مدرس دانشگاه و متخصص حوزه پسماند با بیان اینکه ما باید بیشتر از آینده نگری به گذشته بنگریم و از تجربه‌های منفی گذشتگان بهره‌برداری کنیم، تاکید کرد: در نبود تخصص و تصمیمات درست مدیریتی است که طلای کثیف، بلای کثیف می‌شود؛ در گیلان به دلیل جریان شیرابه‌های پسماندهای تر، آب و خاک را آلوده کرده‌ایم و اگر با زباله‌سوزها سراغ آلوده کردن هوا برویم، به جای حل آلودگی آب و خاک، هوا را نیز آلوده می‌کنیم.

ابوعلی گلزاری، مدرس دانشگاه و متخصص حوزه پسماند، در پاسخ به این سوالات که آیا مدیران می‌توانند ادعا کنند نتایج آنالیز خروجی زباله‌سوزها استاندارد است، و اینکه آیا آزمایشگاه‌های محیط زیست توانایی سنجش گازهای خطرناک مانند ترکیبات آروماتیک، دی‌اکسین‌ها، و فوران‌ها را دارند، بیان کرد: اطلاع داریم که در یک روستا فرآیند مدیریت پسماند به‌صورت موفق اجرا شده است، و با توجه به مقیاس کوچک روستا، این کار می‌تواند چشمگیر باشد، البته اگر بر اساس واقعیت باشد. در این فرآیند، زباله‌های تر به کود تبدیل می‌شوند، زباله‌های خشک ارزشمند فروخته می‌شوند و زباله‌های خشک غیرقابل بازیافت با یک زباله‌سوز کوچک مدیریت می‌شوند. در کل، این روش می‌تواند برای یک روستا مناسب باشد.

گلزاری افزود: بهترین روش معدوم‌سازی زباله‌های خشک بی‌ارزش، استفاده از RDF در کوره‌های سیمان و فولاد یا زباله‌سوز است. در حالت معمول، این زباله‌ها به زباله‌های رهاسازی شده و سرگردان تبدیل می‌شوند ولی در زباله سوز در فرآیند سوزاندن، گازهای آلاینده تولید می‌کنند که متاسفانه این گازها در ایران به خوبی تصفیه نمی‌شوند و به دلیل کمبود تجهیزات لازم، قادر به سنجش کامل گازهای خطرناک نیستیم.

گلزاری با اشاره به احداث زباله‌سوزهای کوچک و غیراستاندارد افزود: این روش در یک روستا و در مقیاس کوچک تهدید بزرگی محسوب نمی‌شود؛ اما اگر این روش برای شهرها و روستاهای دیگر نیز پیشنهاد و تعمیم شود، کاملاً نادرست است. اگرچه دراخبار صدا و سیما آورده شده است، یک خیر نیکوکار در روستا حامی بوده ولی استفاده از این روش در کل استان بدون ارزیابی‌های علمی و محیط‌زیستی تصمیمی اشتباه و عجولانه است.

تجهیزات لازم برای اندازه‌گیری گازهای خطرناک زباله‌سوزها در ایران وجود ندارد

گلزاری در پاسخ به این سوال که آیا احداث زباله‌سوزهای کوچک و غیر استاندارد از خطر تجمع و دپوی زباله‌ها کمتر است، اظهار کرد: این روش زباله‌سوزی در مقیاس یک روستا تهدید بزرگی به نظر نمی‌رسد. اما اگر قصد استفاده از این روش در شهرهای دیگر را داشته باشیم، کاملاً نادرست است، زیرا اولاً سم‌های این فرآیند به درستی سنجیده نمی‌شود و ثانیاً همانطور که گفته شد، تجهیزات لازم برای اندازه‌گیری گازهای خطرناک زباله‌سوزها در ایران وجود ندارد. ثالثاً، اگر در یک روستا یک خیّر برای حمایت مالی از زباله‌سوز همکاری کند، این اقدام در نوع خود ارزشمند است، اما این روش نمی‌تواند برای کل استان به کار گرفته شود.

با زباله‌سوز غیراستاندارد به جای حل آلودگی آب و خاک، هوا را نیز آلوده ‌می‌کنیم

در مقیاس بزرگ‌تر، تجمع این زباله‌سوزها و تولید گازهای آلاینده می‌تواند موجب تشدید آلودگی هوا شود. در حالی که ما به دلیل شیرابه‌های پسماندهای تر، آب و خاک را آلوده کرده‌ایم، اگر همین حالا جلوی آن را نگیریم، سال‌ها اثرات مرگبار آن در آب و خاک باقی خواهد ماند. در مجموع اگر با زباله‌سوزها سراغ آلوده کردن هوا برویم و به جای حل آلودگی آب و خاک، هوا را نیز آلوده کنیم، بدون شک به سلامت مردم آسیب خواهیم زد.

او در ادامه افزود: برای مدیریت پسماند در گیلان، که متاسفانه با عدم شفاف‌سازی و نداشتن همت کافی همراه است، بهترین راه‌حل این است که متخصصین را در فرآیند تصمیم‌گیری دخیل کنیم. مدیران شهری معمولاً خود را در زمینه پسماند متخصص می‌دانند و می‌خواهند روش‌هایی که از سایر جاها شنیده‌اند را در شهرها پیاده کنند، که این باعث شده در طول چند دهه گذشته نتیجه مثبت چندانی نداشته باشیم.

گازهای تولید شده در زباله‌سوزها که سنجیده نمی‌شوند؛ خطرناک تر هستند یا دپوی زباله‌های خشک بی‌ارزش؟!

گلزاری تأکید کرد: مسئله مهمی که باید مسئولین به آن پاسخ دهند، این است که آیا خطر گازهای تولید شده در زباله‌سوزها که سنجیده نمی‌شوند کمتر از دپوی زباله‌های خشک بی‌ارزش است یا خیر! واقعیت این است که ما با سه نوع پسماند روبه‌رو هستیم: زباله‌های تر که دپو می‌شوند و شیرابه تولید می‌کنند؛ زباله‌های خشک ارزشمند که معمولا جمع آوری و بازیافت می شوند و زباله‌های خشک بی‌ارزش. زباله‌سوزها تنها زباله‌های خشک بی‌ارزش را می‌سوزانند که تنها ۱۰ درصد از حجم کل زباله‌های گیلان را تشکیل می‌دهند. این حجم را می‌توان پِرس کرد و برای دفن یا ارسال به زباله‌سوز مرکزی استان آماده کرد. یعنی کل پسماند خشک غیر ارزشمند به ۲۰۰ یا ۳۰۰ تن نمی‌رسد اما مسئولین به دنبال قرارداد یک زباله سوز ۶۰۰ تنی در اوایل دهه ۹۰ در رشت بودند؛ چرا؟

گلزاری در ادامه گفت: چون ساختار مدیریت پسماند آنقدر ضعیف است که همه می‌خواهند یک خروجی بدهند و بگویند عملکرد خوبی داشته‌اند، در حالی که واقعیت این است که نمی‌توان یک کار تخصصی را به گروه‌های غیرمتخصص سپرد. آیا کسی برای ساخت خودرو به شهرداری یا دستگاه‌های غیرمتخصص سفارش می‌دهد؟ شهرداران و استانداران برای حل مسائل اصلی استان باید از مشاوران متخصص بهره ببرند. متاسفانه بارها شاهد بوده‌ایم که مشاوران شهرداری‌ها، شرکت‌های خصوصی بوده‌اند و نتیجه این می‌شود که هر کسی دستگاهی دارد می‌گوید دستگاهش را بخرند! مسئولین باید از خود بپرسند چرا فردی که منافع خاص دارند، به عنوان مشاور انتخاب می‌شوند.

در نبود تخصص و تصمیمات درست مدیریتی است که طلای کثیف بلای کثیف می شود

مدرس دانشگاه و متخصص حوزه پسماند، افزود: در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که مشاوران به مسئولان توصیه کرده‌اند که زباله‌سوزهای چند صد تنی خریداری کنند و اکنون می‌دانیم که قرارداد خرید آن نیز در همان ابتدای دهه ۹۰ منعقد شده است. این تصمیمات به دلیل نبود شفاف‌سازی به این شکل اتخاذ می‌شوند. به همین دلیل است که فرآیندهای مختلف آغاز می‌شوند، قراردادها بسته می‌شوند، اما به نتیجه نمی‌رسند. در حوزه پسماند، بسیاری از تصمیمات مدیران بی‌سرانجام باقی می‌ماند، چون این موضوع بسیار تخصصی است و از نظرات افراد غیرمتخصص بهره گرفته می‌شود. نتیجه این کارها می‌شود اینکه تولید کود آلی بازده ندارد یا زباله‌سوزها و تصفیه‌خانه‌های شیرابه به نتیجه مطلوب نمی‌رسند. در خصوص شیرابه نیز شاهد قراردادهای مختلفی بوده‌ایم که به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند و شکست خورده‌اند.

گلزاری با تأکید بر اینکه هر شهرداری نباید وارد مناقصات، چرخه‌های مالی و تصمیم‌گیری‌های پسماند شود، تصریح کرد: ما باید بیشتر از آنکه به آینده نگاه کنیم، به گذشته بنگریم و از تجربه‌های منفی گذشتگان بهره‌برداری کنیم که چرا هنوز به نتیجه نرسیده‌ایم. این درک از گذشته به ما کمک می‌کند تا از اشتباهات مشابه جلوگیری کنیم و مسیری درست را انتخاب کنیم. چون در نبود تخصص و تصمیمات درست مدیریتی است که طلای کثیف بلای کثیف می‌شود.

وی در پاسخ به این سوال که چه روشی را برای بهبود وضعیت پسماند گیلان پیشنهاد می‌کنید، اظهار کرد: در حال حاضر بهترین روش این است که تمامی پسماندها به مکان‌هایی منتقل شوند که شرایط بهتری از نظر سطح آب زیرزمینی دارند و تهدید آلودگی در آنجا وجود ندارد. همچنین باید منطقه‌ای انتخاب شود که میزان تبخیر آب بالا باشد و اطراف آن مناطق مسکونی نباشند. با چنین شرایطی می‌توان به راحتی پسماند را مدیریت کرد.

او در ادامه افزود: برای سرمایه‌گذاری خصوصی، بهترین راه این است که پسماندها از طریق قطار به مناطقی مانند شهرک‌های پسماند یا شهرک‌های بازیافت منتقل شوند. چنین مناطقی با وضعیت جغرافیایی و اقتصادی مناسب می‌توانند روزانه ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ تن پسماند را تجمیع کنند که برای شرکت های خصوصی به صرفه‌تر خواهد بود و سرمایه گذاری خصوی وارد خواهد شد. در این مکان‌ها می‌توان علاوه بر تولید کود آلی، از زباله‌ها برق تولید کرد و به بهره‌برداری اقتصادی رسید.

کم‌توجهی فرهنگی و آموزشی هزینه دارد

گلزاری با اشاره به خلاهای موجود در بخش فرهنگی، اجتماعی و آموزشی، بیان کرد: صدا و سیمای گیلان باید یک مشاور متخصص در حوزه پسماند داشته باشد زیرا پسماند یکی از ابرچالش‌ها و مسئله اصلی استان است. متأسفانه گاهی شاهد پخش ویدیوهایی هستیم که مورد تایید متخصصین حوزه پسماند نیست. همچنین نکته مهم این است که با توجه به اینکه دانشگاه گیلان یک دانشگاه مادر است و مسئله پسماند نیز در اولویت استان قرار دارد، متأسفانه در این دانشگاه رشته مهندسی مدیریت پسماند وجود ندارد. این کم‌توجهی از سوی دانشگاه گیلان و صدا و سیما در آینده هزینه‌زا خواهد بود.

وی با اشاره به مصاحبه‌ای که رئیس یکی از ادارات مدعی بود که زباله سوز روستایی تمامی استانداردها را کسب کرده است گفت: اگر میزان آلایندگی و سوزاندن آن زباله سوز کم باشد، گازهای خطرناک، خود به خود رقیق شده و اثرگذاری کمی خواهند داشت. البته این امر در شرایطی است که خروجی زباله سوز بسیار کم باشد. اما در گیلان، اگر به صورت تجمیعی گازها منتشر شوند، با توجه به نبود ابزار سنجش گازهای خطرناک، می‌توان به این مسئله در مقیاس یک روستا با دیده اغماض نگاه کرد، اما در مقیاس بزرگ این روش بسیار خطرناک است. در کل نیز نگاه محیط زیستی این است که یک ماده با سمیت بالا را به ماده‌ای با سمیت کمتر تبدیل کنیم، و پسماندهایی که منشا میکروپلاستیک هستند را با رعایت اصول محیط زیستی امحا کنیم ولی اگر غیرتخصصی در سطح استان از این روش‌ها استفاده شود، تبدیل به یک تهدید بزرگ تنفسی خواهد شد.

گلزاری در پاسخ به این پرسش که آیا زباله سوزها دارای سیستم‌های فیلتراسیون مناسب و مورد تایید سازمان محیط زیست هستند و آیا نیاز به ارزیابی‌های محیط زیستی دارند، تاکید کرد: متاسفانه ساختار مدیریت پسماند کشور هیچ‌گونه عملکرد مناسبی ندارد. وقتی سازمان محیط زیست علیه دستگاهی شکایت می‌کند، به دلیل فشار برخی مسئولین، مجبور به اعلام رضایت از آن دستگاه می‌شود. در نتیجه، شهرداری‌ها و سایر دستگاه‌ها دوباره اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنند و هر بار که محیط زیست شکایت می‌کند، برخی افراد وارد عمل می‌شوند و این چرخه ادامه می‌یابد. در واقع، وقتی ساختار نظارتی مناسب وجود نداشته باشد، چنین اتفاقاتی می‌افتد.

در سازه دستگاه زباله سوز از چه تکنولوژی‌ای برای فیلتر کردن گازها استفاده می‌شود؟

وی افزود: ما شاید بتوانیم هوای خروجی زباله سوزها را اندازه‌گیری کنیم، اما سوال اینجاست که آیا قادر خواهیم بود تمام گازهای حاصل از احتراق را اندازه‌گیری کنیم؟ همچنین، اینکه در سازه دستگاه زباله سوز از چه تکنولوژی‌ای برای فیلتر کردن گازها استفاده می‌شود، مسئله بسیار حساسی است. اینکه آیا از اسکرابر، فیلتر و یا روش‌های دیگر استفاده می‌کنند، باید حتماً توسط کارشناسان خبره بررسی شود. این سوالات به این دلیل مطرح می‌شود که ما اطلاعات دقیقی در خصوص زباله سوزهای اجرا شده نداریم و به دلیل عدم شفاف‌سازی، اطلاعات به‌طور کامل در اختیار ما قرار نگرفته است. متاسفانه برخی افراد از شفاف‌سازی متضرر می‌شوند.

گلزاری با اشاره به وضعیت نگران‌کننده ساختار مدیریت پسماند در کشور گفت: بر کسی پوشیده نیست که وقتی بخواهیم با هزینه شخصی از یک فروشگاه خرید کنیم، اگر یک بار جنس نامرغوبی خریداری کنیم، پس از نارضایتی دیگر به آن فروشگاه مراجعه نمی‌کنیم. اما در دستگاه‌های اجرایی برای مدیریت پسماند، بارها شکست خورده‌ایم و متاسفانه دوباره به همان افرادی که مسبب شکست بودند، رجوع کرده‌ایم. این اتفاق به این دلیل است که هزینه‌ها از جیب شخصی نیست و تضییع بیت‌المال اهمیتی ندارد.

مدرس دانشگاه و متخصص حوزه پسماند با بیان اینکه بارها شاهد بوده‌ایم که سلامت مردم در اولویت عده‌ای نبوده است تصریح کرد: اگر همین روند ادامه پیدا کند، متاسفانه در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده دوباره با شما در خصوص ساختار معیوب مدیریت پسماند گیلان مصاحبه خواهم کرد.

گلزاری در پاسخ به این سوال که چه پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت کنونی به استاندار گیلان دارید بیان کرد: پیشنهادات به استاندار جدید جهت حل مدیریت پسماند را می توان در چند عنوان خلاصه کرد، نقش آموزش و آگاهی‌بخشی به مردم با تاکید بر اهمیت آگاهی‌رسانی درباره روش‌های صحیح مدیریت پسماند، مزایای تفکیک زباله در مبدا و تشویق به مشارکت عمومی در طرح‌های پسماند، که می‌تواند در کاهش فشار بر دستگاه‌های اجرایی و نیز جلوگیری از مشکلات زیست‌محیطی اثرگذار باشد. پیشنهاد ایجاد نهادهای نظارتی مستقل و متخصص در حوزه محیط زیست و پسماند، که بتوانند بدون دخالت‌های سیاسی و مدیریتی تصمیمات درست و علمی در زمینه پسماند بگیرند و عملکرد دستگاه‌های مختلف را به صورت شفاف رصد کنند. تأکید بر ضرورت انجام ارزیابی‌های زیست‌محیطی پیش از اجرای هر طرحی برای مدیریت پسماند، به ویژه در مورد روش‌هایی که می‌توانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر منابع طبیعی و سلامت مردم تأثیر بگذارند. معرفی و حمایت از فناوری‌های نوین مانند سیستم‌های هوشمند برای نظارت بر پسماند، بازیافت آنلاین و مدیریت بهینه منابع، که می‌توانند در بهبود وضعیت پسماند در استان‌ها و کشور تأثیر بسزایی داشته باشند. ضرورت همگامی با پیشرفت‌های جهانی در حوزه پسماند به ویژه در کشورهای پیشرفته که توانسته‌اند با استفاده از روش‌های نوآورانه و پایدار، مشکل پسماند را به شکلی مؤثر حل کنند. لزوم همکاری با بخش خصوصی و جذب سرمایه‌گذاران برای توسعه طرح‌های پسماند و بازیافت، و همچنین فراهم کردن مشوق‌های مالی و قانونی برای تشویق به این همکاری‌ها. همچنین تحلیل ابعاد اقتصادی مدیریت پسماند با افزودن تحلیلی اقتصادی در مورد هزینه‌ها و فواید مدیریت پسماند، به ویژه در رابطه با تولید انرژی از پسماند، بازیافت، و تولید کود ارگانیک که می‌تواند به کاهش هزینه‌های عمومی و ایجاد شغل‌های جدید در کشور منجر شود؛ نقد وضعیت موجود و پیشنهادات برای اصلاحات ساختاری با نقد ساختار مدیریت پسماند فعلی و ارائه پیشنهاداتی برای اصلاح آن از جمله ایجاد سیستم‌های مدیریت یکپارچه و اختصاص بودجه‌های مناسب برای طرح‌های نوآورانه و پایدار، و تمرکز بر پیشگیری به جای درمان مشکلات پسماند.

منبع: ایسنا

پربیننده‌ ترین ها