استان گیلان بر اساس آمار دعوتی به تیم ملی در طی سالیان اخیر بهعنوان یکی از فوتبال خیز ترین استانهای کشور است که از یک استادیوم مجهز بهعنوان حداقلترین امکانات موردنیاز ورزشی رنج میبرد.
به گزارش فارس، چندی پیش رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با قهرمانان المپیک و پارالمپیک با تأکید بر لزوم رسیدگی به وضعیت قهرمانان ورزشی گفتند: عدالت ورزشی در همهجا، هم ازلحاظ جغرافیایی، هم ازلحاظ نوع ورزشها یک عدالتی بیش ازآنچه امروز اعمال میشود، بایستی موردتوجه قرار بگیرد.
طبق آمار استان گیلان یکی از فوتبال خیزترین استانهای کشور هست که در سالیان نهچندان دور دارای دو تیم در سطح اول فوتبال ایران یعنی لیگ برتر بوده است که با سوء مدیریت هر دو تیم به دستههای پایینتر سقوط کردند ولی همچنان گیلانیها بهعنوان ستونهای فوتبال ایران در تیم ملی در حال درخشش هستند.
برای نمونه بر اساس آخرین لیست دعوتشدگان تیم ملی فوتبال ایران گیلان پس از تهران بهصورت مشترک با گلستان بیشترین دعوتشدگان به تیم ملی را داشت و در اغلب بازیها هر سه بازیکن تیم ملی یعنی، علیرضا جهانبخش، سعید عزتاللهی و صادق محرمی بهصورت ثابت در تیم ملی برای کشورشان به میدان میروند.
اما با تمام این تفاسیر استان گیلان از داشتن یک استادیوم استاندارد و در شأن ورزش این استان محروم است و این با عدالت ورزشی کاملاً در تضاد است و نیازمند یاری مسئولین است تا گیلان بتواند به جایگاهی مناسب در حد و اندازه استعدادهای این خطه زرخیز برسد.
یک سردار جنگل و یک لشکر در انتظار!
ورزشگاه سردار جنگل بهعنوان تنها ورزشگاه مورد تأیید سازمان لیگ فوتبال ایران برای میزبانی گروههای گیلانی از بازیهای کشوری از وضعیت نابسمانی برخوردار است.
ورزشگاه سردار جنگل رشت واقع در روستای فلکده، دهستان لاکان، بخش مرکزی شهرستان رشت، در حومه و خارج از محدوده شهری قرار دارد.
این ورزشگاه ۱۵ هزار نفره با چمن مصنوعی بخشی از پروژه نیمهکاره دهکده المپیک رشت است که بااعتباری ۶ میلیارد تومانی در ۱۶ شهریور ۱۳۸۶ با مالکیت وزارت ورزش افتتاح شد.
استادیوم سردار جنگل رشت تنها استادیوم مورد تأیید سازمان لیگ فوتبال ایران جهت برگزاری مسابقات لیگ است ولی یک لشکر تیم هستند که بایستی مسابقاتشان را در این استادیوم فرسوده که نفسهای آخرش را میکشد برگزار کنند.
در این فصل تیم ملوان بندرانزلی، شهرداری آستارا، چوکا تالش، سپیدرود رشت، داماش گیلان، بانوان ملوان بندرانزلی، پاس رشت، شهرداری فومن، پیام مقاومت بندرانزلی، پیام مقاومت آستارا و گروههای پایه در لیگ گیلان بایستی در همین استادیوم به مصاف حریفان بروند و با این روند تا انتهای فصل دیگر چیزی از چمنهای این استادیوم باقی نخواهند ماند.
عدم مکانیابی صحیح و فاصله زیاد از فرودگاه، بیمارستان، مرکز شهر رشت و…، نبود راههای ارتباطی و حملونقل عمومی مناسب، نداشتن امکانات مخابراتی و آب سالم برای آشامیدن ازجمله مشکلات این ورزشگاه برای استاندارسازی طبق آییننامههای AFC برای برگزاری مسابقات باشگاهی لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا بود که در دو مرحله یکبار برای تأیید نمایندگان کنفدراسیون فوتبال آسیا و بار دیگر در سال ۱۳۹۶ به جهت راهیابی تیم فوتبال سپیدرود رشت به لیگ برتر بازسازی شد.
در سه سال گذشته گویا نهتنها برای نگهداری آن فکری اندیشیده نشده بلکه با واگذاری تنها ورزشگاه استاندارد برای بازیهای جام آزادگان نه برای لیگ برتر (جام خلیجفارس) شاهد از بین رفتن تدریجی آخرین سنگر فوتبال گیلان هستیم.
در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و واگذاری اماکن ورزشی دولتی به بخش خصوصی و آییننامه ماده ۸۸ اماکن ورزشی، ادارات کل ورزش و جوانان در استانها بر اساس مصوبه هیئت دولت اقدام به واگذاری سالنهای ورزشی به بخش خصوصی، از طریق مزایده کردهاند که اجرای این قانون موجب محرومسازی هیئتهای ورزشی شده و واگذاری ورزشگاههای عضدی و سردار جنگل رشت، پویای ولی تالش، شهدای لنگرود مشکلاتی را برای فوتبال گیلان ایجاد کرده است.
در این آییننامه (آییننامه اجرایی ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶) صراحتاً آمده که در صورت مازاد بودن اماکن ورزشی، برای مدتی که لازم نیست و از همه مهمتر استفاده از آن توسط دیگری موجب استهلاک غیرمعمول نشود، مجاز است.
البته با توجه به تعدد گروههای درخواستکننده این زمین تاکنون هزینههای بسیاری بابت اجارهبها توسط بخش خصوصی از باشگاهها کسبشده است که متأسفانه شاهد هیچگونه تعمیرات و نگهداری در هیچکدام از بخشهای این استادیوم نبودهایم.
عضدی رشت و تختی انزلی تیشههایی بر ریشه فوتبال گیلان
قطع بهیقین یکی از مؤثرترین عوامل سقوط سپیدرود را میتوان منع استفاده از ورزشگاه عضدی رشت قلمداد کرد که به دست متولیان امر تحقق یافت.
ورزشگاهی که در هر مسابقه بیش از ۱۰ هزار نفر را به بطنهای خود میکشید به حال خود رها شد تا سپیدرود به ورزشگاه دورافتاده سردار جنگل نقلمکان کند، ورزشگاهی که به دلایل نوع بافت ساخت و موقعیت دور از دسترس، هرگز اتمسفر عضدی را برای سرخ پوشان رشتی تکرار نکرد.
بعد از صعود سپیدرود به لیگ برتر زمزمههایی مبنی بر اینکه سکوهای جلویی ورزشگاه عضدی در آستانه تخریب قرار دارد شنیده شد، از همین رو علی بهارمست سرپرست تیم که در آن زمان سرپرست شهرداری رشت نیز بود با مکاتبهای که با گروه مهندسین مشاور سفیدرود داشت، مقرر شد تا گروهی از این تیم مهندسی به ورزشگاه عضدی اعزام شوند تا به این مقوله رسیدگی کنند و جالبتر اینکه آنها بعد از تفحص به این نتیجه رسیدند که این ورزشگاه نیازی به تخریب ندارد و با مبلغی در حدود ۳۳۰ میلیون تومان ترمیم میشود.
روزی که یکی از سختگیرترین مهندسین مشاور گیلان که از طنز تلخ روزگار نامش هم سفیدرود بود نظر به عدم تخریب سکوها و ترمیم آن داد اما فردای صعود، خانه آبا و اجدادی سپیدرود را گروهی بیتدبیر عامدانه یا از روی ناآگاهی بر سرش خراب کردند.
روزی که مهندسین مشاور سفیدرود زمان طراحی را یک ماه و دوره بازسازی را سه ماه به مبلغ ۳۳۰ میلیون تومان اعلام کرد و امروز پنج سال است که عضدی ویرانشده و هزینه ساخت همان سکوها را چندین میلیارد تخمین میزنند!
فقط کافی است که این فاجعه مدیریتی را که نامدیران رقم زدند با تدبیری که مدیران استان همسایه در ساخت و ترمیم ورزشگاه وطنی قائمشهر و سروسامان دادن مشکلات مالکیتی این تیم به خرج دادند مقایسه کنید تا دریابیم که چرا سهم گیلان از سطح نخست فوتبال ایران یک هیچ بزرگ است!
اما فقط همین مورد در سطح اول فوتبال گیلان نیست که باعث شده با نبود امکانات حداقلی وضعیت تیم یک شهر در گیلان به سمت نابودی و سقوط کشیده شود، وضعیت استادیوم تختی بندرانزلی هم یک داستان تراژدی بهمانند عضدی و سردار جنگل در خود جایداده است، تیم محبوب انزلیچیها دقیقاً در داستانی مشابه سپیدرود دچار مشکلاتی شد، سکوها و یار دوازدهم از تیمشان جدا شدند تا مانع از صعود تیم اول شهر انزلی به لیگ برتر شوند.
اما داستان وقتی غمگینتر میشود که بدانید این ماجرا برای تیم شهرداری آستارا هم تکرار شده است، تیمی که در فصل گذشته قهرمان نیمفصل لیگ دسته یک فوتبال ایران بود و در تمام یکفصل فقط چند بازی توانست میزبان را در شهر آستارا و استادیوم وحدت آستارا داشته باشد، شاید اگر شرایط حداقلی برای این تیم مهیا بود قطعاً شهرداری آستارا این فصل در بین گروههای لیگ برتری بود.
چوکا تالش، داماش گیلان، شهرداری فومن، پاس گیلان، شهرهای شرق گیلانی آستانه، لاهیجان، لنگرود، رودسر و حتی کلاچای و چابکسر هم وضعیت مشابهی دارند باوجود دارا بودن پتانسیل بالا و استعدادهای فراوان با امکانات سختافزار حداقلی در حال گذران هستند و قطعاً با فراهم بودن شرایط و امکانات متوسط این استان زرخیز توانایی داشتن 4 تیم در سطح اول فوتبال را دارد.