن وعدهها آشکار شود؟ اگر کارکرد اینگونه سخنان امیدآفرین را، آرامبخشی و تسکینآفرینی بدانیم، مطلوب، بیان اینگونه وعدهها از گویندگان است و بهاصطلاح حقوق خواندهها وعده «موضوعیت» دارد؛ اما این پرسش از وجهی دیگر نیز پاسخی منفی مییابد. در ساختار سیاسی غیر پاسخگو، کدام وعده خوبان اگر وفا نشود موجد مسئولیت آنان بوده است تا نگرانی از لاف در غربت وجود داشته باشد؟ از این منظر نظام وعدههای نسیه، با زمینه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیوند مییابد که جامعه توانی برای کنار گذاشتن ناکارآمدان ندارد. وعدهدهندگان وقتی میبینند که در هر حالت بر صدرند و قدر میبینند و در زمان انتخابات نیز باید با افرادی مشابه خود رقابت کنند، چه نگرانی از مسابقه برای وعدههای سنگین و ناروا خواهند داشت؟! اگر ساختار سیاسی برای ناکارآمدان و دروغزنان، به جهت ناتوانی، ناکارآمدی فساد و سر کار گذاشتن، هزینهای نداشته باشد، ناگزیر به سمت شعار و وعدههای میانتهی خواهد رفت. از همه اینها گذشته، توسل به دشمن خارجی و تحریمهای ظالمانه نیز مستمسکی خواهد بود برای رفع مسئولیت. ازاینروست که در کشورِ «اگرها» زندگی میکنیم که گاه در بیان چرایی نرسیدن به مالزی، اندونزی و ترکیه و حتی سویس و ژاپن به دستاندازها، چاه و چالههایی اشاره میشود که بدخواهان پیش رو گذاشتهاند!