تصویر فوق، عکس یک گدا نیست، بلکه گفته می شود پزشکی متبحر از اهالی شرق گیلان بود که به سبب مطالعه زیاد به این حال و روز افتاده، در توضیح این تصویر هم آمده بود که دکتر عبدالله طبق عادت کتابی از کتابفروشی قرض می گرفته و در همانجا مشغول مطالعه آن می شد.

مشت نمونه خروار است؛ گیلان محل بروز اولین های فرهنگی زیادی بوده است؛ اولین تئاتر، اولین روزنامه، اولین مدرسه دخترانه، اولین چاپخانه و حتی اولین کتابخانه عمومی؛ همه اینها نشان می دهد اگر شنیدیم سرانه مطالعه گیلانیان بیشتر از میانگین کشوری است نباید تعجب کنیم. حتی میانگین سرانه سواد در گیلان نیز حدود 3 درصد از میانگین کشوری بیشتر است.

اگر از آن اشتباه فاحش در سال 1391 که به عمد یا سهو سرانه مطالعه در گیلان را 71 دقیقه  اعلام کرد، بگذریم،(یعنی حتی بیشتر از کشور فرانسه که با 69 دقیقه اهل مطالعه ترین مردم دنیا را دارا هستند،) می بینیم گیلان امروزه با 14 دقیقه مطالعه حدود یک دقیقه از میانگین کشوری جلو تر است.

این اتفاق مهم حتی مسئولین امر را به وسوسه انداخت تا در مصاحبه هایشان صحبت از تبدیل گیلان به پایتخت کتاب در کشور کنند غافل از اینکه زیر ساختهای مطالعه به هیچ وجه در گیلان فراهم نیست. آنها گیلان را به سبب پیشینه فرهنگی و همچنین آمار خوب سرانه مطالعه، شایسته میزبانی از عنوان پایتخت کتاب می دانستند اما اخیرا اظهارنظری ناراحت کننده همه داشته های گیلان را پنبه کرد؛

هرچقدر که سرانه مطالعه گیلان در کشور رشد داشته و بالا بوده است سرانه فضای مطالعه در گیلان باتوجه به میانگین کشوری بسیار پایین بوده و حتی شرم آور است.

در گیلان به ازای هر یکصد نفر،  یک متر و 21 سانتیمتر فضای مطالعه وجود دارد در حالیکه این مهم در کشور بیش از دو متر است و در دنیا به بیش از هشت متر برای هر یکصد نفر می رسد. و نکته تاسف بار تر اینکه شهرستان رشت که مدعی راه اندازی اولین کتابخانه در ایران است با 80 سانتی متر مربع فضا برای هر یکصد نفر در بین 16 شهرستان استان گیلان، پایین ترین رتبه و در ردیف آخر جا خوش کرده است.

بنابراین به دکتر عبدالله و امثالهم حق می دهیم که کتاب مقروضی را پای همان کتابفروشی مطالعه کنند و پس بدهند، شاید آن مهم در دهه 40 یا 50 رخ داده باشد اما قطعا امروزه با چندین و چند پروژه نیمه تمام در بخش کتابخانه سازی قطعا دکتر عبدالله های زیادی که دیگر مثل دهه 40، 50 رویشان نمی شود دم در کتابفروشی اقدام به مطالعه کنند به ناچار از اندک انگیزه خود گذشته و تنها نقطه قوت گیلان یعنی سرانه مطالعه را هم به مانند سرانه فضای مطالعه پایین بیاورند.

 

بنابراین همه باید کمک کنند؛ البته از بخش دولتی قطع امید کرده ایم و بخش خصوصی هم قطعا با دو دو تا چهار تا کردن انگیزه ای برای احداث کتابخانه در آنها نمی توان یافت تنها می توان روی کمک خیرین حسا ب باز کرد خیرینی که خوشبختانه اینقدر مدرسه ساختند که فکر کنم دیگر به اشباغ رسیده باشد کشور  اکنون می توانند با ورود به بحث کتابخانه سازی انجمن خیرین کتابخانه ساز را هم فعال تر کنند.آری بشتابید، گیلانیان اهل مطالعه و با فرهنگ جایی برای مطالعه کتاب ندارند.

پربیننده‌ ترین ها