خواهرخواندگی اصطلاحی است که از ادبیات اروپا وارد دیگر کشورها شده و برای نخستین بار در سال ۱۹۲۰ بعد از جنگ جهانی اول این قرارداد بین یک شهر انگلیس و یک شهر در فرانسه منعقد شد. هدف از این قرارداد پیوند و اتحاد بین شهروندان دو شهری است که دارای منافع مشترک هستند. مفاد این قراردادها موضوعات فرهنگی، اقتصادی، بازرگانی و ورزشی را شامل میشود. در ادبیات اروپایی خواهرخواندگی به شهرهای دوقلو یا همسان هم گفته میشوند، اما در کشورهای آسیایی و امریکایی اصطلاح خواهر خواندگی رواج بیشتر دارد. علت بکارگیری واژه خواهرخواندگی به این اعتبار است که در بیشتر زبانهای دنیا واژه شهر مونث است.
معمولا دو شهر برای خواهر خواندگی باید دارای تشابهاتی باشند مثلا دو شهر تاریخی، دو شهر علمی یا دانشگاهی و یا دو بندر و یا حتی دو سمبل مشترک باشند که این انگیزه را ایجاد کند. رونق و رواج گردشگری بین دو شهر خواهرخوانده و نامگذاری متقابل نام خیابان هایی به نام شهر خواهر خوانده از جمله نتایج اعلام خواهرخواندگی شهرها است. بعداز انقلاب در سال ۱۳۷۳ برای نخستین بار تهران با بیشکک پایتخت قرقیزستان خواهر خوانده اعلام شد.
و اما رشت، شهرباران های نقره ای، امسال با حضور شهردار شهر شوابیش هال آلمان با این شهر قرار داد خواهر خواندگی امضا کرد. انتظار می رفت با توجه به جو سازی برخی رسانه های محلی، اگر قرار باشد اینبار شهر جدیدی با رشت وصلت خواهرخواندگی پیدا کند، هانوفر؛ شهر پروفسور سمیعی جراح مغز و اعصاب سرشناس گیلانی گزینه اصلی باشد. به هر حال شوابیش هال، شهر 37هزار نفری در ایالت بادن-وورتمبرگ آلمان خواهر خوانده رشت شد. شهری که بنابرگفته جوزف هرمان شهردار این شهر دروبسایت این شهرداری بعنوان شهری دوستدار خانواده همراه با کیفیت بالای زندگی و کار شناخته می شود.
با این وجود شوابیش هال پس از مسکو روسیه – ترابوزان ترکیه - کوتائیسی گرجستان – قازان روسیه - ناحیه رشت تاجیکستان – مولتان پاکستان و آستاراخان روسیه، هشتمین خواهر خوانده شهرباران های نقره ای لقب می گیرد.
اما متاسفانه در این چند وقت اخیر مفهوم خواهر خواندگی به اندازه کافی برای شهرداران، این حاکمان اجرایی شهر جا نیفتاده و گاها شاهد هستیم که شهردار فلان شهر فرنگ نشین برای وصلت خواهرخواندگی به سوی یکی از شهرهایمان رخت می بندد و با گرفتن چند عکس یادگاری همراه با قهقهه و چند بازدید نمادین از مکان های مختلف، پس از مدتی هیچ اثری از اجرای کارهای تدارک دیده شده وجود نداشته و انکار نه انگار که اصلا قراردادی امضا شده بود و به قول معروف نه از تاک نشانی می ماند و نه از تاک نشان!
اما این تنها یک طرف قضیه است و نکته عجیب تر زمانی بوقوع پیوست که شورای محترم شهر رشت با سفر شهردار این شهر به ترتیب به پارما ایتالیا و پکن چین برای شرکت در اجلاس های شهرهای خلاق بعنوان یکی از 18شهر خلاق جهان در زمینه خوراک شناسی مخالفت نمود!
وقتی شهردار شهر حتی جرئت آب خوردن بدون اجازه شورا را ندارد و به او اجازه حضور در یک نمایشگاه یا همایش بین المللی در خارج از کشور را نمی دهند چطور میخواهد گام های موثری را در حوزه توسعه و دیپلماسی شهری بردارد!
به هرحال این همایش ها و برنامه ها فرصتی برای تعامل و دوستی بین شهرها خواهد بود و پایه های رسیدن به شهری با اهداف توسعه ای را میان طرفین فراهم می آورد. فرصتی که امروز بواسطه نگاه متفاوت جامعه بین الملل نسبت به ایران بوجود آمده است میتواند زمینه ساز تعاملات و توسعه در زمینه های مختلف را به شیوه همین قرارداد خواهر خواندگی ایفا نماید. فرصتی که اگر به درستی از آن استفاده شود مي تواند نتايج مثبتي در بهبود کيفيت زندگي براي ساکنان آن شهر را به ارمغان بياورد.