رامین مهمانپرست پیش از آنکه در دولت اصولگرای احمدینژاد مسئولیت سخنگوی وزارت امور خارجه را برعهده بگیرد، در دولت اصلاح طلب خاتمی سفیر ایران در قزاقستان بود و بعد از سخنگویی نیز در دولت اعتدالگرای روحانی سفیر ایران در لهستان و لیتوانی بود، البته پیش از همه اینها وی با حکم هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی سفیر ایران در تایلند، میانمار و لائوس نیز بوده است، اکنون سوال مهمی که پیش می آید این است که مهمانپرست را باید اصولگرا بدانیم یا اصلاح طلب؟
وی در گفتگویی با خبرنگار خط اول اینگونه پاسخ می دهد: به نظر من این روزها تعریف اصولگرایی و اصلاح طلبی مخدوش شده و کمی رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفته است، اصولگرایی یعنی کسانیکه به یک سری اصول اعتقاد دارند و به آن پایبند هستند، مثل پایبندی به ارزش های اسلامی و انقلاب، پایبندی به نظام و ولایت، پایبندی به وطن پرستی و مردم دوستی؛ از طرفی اصلاح طلبی نیز یعنی کسانیکه به دنبال اصلاح امور و ایجاد تحول هستند و اعتقاد دارند از روش های جدید و نو باید برای توسعه استفاده کرد. با این تعاریف بنده اصول گرایی هستم که بدنبال اصلاح وضع موجود و ایجاد تحول در کشور هستم. سابقه 37 ساله ام در وزارت خارجه نیز نشان می دهد همواره بدنبال تحقق منافع ملی کشورم بوده ام و به ولایت پایبند بوده و اولویت اولم مردم بوده اند.
سنگالیزاسیون همچنان در ابهام !
اما محال است صحبت از وزارت خارجه، ان هم در دوره احمدی نژاد به میان آید و سنگالیزاسیون از ذهن ها عبور نکند، موضوع عجیبی که خود متکی بعد از 13 سال هنوز در مورد علت آن سخنی نگفته است؛ اما مهمانپرست که با حکم منوچهر متکی به عنوان سخنگوی وزارت خارجه انتخاب شده بود، سنگالیزاسیون را یکی از مهمترین رخدادهای دوران ماموریتش نام می برد و می گوید: اجازه دهید علت اصلی این اتفاق را خود آقای متکی هر زمان صلاح دانستند مطرح کنند، ولی همینقدر بگویم اتفاق عجیبی بود و مدیریت کردن آن توسط سخنگو کار مهم و سختی بود. شاید دلیل اصلی آن اختلاف نظر بین رییس جمهور و وزیر خارجه بود، به هر حال وزارت خارجه مسول مستفیم روابط با دول خارجی هست و وقتی افراد یا نهادهای دیگر بدون هماهنگی در این امر ورود کنند جایگاه وزارت خارجه را تضعیف خواهند کرد، از همین رو این مسئله مهمترین ریشه اختلاف رییس جمهور با وزیر وقت شده بود.
بالا رفتن از دیوار سفارت انگلیس و تبعاتش
مهمانپرست که اندکی بعد از وقایع تیر ماه 88، در پایان ماموریت از قزاقستان به کشور بازگشته بود و مسئولیت سخنگویی را می پذیرد، علاوه بر سنگالیزاسیون، دوران پرتنشی را هم در دوران وزارت علی اکبر صالحی تجربه کرد که شاید مهمترینش بالا رفتن عده ای جوانان، از دیوار سفارت انگلیس در سال90 بود، وی در این خصوص می گوید: آن روز آقای وزیر در ایران نبود و وقتی ما از این موضوع مطلع شدیم طبیعی بود که به عنوان وزارت خارجه این حادثه را بررسی و بر اساس منافع ملی نسبت به آن موضع گیری نماییم. اصولا در روابط بین الملل حفاظت از اماکن دیپلماتیک و بویژه جان دیپلمات ها برعهده کشور میزبان است و تعرض به آن می تواند تبعات سنگین سیاسی بدنبال داشته باشد. لذا ما این اقدام را محکوم کردیم حتی اگر به مذاق برخی جوانان انقلابی که احساسی عمل کردند خوش نیامده باشد!
درگیری در خیابانهای نیویورک
اما چالش سخنگوی وقت وزارت امور خارجه فقط این نبود، مهرماه سال 91 و در جریان سفر سالانه محمود احمدینژاد به سازمان ملل، یک بار دیگر مهمانپرست در نوک پیکان مخالفان(منافقین) این بار تحت عنوان اپوزسیون خارج نشین در یکی از خیابانهای شهر نیویورک قرار گرفت، وی در این باره به خبرنگار خط اول گفت: آنها به شدت به دنبال ایجاد تنش و درگیری فیزیکی با من بودند و با اهانت و مسدود کردن راه سعی داشتند تا عکس العمل نامناسبی از بنده را شاهد باشند و از آن فیلم تهیه نموده و به تخریب چهره کشور بپردازند که نهایتا موفق نشده و علیرغم تعلل، سرانجام پلیس نیویورک مجبور به جلوگیری از آنها شد و حتی رییس پلیس نیویورک بعد از این حادثه از من عذرخواهی کرد.
انتظار ما از این مجلس خیلی بیشتر بود
اکنون این دیپلمات مجرب که هنوز بازنشسته نشده و بیش از هر فرد دیگری خاک سیاست خورده است، عملکرد مجلس موسوم به انقلابی را زیر سوال می برد و می گوید: انقلابی گری فقط در شعار نیست، اگرچه شرط لازم است اما شرط کافی نیست، انتظار ما از این مجلس خیلی بیشتر بود، آنها باید در عمل هم نشان می دادند انقلابی هستند، باید مصوباتی می داشتند که اثراتش روی سفره مردم دیده می شد، نمی گویم همه نمایندگان اینگونه بودند، ما نمایندگان بسیار پر کار و موثری هم داشتیم ولی شرایط اقتصادی در مجموع نگران کننده است و متاسفانه مردم ما در وضعیت معیشتی سختی قرار دارند و نیاز به تغییر بزرگ احساس می شود. اگر گشایش های بزرگ اقتصادی و اجتماعی بویژه در زمینه دیپلماسی اقتصادی صورت نگیرد ممکن است شاهد مشارکت کمتری از طرف مردم در انتخابات باشیم.
چاپ اسکناس روش درستی برای جبران کسری بودجه نیست
وی برای مثال به وضعیت بودجه ریزی کشور اشاره کرد و گفت: دو اشکال بزرگ وجود دارد، اول اینکه بودجه شرکت های دولتی – جاییکه اکثر آنها زیان ده هستند و موضوع حقوق های نجومی و فسادها معمولا به این شرکت ها بر می گردد و در مجموع بار هزینه های سنگینی را بر دوش دولت می گذارند چراکه بودجه شرکت های دولتی بین یک و نیم تا سه برابر بودجه عمومی دولت است و دوم اینکه از آنجایی که بین هزینه های دولت و درآمدها ناترازی وجود دارد و نمی توانند هزینه ها را کاهش دهند، برای جبران کسری درآمد سراغ چاپ اسکناس می روند که باعث افزایش نقدینگی و تورم و در نهایت کاهش قدرت خرید مردم می شود.
مهمانپرست راه های تامین بودجه را از سه مسیر عملی دانست و افزود: یا از طریق بودجه های ارزی حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی است که بخاطر شرایط تحریم وضعیت جالبی حکمفرما نیست، یا از طریق اخذ مالیات صورت می گیرد که اخذ مالیات از بخش خصوصی و مردم هم که شرایط اقتصادی مناسبی ندارند، عمدتا نارضایتی را در پی دارد و به شکل کامل قابل تحقق نیست، بنابراین به ناچار سراغ انتشار اوراق مشارکت یا همان چاپ اسکناس بدون پشتوانه می روند که تبعات سنگینی در اقتصاد خواهد داشت. حتی فروش اموال مازاد دولتی هم راه حل اساسی نیست و جنبه موقت و مسکن دارد. وقتی دولت نمی تواند درآمدش را افزایش دهد باید از هزینه هایش بکاهد و آن هم راه حل های خود را دارد که مهمترین آن واگذاری شرکت های دولتی به بخش خصوصی است.
برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات تلاش کنیم
وی درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را جوان می داند و می گوید: هنگام پیروزی انقلاب جمعیت کشور 35 میلیون نفر بود اکنون بعد چهار دهه جمعیت کشور به 85 میلیون نفر رسیده است، در این مدت هم بیش از ۱۰ میلیون نفر از مردم کشورمان فوت کرده اند، یعنی بیش از ۶۰ میلیون نفر بعد از انقلاب به دنیا آمده اند و سن آنها کمتر از ۴۵ سال است. به عبارتی ما بیش از ۴۰ میلیون نفر جوان در کشور داریم که باید برای تحصیلات تکمیلی آنها، برای اشتغال و مسکن و ازدواج و حتی اوقات فراغت آنها طراحی کرده باشیم. در این رابطه باید اشاره کنم یکی از دغدغههای فعلی جوانان و خانواده هایشان انجام خدمت وظیفه است و بسیاری از جوانان مشمول دوران تحصیل خود را مدام به بهانه های واهی طولانی تر می کنند و این یعنی عقب افتادن از زندگی. به نظرم باید طرح جامعی در خصوص خدمت وظیفه آماده شود تا دغدغه این روزهای جوانان مرتفع گردد. در همین ارتباط طرح انجام خدمت حرفه ای در کنار امکان خرید خدمت را مطرح کرده ایم که توسط مجلس با هماهنگی نیروهای مسلح قابل بررسی و تصویب است تا این دغدغه برطرف گردد.
وی در پایان تاکید کرد: همه ما باید تلاش خود را در جهت برگزاری انتخابات با مشارکت بیشتر مردم انجام دهیم چراکه حضور و مشارکت مردم در انتخابات سرمایه عظیم برای کشور محسوب میشود و در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی و بویژه صحنه های بین المللی شرایط را فراهم می کند تا بتوانیم با اقتدار در صحنههای مختلف اهداف خود را دنبال کنیم. لذا اگر به دنبال رشد کشور و ترقی آن هستیم باید با پشتوانه مردم این اقدام صورت بگیرد. در نتیجه وظیفه همگان این است که ترتیبی را دنبال کنند که مردم حضور جدی با مشارکت بالا در انتخابات داشته باشند.