شهر رشت به عنوان یکی از الگوهای معماری الهامگرفته از طبیعت و تاریخ.، با تنوع سبکهای خود به نمایشگاهی زنده از تاریخ و پیشرفت تبدیل شده است. این شهر با برخورداری از آثار معماری تاریخی و نوسازیهای معاصر، گواه رشد سریع شهری است که در آن معماری قدیم با نماهای کلاسیک و مدرن درهمآمیختهاند. با این حال، مسئله اصلی امروز، حفظ این هویت منحصربهفرد و جلوگیری از آشفتگی بصری ناشی از مدیریت نامنسجم و ساختوسازهای غیرمنطبق با بافت شهری و اقلیم خاص منطقه است. این یادداشت به بررسی چالشهای موجود در نماهای شهری رشت و راهکارهای پیشنهادی برای احیای هویت بصری و هماهنگی ساختوسازها با فرهنگ و تاریخ منطقه میپردازد.
وضعیت نابسامان نمای شهری در رشت ناشی از عوامل متعددی همچون توسعه نامناسب و شرایط اقتصادی میباشد. تنوع سبکهای معماری، از کلاسیک تا مدرن، این شهر را جذاب کرده است. رشد سریع شهرنشینی و ساختوسازهای گسترده، اغلب بدون توجه به هویت بصری و فرهنگ بومی، چالشی جدی را به همراه داشته است. پیمایش شهری رشت، ما را به جهانی از سبکها و مصالح متنوع هدایت میکند که با بافت تاریخی و اقلیمی منطقه سازگار نیستند. این وضعیت، نقش کمرنگ شهرداری رشت و نهادهای مدیریت شهری را در نظارت بر کیفیت نماها آشکار میسازد. ضعف شهرداری در ابعاد زیباییشناسی، مدیریتی، و قانونی، به ویژه در برخورد با تبلیغات محیطی غیرمجاز، چشمگیر است. مداخلات غیرمجاز و عدم ارزیابیهای دقیق، سوالاتی اساسی را در خصوص سازوکارهای قانونی شهرداری برای نظارت بر نماهای شهری مطرح میکند. آیا ابزارهای قانونی موجود برای برآوردهسازی نیازهای کیفی و زیباییشناختی شهر کافی هستند؟ آیا نموداری از جدول زمانی جلسات مشترک بین سازمانی و نتایج آن وجود دارد؟
ورود شهرداری ها با توجه به ابزار قانونی با چه ساز وکار و چه سطح کیفی از عملکرد نظارتی است؟ آیا این متولی قدرتمند، در همین مرحله، به عنوان مطالبه گر کیفیت نمای شهری خواستار نماهای طراحی شده با نظارت معماران و ضابطه مند نمودن آن می باشد؟ آیا شرایط بازرسیهای مداوم برای اطمینان از رعایت ضوابط و کیفیت ضوابط تدوین شده در طراحی ها وجود دارد؟ آیا سند مدون و راهبردی مبتنی بر تسهیلات تشویقی برای مالکین که مستند بر آن، مطالبه ای داشته باشد موجود است؟ آیا در ساز و کار تدوین این سند نقش مشارکت جوامع محلی دیده می شود؟
کمبود برنامههای راهبردی و سندهای جامع منظر شهری، چالشهایی کلیدیاند. همکاری مؤثر میان شهرداری، سازمان نظام مهندسی، میراث فرهنگی و شورای شهر ضروری است تا بتوان ضوابطی یکپارچه جهت ساماندهی نماهای شهری تدوین و اجرا کرد.
شهرداری در نقش بازوی اجرایی موثر می تواند با بهره گیری از ابزارهای قانونی خود بواسطه الزام و ایجاب، نظارت ، بالاترین ارتباط بین ساختاری را مابین کارفرمایان و معماران فراهم نماید.
این گزارش با دستهبندی آسیبهای موجود در پنج بند زیر، نقش حیاتی همکاری و هماهنگی سازمانهای مسؤول مانند شهرداری رشت، سازمان نظام مهندسی، میراث فرهنگی و شورای شهر را بررسی میکند:
- قوانین و استانداردها:نبود قوانین و استانداردهای کافی برای طراحی نماهای شهری یا عدم اجرای صحیح آنها.
- نظارت بر مقررات:کمبود نظارت بر اجرای قوانین و مقررات مرتبط با طراحی نما.
- نماهای فرسوده:نماهای فرسوده به دلیل عدم نگهداری و مداخلات غیرمجاز، بدون حداقل نظارت، آسیب دیدهاند.
- ترافیک و فضاهای عمومی:ترافیک و عدم توجه به طراحی فضاهای عمومی، به ناهماهنگی در بستر نمای شهری و کاهش رضایت عمومی منجر شده است.در نظر گرفتن عامل انسان و فضا در طراحی نماها ضروری است. این امر به معنی پرهیز از تغییرات ناگهانی در مقیاس و تلاش برای ادغام با عناصر طبیعی است. توجه ویژه به نمای پایین ساختمانها میتواند به ایجاد محیطی انسانمحور و مناسب برای عابران پیاده کمک کند. تبدیل این جدارۀ تکلایه به فضایی که بخشی از فضای عمومی محسوب میشود، نیازمند یک رویکرد مشارکتی در معماری است. این رویکرد باید بر اساس یک سند نظاممند طراحی شده و اجرا شود تا توازن مناسبی بین نیازهای شهری و زیباییشناسی فراهم گردد.
- عدم مشارکت عمومی:نگرانی از فراموشی نیازهای شهروندان به دلیل عدم مشارکت مؤثر آنان در تصمیمگیریهای مرتبط با نمای شهری.
مشارکت عمومی = کلید بهبود وضعیت نمای شهری
یکی از چالشهای اساسی در بهبود وضعیت نمای شهری، نقش کمرنگ مشارکت مؤثر شهروندان است که میتواند بهعنوان پاشنه آشیل تمام تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای شهری دیده شود. عدم توجه به نیازهای کاربران، بهویژه مالکان و ساکنان، و نبود مشارکت آنها در تصمیمگیریها، منجر به کاهش اهمیت دادن سازندگان و مالکان به کیفیت و زیباییشناسی نماها شده است.در آسیبشناسی وضعیت نمای شهری، یکی از نقاط ضعف، عدم استفاده از مدلهایی برای جلب مشارکت جوامع محلی است که میتواند به تشویق و ترغیب ساکنان به مشارکت در فرآیند تصمیمگیری و طراحی کمک کند.از طریق ایجاد فضاها یا مکانیزمهایی برای مشارکت عمومی، مانند برگزاری کارگاهها و جلسات مشاوره، میتوان به تقویت هویت محلی پرداخت و ضمن معرفی نمادها و عناصر فرهنگی، تعادلی میان منافع تجاری و نیازهای زیباییشناسی برقرار کرد. این مهم به هر شهر امکان میدهد تا نمایانگر روح زمانه خود باشد، بدون اینکه صرفاً به تقلید از گذشته بپردازد.ایجاد کمیتههای مردمی در محلات برای انعکاس درخواستها و نظرات شهروندان و تلاش برای افزایش شناخت و آگاهی ساکنان درباره مسائل مرتبط با منظر شهری، میتواند به نوعی آگاهیرسانی فرهنگی موثر منجر شود.
سازمان نظام مهندسی بهعنوان یک حلقه کلیدی در فرآیند تأثیرگذاری بر نمای شهری، نقش اساسی در تدوین و اجرای مقررات و استانداردهای فنی ایفا میکند. این سازمان میتواند با نظارت دقیق بر طراحی و اجرای نماها، اطمینان حاصل کند که پروژههای ساختمانی با معیارهای کیفی و زیباییشناختی هماهنگ هستند. از طریق تأمین دستورالعملهای فنی و برقراری کنترلهای لازم، سازمان نظام مهندسی میتواند:
- **تضمین کیفیت**: با ارائه رهنمودهای فنی، کیفیت مصالح و اجرای نماها را تضمین کند.
- **حفظ هویت شهری**: با ترویج استفاده از سبکهای معماری متناسب با محیط و تاریخچه فرهنگی، به حفظ و تقویت هویت محلی کمک کند.
- **پیشگیری از تناقضات بصری**: با هماهنگی بین نهادهای مختلف و کنترل بر اجرای مقررات، از بروز تناقضات بصری در سطح شهر جلوگیری کند.
- **بهینهسازی فرآیند طراحی و اجرا**: با فراهمآوردن چارچوبی برای مشارکت مؤثر معماران و طراحان در فرآیند طراحی، به بهبود روند اجرای پروژههای ساختمانی کمک کند.
این نقش با همکاری مداوم با شهرداری و سایر سازمانهای مرتبط، مثل میراث فرهنگی، میتواند به شکلدهی به یک فضای شهری هماهنگ و زیبا منجر شود. نهایتاً نماهای متنوعی طراحی شود که همسو با اصول کلی بوده و حس زنده و پویایی به بافت شهری ببخشد. اما مشکل اصلی که در این مرحله نیاز به تعمق دارد، ارتباطات ضعیف میان طرفهای ذینفع است. این ناهماهنگی میتواند منجر به تناقض در اجرای پروژهها شود، چراکه هرکدام از نهادها ممکن است بخواهند دیدگاه و محدودیتهای خود را بدون توجه کافی به تأثیرات کلی بر زیباییشناسی و کارکرد شهری اعمال کنند. ازاینرو، ایجاد کمیتههای هماهنگی مشترک و پایدار بین سازمان نظام مهندسی، شهرداری و سایر سازمانهای مرتبط مانند میراث فرهنگی برای وضع مقررات و استانداردهای یکپارچه و نظارت بر اجرای دقیق آنها ضروری است تا همه ذینفعان طبق یک خطمشی واحد عمل کنند و از همان آسیبی که فرایند ساخت و طراحی پس از ساخت را به دو خط متنافر در فضای حرفهای تبدیل کرده است، دوری شود.