بار دیگر سنگینی برف بر سپیدی اش چیره گشت و با وجود هشدارها و پیش بینی ها، این دستگاه های خدمات رسان بودند که در عمق 60، 70 متری برف گیر کردند و نتوانستند مردم را دریابند.

از یکی دو هفته قبل، سازمان هواشناسی بارها هشدار داده بود که بیش از نیمی از کشور همزمان با دهه مبارک فجر با کاهش شدید دما روبه رو خواهد شد و بارش بی امان باران و برف، 18 استان کشور را فرا خواهد گرفت، و با این هشدار، انتظار می رفت، آمادگی لازم در خدمات دهی به شهر در حین بحران فراهم باشد، اما تعطیلی پی در پی ادارات دولتی و دانشگاه ها و مدارس نشان داد مدیران ما چندان هم برف و بحرانش را جدی نگرفته بودند و اگر نبود همیت مردم که با پاکسازی برف از جلوی درب منازل و مغازه شان نیمی از وظایف دستگاه های خدمات رسان را کم کرده بودند معلوم نبود چه قائله ای برپا می شد.

بنابراین همانطور که قبل از بحران تنها به داد و قال و هشدار بسنده می کنیم، حین بحران نیز نگاهمان بیش از مدیران، باید به مردم باشد.

برخی رانندگان وسایط نقلیه سنگین که از اولین ظهر روز برفی کارشان را بابت نهار و نماز تعطیل کرده بودند تا نزدیکی های عصر منتظر نهار ماندند و کار نمی کردند، برخی شان هم مسیر چند کیلومتری را طی می کردند تا به فلان کوچه قوم و خویش خود سر و سامانی دهند و در طول این مسیر هیچ برفی را نمی دیدند، درختی اگر بر سر خودرویی افتاده بود مقصرش ریزش برف بود، ترانس برقی اگر ترکیده بود مقصرش سنگینی برف بود، گازی اگر قطع بود مقصرش سرمای برف بود. کلا فقط خود برف مقصر بود.

پس از بحران نیز این مردم بودند که مدیر بودند، مردم، باتجربه فراوان از بحران های پیشین، این بار نه به فروشگاه ها هجوم آوردند و نه صف های طویل نان و سیب زمینی تشکیل دادند، حتی علیرغم اینکه دست به پارو شدند جلوی درب محل کار و سکونت خود را تمیز کرده بودند بلکه برخی شان دست به جیب هم شدند و با پرداخت هزینه برف روبی به رانندگان لودر و گریدر بخش خصوصی اقدام به پاکسازی کوچه و پس کوچه های محله کردند تا باری از روی دوش ستاد بحران بردارند.

ممکن است تلاش وافر و سرمایه گذاری خوبی در زمینه مدیریت بحران انجام شده باشد ولی وقتی آسیب ها مهار نشد و نتیجه متناسب با حجم سرمایه‌ گذاری‌ها و اقدامات انجام شده نیست یعنی مدیران از تجربه و توانایی کافی برخوردار نبودند و در واقع بحران مدیریت داریم، با این اوصاف بحران برف پیش از هر کسی توسط خود مردم مدیریت شد تا مدیران؛ بنابراین باید اذعان کرد که احتمالا بیش از برف، ما در گیلان با بحران مدیریت روبه رو هستیم.

 

مدیرتی که متاسفانه این روزها نه علم خوانده می شود نه تخصص بلکه فقط باند بازی است و جناح گرایی. و این می شود که در زمانهای غیربحرانی نیز عملکرد مطلوب ارائه نمی دهیم.

پربیننده‌ ترین ها