اغلب مردم در زندگی روزمره چالش‌های فراوانی دارند که با مطالبه به حق و البته تلاش خود سعی در برطرف کردن آن دارند، اما رنگ مطالبات درصدی از مردم جامعه با دیگران متفاوت است، برطرف کردن چالشهایشان هم سخت تر و متفاوت تر؛ این افراد که تعدادشان در کشور حدود نیم میلیون نفر می‌شود عموماً ناشنوا یا کم شنوا هستند که در گیلان نیز طبق آمار بهزیستی استان به حدود شش هزار نفر می‌رسند. جامعه آماری قابل توجهی که البته مسئولین سعی کردند از قلم نیاندازندشان؛ تا آنجاکه حتی در ساختار ورزش نیز یک تشکیلات خاص به نام " فدراسیون ورزش ناشنوایان " برایشان راه‌اندازی شد، اگرچه این اقدام از سال ۱۳۳۴ توسط فرح پهلوی صورت گرفت اما در گیلان اولین ساختار رسمی سال ۱۳۷۰ با عنوان هیئت ورزش ناشنوایان شکل گرفت و اولین رئیس آن هم کریم لیاقت جو بود.

 البته او نه تنها اولین بود بلکه با حدود ۲۷ سال ریاست هیئت ناشنوایان گیلان شاید در کشور بی‌نظیر باشد تا اینکه قانون بازنشستگی دولت احمدی نژاد مانع از تداوم این حضور شد، با این حال وقتی یکی دو سال با این قانون درب هیئت بسته شد و کسی برای هدایت این هیئت پر چالش پیشقدم نشد، به ناچار لیاقت جو را برگرداندند تا اینکه سال ۱۳۹۹ بالاخره وی بطور رسمی با ریاست هیئت ناشنوایان گیلان خداحافظی کرد و اینبار نوبت جوانان بود که خودی نشان دهند اما متاسفانه بی‌مهری‌های زیادی در این مدت به علاقمندان به خدمت شد و سیستم حاکمیتی مدام سراغ مدیرانی می رفت که اشباع شده از خدمت بودند و نتیجه این می شد با استعفاهای پیاپی آنها امورات هیات ورزش ناشنوایان گیلان ابطر بماند.

یکی از افراد علاقمند و ساخته شده در ورزش ناشنوایان "علی شیخی" بود که تلاش کرده قیصروار، ناجی این ورزش باشد؛ اما نشد که نشد. او کم‌شنواست و از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، حدود یک دهه دبیر هیئت ناشنوایان گیلان بوده و تقریباً با فعالیت‌هایی که داشته، شناسنامه این هیئت لقب گرفت. شاید پدر معنوی ورزش ناشنوایان گیلان، لیاقت‌جو باشد اما او علاقه و شاید توان مستندسازی فعالیت‌های ۳۰ ساله خود را نداشت؛ کاری که شیخی به خوبی آن را انجام داده و امروز اگر تاریخچه ورزش ناشنوایان گیلان را بخواهید، مکتوب و مستند به شما ارائه می‌کند.

شیخی اگرچه حدود سی سال از عمر 50 ساله خود را آلوده ورزش است و بیش از 15 سال هم به عنوان دبیر، خزانه‌دار و سرپرست تیم‌های ورزشی در کنار هیات ورزش ناشنوایان بوده است، اما همچون قیصر در فعالیت های هنری نیز دستی بر آتش دارد و در سریال های مرداب و مادر سوجان، فیلم های سینمایی فراری و جاده های بارانی و تاتر یک سرباز یک دختر و نمایش فرم سرود ملی ایفای نقش کرده است، نکته جالب داستان تحصیلات و شغلش هست که مثل همه جوانان ایرانی ربطی بینشان نیست، وی در مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی عمومی تحصیل کرده اما قصاب است و در شغلش هم تا عضویت در اتحادیه صنف گوشت پیش رفته است.

علی شیخی در گفتگو با خبرنگار خط اول ورزشی می گوید: از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۹ در فوتبال، فوتسال، دومیدانی، تکواندو، کاراته، شطرنج، تنیس روی میز، بدمینتون، کشتی آزاد و فرنگی در ایران حرف اول را می‌زدیم و بیش از یکصد مدال و کاپ قهرمانی و اخلاق کسب نمودیم، ولی این روزها تیم‌ها حتی برای اعزام، با سر و شکلی ناقص به مسابقات قهرمانی کشور می‌روند، نظیرش همین مسابقات تکواندو قهرمانی کشور بود، با توجه به اینکه همیشه با تیمی کامل و در هر شش وزن اعزامی داشتیم امسال تنها یک نفر به مسابقات اعزام شد.

وی گفت: در گیلان حدود ۴۵۰ ورزشکار ناشنوا و کم شنوا داریم که ۲۶۰ نفر آنها به صورت سازمان یافته فعالیت می‌کنند و در همه این سال‌ها هم حدود ۱۷۰ ورزشکار ملی پوش تقدیم جامعه ورزش کرده‌ایم که حاصل آن کسب یک مدال طلا ۷ نقره و ۴ برنز در رقابت‌های المپیک ناشنوایان، ۱۳ طلا ۵ نقره و ۴ برنز در رقابت‌های جهانی و ۲۶ مدال طلا و دو نقره و ۴ برنز در آوردگاه‌های آسیایی است، حتی بانوان ناشنوای گیلان نیز در این مسیر بی‌نصیب از مدال نبودند و لیلا فلاح شجاعی با کسب برنز رقابت‌های آسیایی ۲۰۱۲ کره جنوبی در رشته تنیس روی میز، به عنوان تنها بانوی مدال‌آور در طول فعالیت ورزش ناشنوایان گیلان شناخته می‌شود.

شیخی اوضاع ورزش ناشنوایان گیلان در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ را خوب توصیف نکرد و گفت: در حالی که در المپیک اخیر ناشنوایان در برزیل می‌توانستیم سهمیه بیشتر و مدال‌های بیشتری داشته باشیم، تنها ۳ ورزشکار گیلانی اعزام شدند که البته توانستیم مدال های ارزشمند طلای تیمی مرتضی رضاصفت در تکواندو و برنز کامران رضایی نژاد در کاراته را به ارمغان بیاوریم؛ در حالی که اگر هیئت حمایت می‌کرد می‌توانستیم سید یاسین حسینی قهرمان کاراته جهان، ارسلان احدی قهرمان کاراته ایران، یا مسعود زمان‌زاده که قهرمانی کشتی ایران بود و یا فردین قاسمی که قهرمان جهان در رشته تکواندوست و یا حتی هاشم بیابانی که قهرمان جهان در کشتی فرنگی بود و یا حتی سجاد ماهپور قهرمان دومیدانی آسیا را هم اعزام کنیم و بر تعداد مدال‌هایمان بیفزاییم، البته سجاد ماهپور به همراه آرش جمشیدعینی قهرمان شطرنج ایران، پیشتر از اعزام به مسابقات جهانی و آسیا و اقیانوسیه نیز باز مانده بودند. متاسفانه اگر هیئت پیگیری بیشتری انجام می‌داد در حق این ورزشکاران اجحاف نمی‌شد و یک بار دیگر در المپیک هم برای کشور هم برای گیلان افتخار آفرینی می‌کردند، معلوم نیست تا ۴ سال دیگر این ورزشکاران بتوانند توان جسمی خود را حفظ کنند یا خیر .

اما اینکه چرا در این دو سال هیئت آشفته بود قیصر در توضیح مفصلی می‌گوید: در انتخابات سال ۹۹ بنده به همراه آقای کیهان حمدی نژاد کاندیدا بودم، اما متاسفانه انتخابات سر موعد مقرر برگزار نشد و با تاخیر ۱۰ روزه برگزار شد، ناگهان دیدیم سیدمحسن حسینی مدیرعامل وقت آب و فاضلاب استان هم برای مجمع بعدی کاندیدا شد، در حالی که برای بررسی مدارک ما، سه ماه زمان صرف شد، مدارک کاندیدای جدید طی یک هفته بررسی گردید! روز مجمع هم دو ساعت مانده به انتخابات، آقای حسینی در اتاق خانم بخشی مدیر کل وقت نشسته بودند ولی دیگر کاندیداها چنین اجازه‌ای نداشتند، نمی دانم چه فرقی بین کاندیداها وجود داشت. در جلسه مجمع هم دوعضو (نماینده باشگاه‌های مقاومت و ادیب صابر) غایب بودند که در کمال تعجب، دو نفر از کارکنان اداره کل ورزش استان را جایگزین کردند تا با همین دو نفر آقای حسینی مجمع را ۱0 بر هشت پیروز شود. نکته جالب این است هنگام ارائه برنامه‌ها، آقای حسینی ماسک بر صورت داشت که از ایشان تقاضا کردم ماسک را بردارند چون اعضای مجمع ناشنوا هستند و برای اینکه بفهمند شما چه می‌گویید باید لب خوانی کنند، ولی متاسفانه با برخورد ناشایست وی مواجه شدم که گفت به شما چه ربطی دارد؛ بالاخره آقای بازیار معاون وقت اداره کل ورزش ورود کرد و ایشان را توجیه نمود که باید ماسک را بردارد؛ علی ای حال ایشان می‌خواست مجموعه تخصصی ورزشی برای ناشنوایان بسازد و قهرمان ناشنوایان را سر کار ببرد اما بعد از ۱۴ ماه هیچ کاری نکرد و انصراف داد و رفت.

وی گفت:  سال ۱۴۰۱ دوباره ورود کردم، ظاهرا تک کاندیدا بودم چراکه دیگران یا تایید نشدند یا به نفع من انصراف دادند، اما آقای آموزگار معاون وقت اداره کل ورزش در اقدامی عجیب گفتند مگر می‌شود مجمع با تک کاندیدا برگزار شود، این درحالی است که در همین گیلان انتخابات زیادی را با تک کاندیدا برگزار کرده بودند، در هر صورت با همین بهانه انتخابات را به فراخوان دوم کشاند تا اقای دانا مدیرکل بهزیستی استان را متقاعد کنند وارد انتخابات شود، در حالیکه اداره کل ورزش دنبال انصراف من از انتخابات بود، اما خود اقای دانا به من گفت با قدرت حضور داشته باش، با این حال بنده به احترام ایشان انصراف دادم، اما دانا هم انگیزه کافی برای کار کردن نداشت و بعد از حدود ۱۰ ماه جهت حضور در انتخابات هیئت فوتبال انصراف داد، ولی استعفای ایشان با موافقت اداره کل مواجه نشد. ناگفته نماند بنده هم وقتی دیدم در این ۲۴ ماه هیچ استفاده‌ای از توان ما در هیئت ناشنوایان نمی‌شود به ناچار شکایت کردم تا لااقل حق و حقوق گذشته خود را بگیرم و جالب اینجاست دوستان می‌گویند به خاطر شکایت شما در تامین اجتماعی است که ما بدهکار ماندیم و نتوانستیم کاری کنیم.

علی ای حال این حق معدود ورزشکاران ناشنوای گیلان نیست که متولیانشان به جای خدمت، در جنگ قدرت گیر کنند و فرصت خدمت رسانی به این قشر را از دست بدهند. امید است خدمت بین دانا که در سیستم دولتی هم عرصه ای مشابه را مدیریت می کند با هماهنگی هرچه بیشتر با اداره کل ورزش و جوانان گیلان، هیات ورزش ناشنوایان استان را همانگونه که رییس فدراسیون در مجمع انتخاباتی تاکید کرد به یکی از قطب های برتر کشور تبدیل نماید. آرزویی که چندان محال نیست.

پربیننده‌ ترین ها