با نگاهی گذرا به اوضاع و احوال مدال آوران ورزشی در استان گیلان و گزارشات مختلفی که در رسانه ها طی این سالها منتشر شده، همواره این سوال به ذهنم می رسد که آیا باید فرزندانمان را به ورزش کردن به خصوص ورزش قهرمانی تشویق کنیم یا نه؟
اساتید روزنامه نگاری در کلاس های درس تاکید می کنند که در هنگام تهیه گزارش، اصل صحت و درستی خبر بر اعتماد مخاطبان بسیار تاثیر گذار است و شاگردانشان هم در طول سالهای فعالیت رسانه ای، همواره این تاکید استاد را سرلوحه ی کارشان دارند تا اعتماد مخاطبان را داشته باشند تا جاییکه تقریبا محال بنظر می رسد که رسانه ای قبل از بررسی موشکافانه ی یک موضوع، گزارشی منتشر کند و این از شاخصه های خبرنویسی است.
حال اینبار برای تهیه گزارش، خیلی نیازی به تحقیق و تفحص نبود زیرا خوشبختانه در همان باشگاهی که سالها برای ورزش روزانه به آنجا میروم، قهرمانان و مدال آوران بسیاری در رشته های مختلف و رده های سنی گوناگون دیده ام که هیچ توجهی به آنها نشده و خودشان بوده اند و یک مربی زحمتکش و نهایت نگاه مسئولین به آنان، اهدای یک قطعه چینی یا لباس ورزشی و ... بوده و بس!
البته شاید خیلی نمی توان ایراد گرفت، چون معمولا مدیران خودشان ورزشکار نیستند و به واقع درک نمی کنند که یک ورزشکار چگونه و با چه مشقتی به مدال در مسابقات استان، کشور، آسیا، جهان و نهایتا المپیک می رسد آن هم در این شرایط بسیار دشوار اقتصادی!
پس دیگر سعی میکنم جلوی خودم را بگیرم و کسی را تشویق نکنم به ورزش حرفه ای و به ویژه قهرمانی !
مگر بالاتر از کسب مدال المپیک برای ورزشکار وجود دارد؟ چه مقامی باید کسب کند تا مسئولین به او نگاه کنند؟ تلاشش را ببینند و برایش برنامه ریزی کنند تا باز نایستد و سرخورده نشود؟ چه بسا ورزشکارانی که دچار همین سرخوردگی ها شدند و رفتند و دیگر نیامدند! و برخی نیز سر از ناکجاآباد درآوردند! در این میان ورزشکاران دارای محدودیت های فیزیکی، مشکلاتشان دو چندان است.
آیا نباید این اراده ی آهنین آنها را ستود؟ آیا اینان لایق بهترین ها نیستند؟ و هزاران آیا دیگر و در نهایت افسوس !
محسن بختیار عضو تیم ملی پاراوزنه برداری ایران یکی از بااخلاق ترین ورزشکارانی است که تاکنون دیده ام، وقتی به باشگاه می آید، نونهالان و نوجوانان رشته های دیگر، دور او جمع می شوند و از دست دادن با یک قهرمان المپیکی لذت می بزند و او با خوشرویی و حوصله به ابراز احساسات بچه ها پاسخ می دهد. او نشان برنز مسابقات پارالیمپیک پاریس در رشته پاراوزنه برداری که معادل انگلیسیش پاراپاورلیفتینگ می باشد را کسب کرد و اگر آسیب دیدگی قبل از مسابقات نبود، بی شک او مرد طلایی گیلان و ایران در پاراالمپیک بود، هرچند ارزش برنز او برای همشهری هایش کمتر از طلا نیست. حال این ورزشکار دوست داشتنی که نشان برنز بالاترین سطح ورزشی دنیا یعنی المپیک را کسب کرده نیز از بی مهری مسئولین ورزش استان گیلان گلایه دارد!
محسن بختیار طی گفتگویی اعلام کرد: سال ۹۱ که ۱۴ ساله بودم این رشته را به صورت حرفه ای شروع کردم و از سال ۹۲ تاکنون در رده های سنی مختلف برای کشور عزیزمان در مسابقات برون مرزی افتخار آفرین بوده ام.
وی افزود: حاصل این ۱۲ سال فعالیت ورزشی عناوین و مدال های متعدد از قبیل قهرمانی جهان و آسیا و نائب قهرمانی بازی های آسیایی هانگژو بوده اما شاید مهمترین اتفاق زندگی ورزشی من شهریور امسال در پاریس رقم خورد. روزی که موفق به کسب مدال برنز در میدان بزرگ پاراالمپیک پاریس شدم.
این ورزشکار گیلانی با بیان اینکه انتظار کسب خوشرنگ ترین مدال را از خودم داشتم، اظهار داشت: به دلیل آسیب دیدگی بدموقع و نزدیک به اعزام شرایط سختی برایم رقم خورد، به گونه ای که حتی شرایط رقابت هم در خود نمی دیدم چه برسد به کسب مدال طلا ولی خوشبختانه چند روز پایانی منتهی به مسابقه، بهبودی نسبی حاصل شد و موفق به کسب مدال برنز شدم هرچند در صورت سلامتی و آمادگی کامل مدال طلا را برای خود قطعی میدانستم.
بختیار گفت: در طول سال های فعالیت حرفه ای ورزشی، افتخار این را داشته ام که در جنبش پاراالمپیک کشور نماینده استان گیلان و مردم باصفای رشت باشم. مردمی که اظهار لطف و محبتشان در این سال ها مشوق اصلی من برای ادامه ی مسیر بوده به خصوص بعد از پاراالمپیک پاریس که به شدت مورد لطف و توجه همشهری هایم بوده ام.
وی افزود: برخلاف مردم عزیز گیلان، مسئولین استانی علی الخصوص اداره کل ورزش و جوانان استان با بی مهری و بی توجهی نسبت به قهرمانان پاراالمپیک برخورد کرده اند. طی این سال ها و مدال آوری های متعدد، همیشه تصورم این بود که شاید اگر روزی مدال پاراالمپیک کسب کنم مسئولین استانی و اداره کل توجهشان جلب شود و رفتاری درخور این عناوین داشته باشند اما دریغ.
مدال آور پارالمپیکی گیلان گفت: اداره کل ورزش گیلان حتی یک مراسم بدرقه برای گیلانی های حاضر در پاراالمپیک نگرفت در صورتی که این سنتی است که در همه ی استان ها اجرا می شود و عجیب تر اینکه با گذشت ۶ ماه از پاراالمپیک، هنوز یک مراسم خشک و خالی در جهت تجلیل از مدال آوران پارالمپیک پاریس هم نگرفته است.
این در حالی است که استان گیلان امسال در المپیک و پاراالمپیک موفق به کسب ۲ مدال شد که هر دو متعلق به پارالمپیک است، یکی مدال طلای والیبال نشسته ی میثم علیپور و دیگری مدال برنز محسن بختیار که تنها مدال انفرادی گیلانی های حاضر در پاراالمپیک این دوره بود.
محسن بختیار ادامه داد: تا جایی که اطلاع دارم تنها استانی که نه مراسم بدرقه و نه مراسم تجلیل از قهرمانان پاراالمپیکش برگزار کرده استان گیلان است. البته بعد از پاریس به دعوت استاندار، جلسه ای در استانداری ترتیب داده شد و به دستور وی هدیه ای هم به قهرمانان داده شد اما هنوز از متولی اصلی ورزش استان که اداره کل ورزش و جوانان هست، خبری نشده و تجلیلی هم به عمل نیامده است.
به گفته وی؛ فقط یک روز به دعوت ریاست اداره کل ورزش استان، به همراه گیلانی های حاضر در المپیک و پاراالمپیک به ساختمان اداره کل رفتیم، من ابتدا گمان کردم مراسم تجلیل هست ولی صبحانه آش و حلیم خوردیم و در پایان دستور دادند تا ۱۰ میلیون تومان به ازای هرنفر پرداخت شود که البته این مبلغ هم در میان درگیری های مالی هئیت ورزشی جانبازان و توان یابان و اداره کل ورزش و جوانان استان بعد از ۳ ماه پرداخت شد.
دارنده برنز پارالمپیک پاریس اظهار داشت: بنظرم این رفتارها نه در شان مدال پارالمپیک و نه در شان ورزشکارانی است که عمرشان را برای بالا بردن پرچم ایران صرف کرده اند. مگر استان گیلان چند مدال آور المپیک و پاراالمپیک دارد که اداره کل ورزش استان اینگونه عمل میکند؟ برداشتی که از رفتار متولیان ورزش استان می شود این است که رغبتی به داشتن نماینده در میان قهرمانان ملی و مدال آوران کشور ندارند که چه بسا دردسری هم نداشته باشند. اینگونه رفتارها و بی مهری هاست که ورزشکاران و قهرمانان ما را دلسرد میکند و در این سال ها مواردی داشته ایم که استان خود را تغییر داده و به نمایندگی از استان دیگری به مسابقات اعزام شده اند و یا اصلا ورزش حرفه ای را کنار گذاشته اند.
محسن بختیار گفت: این شرایط در شان قهرمانان و نیز مردم قهرمان پرور و ورزش دوست استان گیلان نیست، هرچند که این رفتارها باعث دلسردی و کاهش انگیزه ی ورزشکار می شود اما من به شخصه برای تکرار این روند افتخارآفرینی برای مردم کشور و هم استانی های عزیزم تمام تلاشم را میکنم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حدود یک سال و نیم دیگر بازی های آسیایی ناگویا را در پیش داریم. امیدوارم در آن میدان هم دوباره بتوانم نماینده خوبی برای مردم کشور و گیلان باشم.
ما هم امیدواریم که مسئولین، یک بار برای همیشه، فکری اساسی برای افتخارآفرینان ورزشی نمایند، خیلی بیشتر از مراسم تجلیل و دادن هدیه. فکری اساسی برای راحتی خیال ورزشکار با در نظر گرفتن شغل، بیمه، امکانات ورزشی و ... تا دیگر گزارشات خبری اینچنین ننویسیم، هر چند بعید بنظر می رسد اما به امید آن روز خوب.
گزارشگر: مجتبی عابدینی بی بالانی