اشتباه نکنید نمی خواهم تعریف یا تبلیغی برای کتاب "بی شعوری" اثر خاویر کرمنت داشته باشم، بلکه تنها می خواهم بی شعورهای اطرافمان که خوشبختانه کم هم نیستند را بشناسیم. به مدد خاویر کرمنت خوشبختانه "بی شعوری" دیگر فحش نیست، بلکه مثل اعتیاد یک بیماری است و باید درمان شود؛ پیشترها معتادان از پلیس می ترسیدند و فرار می کردند اما با افزایش شعور در جامعه دریافتند که دیگر مجرم نیستند بلکه تنها بیماری هستند که نیازمند تیمارند، از همین رو دیگر فرار نکردند! بلکه ماندند و محق شدند که با آنها کاری نداشته باشیم؛ به همین ترتیب فرهنگ بی شعور خطاب کردن بی شعوران هم باید جا بیفتد. باید جامعه به گونه ای پیش برود که بی شعوری دیگر فحش نباشد بلکه همگان بدانند که این یک بیماری است و باید درمان شود؛
وقتی باشگاه موفق سپیدرود بعد از صعود به لیگ یک دچار مشکلات عدیده مالکیتی می شود، قطعا یک ...... آنها را به این چالش کشانده است؛
وقتی شهرداری و شورای اسلامی شهر رشت به جای همکاری با یکدیگر و توسعه شهر، تیشه برداشته و بر ریشه هم می کوبند قطعا ...... پشت ماجرا خوابیده است؛
وقتی نماینده تازه وارد مجلس که وظایف خود را نمی شناسد و بخاطر تغییر مدیران سیاسی اجتماعی شهرش فریاد وا اسفا سر می دهد، قطعا ...... وی را هدایت کرده است؛
وقتی کتابخانه مرکزی شهر رشت در حال تبدیل شدن به اثاری باستانی است حتما ...... در اطرافش بوده است؛
وقتی بیمارستانی عظیم در حد لالیگا روی گسل زلزله ساخته می شود قطعا ...... آن را ساخته است؛
وقتی پروژه مسکن مهر رضوانشهر در حریم دریا ساخته می شود و مسکن مهر توتکابن روی پرتگاه، قطعا ...... اجازه اش را داده است؛
وقتی حکم فرد بازنشسته ای مرتبا تمدید می شود تا آمار بیکاری جوانان بیشتر شود قطعا ...... پشتش هست؛
وقتی گوشت اسب و الاغ جای گوشت گاو و گوسفند در فروشگاه به فروش می رسد قطعا مسئول ...... چشمانش را بسته است؛
وقتی چای و برنج خودمان در انبار می پوسد تا چای و برنج خارجی سر سفره هایمان دیده شود قطعا برادر ...... پشتش هست؛
وقتی یک سرعتگیر یا چاله اسکندرونی وسط خیابان بارها تصادف منجر به ضرب و جرح را باعث می شود شک نکنید مسئول ...... خوابش برده است؛
وقتی یکی رای می اورد و نمی تواند وارد پارلمانی شود لابد تصمیم گیرندگان ...... داشت؛
وقتی صفرهای فیش حقوقی یک مدیر که سنگین ترین چیزی که بلند کرده است خودکار بوده، چندین برابر کارگر فلاکت زده هست لابد ...... نظارت نکرده است؛
وقتی نوجوان و نونهال و یا حتی خردسالی پشت چراغ قرمز دستمال کاغذی و فال می فروشد لابد یک عده ...... کرده اند که به اینجا ختم شده است؛
وقتی برای دریافت تسهیلات بسیار اندک چندصد هزار تومانی برخی ها ماه ها انتظار می کشند و برخی ها هم یک شبه بی سند و ضمانت میلیاردها تومان تسهیلات دریافت می کنند قشنگ معلوم است هیچ ...... بازرسی نکرده است؛
وقتی کارخانجات عظیم پوشش و ایران برک و الکتریک و غیره به بهانه خصوصی سازی به جای بخش خصوصی به عزراییل تحویل داده می شوند شک نکنید یک ...... این کار را انجام داده است؛
وقتی زمان دست یابی به مواد مخدر و مشروب در رشت به سه دقیقه کاهش یافته است لابد ...... باعث و بانی این ولنگاری بوده است؛
وقتی در مدارس دخترانه ما به جای توجه و نگاه سالم به جنس مخالف، آموزش چگونه باردار نشدن داده می شود باید یقه کدام ...... را بگیریم؛
وقتی دزدی بر سر میز خود می نشیند و دیگری به جرم اینکه از کنار میز او رد شده است متهم به دزدی می شود باید به کدام ...... شکایت ببریم؛
آری در پس هر نابه سامانی بی شعوری خفته؛ و در پی هر بی شعوری خانه ای ویران؛
در فاجعه مرگ سربازان، در بحث حقوق های میلیونی مدیران، در صف طولانی دادگاه های خانواده، در نقش بی واسطه پراید در تصادفات جاده ای و غیره
اگر آن موقع که با صرف هزینه های گزاف میلیاردی دو لاین پل جانبازان رشت بهم نمی رسید و یا آن موقع که تقاطع روگذر امازاده هاشم درست رو در روی لاین مخالف در می امد و یا آنجاکه با صرف میلیاردها تومان بیمارستانی ساختیم که حتی آمبولانسش قادر نیست به دلیل ارتفاع کم سازه به داخل آن برود، یقه چند بی شعور را می گرفتیم اکنون بر تعدادشان اینگونه اضافه نمی شد. البته هر وقت من و شما هم با دیدن ماشین میلیاردی به جای ناسزا گویی به صاحبش، اینگونه زمزمه کنیم که، خدا رو شکر، جامعه از لوث وجود یک فقیر بیشتر پاک شد، آن وقت می توان انتظار داشت بی شعوران جامعه ما دست به کارهای بزرگ بزنند و استعفا دهند.
یادمان نرود بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه زرنگی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان تمام می شود و در نهایت این خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت، دنیا را نابود می کند. آنها قواعد خاص خودشان را دارند و بر طبق آن رفتار می کنند؛ آنها معتقدند تمام مشکلات را دیگران به وجود می آورند، آنها اصلاً نیازی به ریشه یابی مشکلات نمی بینند، فقط لازم است یکی را پیدا کنند تا تقصیر را گردنش بیاندازند، کم نمی آورند، تمام کاستی ها و خطاها را وقیحانه پشت نقابی پنهان می کنند، حتی اگر از قانونی خسته شدند، مطابق نیازشان تغییرش می دهند و به محض حل مشکل آن را هم نقض می کنند،
چه رفتار آشنایی؟ شما کجا با چنین افرادی برخورد کردید؟