درگذشته حضور در المپیک به شکل امروزی و سهمیه ایی نبود، هر ورزشکاری که عنوانی درخور داشت، در صورت تمایل و تمکن مالی می توانست در این رویداد بزرگ شرکت کند؛ تا سال 1960 تنها گیلانی حاضر در این آوردگاه بزرگ، جهان پهلوان محمود نامجو بود که اتفاقا تنها مدال آور گیلانی تاریخ ورزش گیلان در المپیک نیز به شمار می رود، اما از دوره های 1964 تا 1976 گیلانی ها که هم ورزشکار بوده و هم از سطح زندگی مناسبی برخوردار بودند، کم کم به خود آمده و ارزش و اهمیت این رویداد بزرگ ورزشی را درک کرده اند، از همین رو می بینیم در هر دوره بین سه تا شش ورزشکار گیلانی در المپیک حاضر بودند.
اما بعد از انقلاب بواسطه جنگ تحمیلی، ایران در دو دوره المپیک شرکت نکرد و در دو دوره بعدتر هم بخاطر شرایط بد اقتصادی و تحریم ها، کم فروغ بود، طبیعتا گیلانی ها نیز 20 سال صبر کردند تا ورزشکاری دیگر از دیار میرزا را در المپیک ببینند، حال تعداد ورزرشکاران رو به فزونی رفته و ساز و کار المپیک نیز متفاوت شده است و ورزشکاران باید برای حضور در این رویداد بزرگ کسب سهمیه کنند.
حال دیگر صرف فعل خاستن از سوی ورزشکار و تمکن مالی جوابگو نبود، بلکه ورزشکار علاوه بر کسب عناوین مختلف جهانی، باید در مسابقات مشخص و مختلفی کسب امتیاز می کرد، و اینجاست که ساختار ورزش هر کشوری می توانست با ساز و کار بهتر، سهمیه بیشتری برای المپیک کسب کند.
در ایران نیز رقابتها داغ و داغ تر شد و در اشل کوچکتری رقابت بین استانها گرم گردید و هر استانی سعی می کرد با حمایت مادی و معنوی از ورزشکار خود مسیر کسب سهمیه برای وی را هموار نماید. اما یک سهمیه، دو سهمیه، سه سهمیه و گاهی هم هیچ، سهم گیلان در ادوار مختلف المپیک بود، با وجود اینکه استعداد و نخبه ورزشی کم نداشت اما چیزی که نبود حمایت بود.
امروز اما اتفاقی شیرین رخ داد، و گیلان برای نخستین بار بعد از انقلاب اسلامی، صاحب پنج سهیمه در المپیک شد، اتفاقی که حاکی از تلاش بی وقفه ورزشکاران و صد البته حمایت بی دریغ مدیرانش دارد، از همین رو پای صحبت مریم بخشی تنها بانوی مدیرکل ورزش و جوانان کشور نشسته ایم تا ببینیم خود و مجموعه تحت امرش را چقدر در کسب این سهمیه ها سهیم می داند. بخشی به خبرنگار خط اول می گوید: هیچکس نمی تواند بگوید چه کسی، چقدر سهم دارد، یقینا خود ورزشکار در درجه اول این امر قرار دارد و اگر حمایتی از سوی مدیران ورزش صورت می گیرد امری طبیعی است، اما برای اینکه بدانید امروز اداره کل ورزش و جوانان چه حمایتهایی از المپین هایش کرده است، پیشنهاد می دهم به سراغ المپین های معدود گذشته بروید و از ایشان بپرسید مدیران وقت ورزش چه حمایتی از آنها کرده اند، سراغ امثال امین قاسمی پور و فردین معصومی و اصغر ابراهیمی بروید تا مطمئن شوید آنچه که امروز به اسم حمایت از ورزشکاران انجام شد چقدر با حمایت های مدیران ورزشی در گذشته متفاوت است. اگر برخی مدعی هستند که صعود به المپیک شش سال زمان می برد و سهمیه های امروز را حاصل بذرپاشی در شش سال پیش می شمارند، باید گفت آنها نیز دسترنج مدیران شش سال قبل تر را نیز برداشت کرده اند، حاصل اما چه شد؟ چرا از سه سهمیه در سال 2004 آتن به دو سهمیه در 2008 پکن و یک سهمیه در 2012 لندن و هیچ سهمیه در 2016 ریو رسیده ایم، اینها حاصل چیست؟
بخشی که انگار سفره دلش باز شده بود، اینگونه ادامه می دهد: من پیش از اینکه مدیرکل ورزش باشم، کارشناس ورزش هستم، اعتراف می کنم قبل از هر چیز این لطف خدا بود که شامل حال من و ورزش گیلان شد و بعد پشتیبانی لجستیکی و فنی که انجام شد، چه بسا اگر این حمایت ها در گذشته نیز به درستی انجام می شد، اکنون دو گیلانی دیگر حاضر در المپیک 2020 توکیو، یعنی سعید فضل اولی قایقران انزلیچی و دینا پوریونس تکواندوکار لنگرودی، به جای پوشیدن رخت پناهندگان، در قامت تیم ملی ایران و برای پرچم خوش رنگ کشورمان مبارزه می کردند، یقین بدانید اگر حمایت و پشتیبانی های لازم از سوی مدیران، از ورزشکاران صورت نگیرد، تعداد فضل اولی ها و پوریونس ها باز هم افزایش خواهد یافت.
وی افزود: الان نازنین ملایی، محمد رهبری، آرمین هادی پور و علی آقامیرزایی مشکل استخدامشان حل شد و خیالشان جمع است یک کمک هزینه ماهیانه هر چند اندک در حسابشان هست، سارا بهمنیار هم اگر شرایط سنی و تحصیلی اش اجازه می داد تا الان کار استخدامش تمام شده بود، چون همچنان دانشجو هست و وزارت ورزش ردیفی برای جذب دیپلمه ها ندارد، با همه این احوال با دکتر نوبخت معاون رییس جمهور و رییس سازمان برنامه ریزی مذاکراتی صورت گرفت و مشکل سارا نیز در شرف حل شدن است، حتی در کنار المپین ها، موضوع استخدام قهرمانان دیگری مثل پیمان قویدل قایقران یا مهدی جلوه والیبالیست یا آویشن باقری تکواندوکار نیز در حال رایزنی است و به زودی آنها نیز به استخدام اداره کل ورزش در می آیند، چراکه اگرچه این ورزشکاران سهمیه المپیک کسب نکردند ولی یقینا در مسابقات آتی مثل بازی های آسیایی بدون شک از مدال آوران گیلان خواهند بود.
بخشی ادامه داد: ما به این هم اکتفا نکردیم و بعد از اشتغال بدنبال حل مشکل مسکن این ورزشکاران نیز رفتیم و خوشبختانه با اعتباراتی که گرفتیم، توانستیم تاکنون برای سه نفر یعنی آرمین هادی پور و محمد رهبری و سارا بهمنیار یک واحد مسکونی تهیه کنیم که در مراسم بدرقه شان به المپیک سندش تقدیم شد و برای دو ورزشکار دیگر یعنی نازنین ملایی و علی آقامیرزایی چون کمی دیرتر به جمع المپین ها پیوستند موافقت ها به صورت مکتوب گرفته شده و در سفر اخیر دکتر نوبخت به گیلان مسیر پرداخت مشخص خواهد و یقین بدانید پیش از اعزام، آپارتمان این عزیزان نیز تقدیمشان خواهد شد. تازه اینها منهای کمک هزینه های نقدی است که انجام شد.
تنها بانوی مدیرکل ورزش و جوانان کشور به روزی اشاره می کند که علی آقامیرزایی به همراه مادرش به اداره کل ورزش آمده بود، وی گفت: روزی که آقامیرزایی به همراه مادرش برای کار استخدام به اداره کل مراجعه کرد وقتی فهمید برای کسب سهمیه المپیک، اپارتمان اختصاص می یابد انگار این ورزشکار انگیزه مضاعفی گرفت و چندی بعد همگان خبر کسب سهمیه این قایقران را شنیدیم، آیا اینها نتیجه حمایت های ما نیست؟ اگر مثلا از امثال پیمان قویدل حمایت نکنیم چه اتفاقی ممکن است پیش بیاید؟ فیزیک بدنی فوق العاده این ورزشکار نوید روزهای خوبی برای او و ورزش قایقرانی می دهد اما همین ورزشکار دو بار بخاطر مشکلات مالی اردوی تیم ملی را ترک کرد، اگر دغدغه های ذهنی اش بخاطر مسایل مالی حل شود، یکی از اینده داران قایقرانی ایران خواهد بود اگر مدرک لیسانس داشت مشکل استخدامش تمام شده بود ولی چون دیپمله است مسیر کمی طولانی و پیچیده شد با این حال به شدت پیگیر استخدامش هستیم تا ورزش را رها نکند.
بخشی با بیان اینکه حمایت های ما فقط حمایت های مادی نبود، اظهار داشت: نازنین ملایی با یک قایقرانی از زنجان سهمیه مشترکی کسب کرده بود، که باعث شد مدیرکل زنجان در تماسی از من بخواهد چون شما سهمیه زیاد دارید، اجازه دهید، ورزشکار ما به المپیک برود چراکه تنها المپیکی ما خواهد بود، حتی نمایندگان مجلس آنها هم رایزنی هایی کرده بودند، اما ما نیز بیکار ننشستیم و با زبان فنی توانستیم حق نازنین را بگیریم، یا روز آخری که سارا بهمنیار می خواست به کاراته وان اعزام شود، نیاز بود جهت افزایش روحیه سارا، فاطمه قاسمی در کنارش باشد، اما فدراسیون نمی پذیرفت تا اینکه تمام هزینه های اعزام خانم قاسمی را برعهده گرفتیم و دقیقا مدالی که در آن مسابقات کسب کرد باعث شد سارا بهمنیار به المپیک راه پیدا کند، ارمین هادی پور نیز وقتی دچار مصدومیت شد بلافاصله آمادگی خود را برای اعزام به آلمان و درمان اعلام کردیم ولی کمیته ملی المپیک اعلام کرد ممکن است جراحی انرژی وی را تخلیه کند از همین رو موضوع درمان پیش از المپیک منتفی شد، بنابراین نوع حمایت ها نیز مهم است. چندی پیش اعلام شد یک ورزشکار بخاطر دوپینگ المپیک را از دست داده است، چون در رشته ای بود که ما نیز اعزام داشتیم باور کنید تا نام ورزشکار را در نیاورده بودیم آرام و قرار نداشتیم، ورزشکاران در یکسالی که المپیک به تعویق افتاده بود در خانه تمرین می کردند و این نگرانی بود سرخود چیزی مصرف کرده باشند، اگرچه در اردوهای تیم ملی بدنساز و روانشناس ویژه هست، اما در این یک سال ما سعی کردیم با مهیا کردن چنین امکاناتی ورزشکاران تنها نباشند.
علیرغم همه حمایت هایی که شد، بخشی باز از پنج سهمیه ایی که کسب شده شگفت زده است و می گوید: باتوجه به روند کسب سهمیه سه، دو، یک و صفر در ادوار پیشین المپیک واقعا فکر نمی کردیم این دوره 5 سهمیه کسب کنیم، آرمین هادی پور و سارا بهمن یار دارای رنکینگ خوبی در فدراسیون جهانی بود و انتظارش را داشتیم، همینطور کسب سهمیه محمد رهبری را نیز دور از انتظار نبود، ولی قایقرانان واقعا کار بی نظیری کردند، شاید در تیراندازی باتوجه به مدال جهانی که کسب شده بود انتظاری ایجاد شده بود ولی قایقرانی واقعا چنین انتظاری نداشتیم، شاید اگر بخواهیم منطقی نگاه کنیم به دو یا سه سهمیه امید داشتیم ولی قایقرانی ما را شگفت زده کرد و کارشان خیلی ارزشمند بود.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا بعد از 65 سال حسرت کسب مدال برای گیلان در المپیک از بین خواهد رفت یا نه؟ گفت: باید این تابو شکسته شود، این روند خیلی طولانی شد، هرطور شده باید در این دوره مدال بگیریم، خوشبختانه پتانسیلش موجود است، محمد رهبری هم انگیزه بالایی دارد و هم استایل خاصی دارد و با توجه به جدول رقابتهای تیمی امید زیادی هست تا گیلان را به آرزوی دیرینه اش برساند، البته در انفرادی هم اگرچه جدول سختی دارد ولی نامید نیستیم، خوشبختانه دیگر اسراییلی ها هم نیستند که سد راه موفقیتش شوند، در خصوص سارا هم باید گفت کمیته بین المللی المپیک اوزان را کمی تغییر داده و دو وزن پایین را ترکیب کرده، چون سارا در وزن پایین بود احساس می شد اگر ورزشکاران وزن بالاتر به المیپک راه می افتادند کمی کار سارا سخت باشد اما خوشبختانه این موضوع اتفاق نیفتاد و اغلب کسانی که کسب سهمیه کردند، کسانی هستند که هم وزن سارا بودند و وی بارها در رقابتهای مختلف با آنها مبارزه کرده و آنها را شکست داده بود، بنابراین اگر منطقی و کارشناسی نگاه کنیم کسب مدال از سوی سارا نیز پر بیراه نیست، ارمین هم رنکینگ فوق العاده ای در جدول دارد، کمی نگران اسیب دبدگی اش هستیم ولی خودش معتقد است جای نگرانی وجود ندارد، وی اخیرا در قهرمانی اسیا برنز گرفت البته یکی از سخت ترین مسابقاتی بود که آرمین در آن حضور داشت، چراکه دیگر سهمیه المپیکی تکواندو ایران در این رقابتها حذف شد، بنابراین مدال برنز ارمین در شرایط اسیب دیدگی اش جای امیدواری است؛ قایقرانی اگرچه کسب سهمیه اش افتخار بزرگی است ولی باید کار خارق العاده خود را تکمیل کنند و مدال نیز کسب کنند، شاید دو یا سه مدال مان قطعی باشد، فقط کافی است بچه ها خودشان باشند تا بعد از 65 سال این تابو شکسته شود.
وی با اشاره به تحت الشعاع قرار گرفتن المپیک توسط ویروس کرونا، گفت: متاسفانه ژاپن هر لحظه شرایط را سخت و سخت تر می کند، حق هم دارد، امنیت ورزشکاران بیش از هر چیزی اهمیت دارد، در آخرین تصمیم حضور تماشاگران منتفی شد، البته پیشتر که بنا بود فقط ژاپنی ها در ورزشگاه ها حضور یابند در حرکتی جالب به هواداران ژاپنی گفته بودند تشویقی صورت ندهند تا شرایط یکسانی برای همه کشورها حاکم باشد. امیدواریم المیپیک بی خطر برای ورزشکاران باشد.
وی برگزاری رقابتهای پارالمپیک را در هاله ای از ابهام دانست و گفت: تاکنون سه سهمیه ما قطعی شده، سامان رضی در وزنه برداری و مهدی پوررهنما در تکواندو و میثم علیپور در والیبال نشسته، اگرچه ما حمایت هایمان را انجام دادیم و حتی آپارتمان را نیز به برخی از آنها اهدا کردیم (علیپور اپارتمان گرفت و پوررهنما هم چون خودش در شرف خرید مسکن بود به جای آپارتمان پولش را گرفت) اما از آنجاکه معلولان آسیب پذرتر هستند، هنوز برگزاری این رویداد باتوجه به شرایط کرونایی قطعی نشده و همه چیز بستگی به برگزاری بی دردسر المپیک دارد، شاید پاراالمپیک را لغو کنند و شاید هم با تعداد محدودتری برگزار نمایند، از همین رو ممکن است برخی افرادی که کسب سهمیه کردن اعزام نشوند به همین دلیل باید منتظر باشیم ببینم چه اتفاقی می افتد ولی آنچه که بعد از المپیک برای ما اهمیت دارد بازی های آسیایی هوانگژو است که یقینا وقتی در المپیک توانستیم 5 سهمیه کسب کنیم توقع از گیلان بالا خواهد رفت و بی تردید بین ده تا 15 سهمیه خواهیم داشت و از لحاط مدال نیز پرتعداد خواهیم بود.