نصرت رحمانی شاعر توانمند و پرآوازه ای که 17 سال قبل در 72 سالگی در رشت دیده از جهان فرو بست این روزها آنقدر غریب افتاده که شاید آنچه که علیرضا آذر در وصفش سروده، عاقبت هنر و ادبیات در شهری باشد که روزگاری نامش به فرهنگ، شهره ی آفاق بود. آذر در غم غربت نصرت رحمانی می نویسد: شاعر اگر رب غزل خوانی است عاقبتش نصرت رحمانی است...
شباهت غربت نصرت و دکتر حشمت شاید به دهه ی نخست قرن جاری خورشیدی بازمیگردد جایی که آغاز حیات نصرت رحمانی با پایان زندگانی و شهادت دکتر حشمت به یک دهه بازمیگردد، اما شاید این شباهت به همین جا ختم نشود و غربت آرامگاه این دو که از میهمانان مردم میهمان نواز رشت بودند، قطعا غم انگیز ترین بخش ماجرا باشد.
دکتر حشمت، پزشک توانمندی از طالقان تهران و یار همیشه ی میرزا و نهضت جنگل بود و نصرت رحمانی، شاعر و روزنامه نگاری که مدتی نیز در رادیو فعالیت داشت و مسئول صفحات شعر بود، در علم، هنر و ادبیات از بهترین های عصر خود بودند، مزار این دو نیز دیگر وجه تشابه آنان است تا شاید نقطه ای تاریک در میهمان نوازی گیلانی ها و مردم میهمان نواز رشت باشد. هرچند که مردم میهمان نواز رشت در زمان تغییر نام چهار راهی که به نام دکتر حشمت شهرت یافته بود به اعتراض ایستادند و برای نصرت نیز گاه در سالمرگ وی جمعی از شاعران و دوست داران ادبیات بر سر مزارش جمع می شوند.
با این حال مزار دکتر حشمت و نصرت رحمانی در چله خانه و سلیمانداراب رشت حال و روز خوبی ندارند و غربت این دو را باید در جایی دیگر بجز مهمان نوازی مردم رشت جستجو کرد، جایی شبیه به حال و روز سردر حمام گلزار رشت، یا جایی همانند خانه رحمت سمیعی با قدمت بیش از صد سال یا حتی حمام حاجی در ساغریسازان رشت که تمامی این بناها به ثبت در آثار ملی رسیده است. حال و روزی نه چندان خوب، همانند خانه محل تولد استاد امیرهوشنگ ابتهاج.
مزار نصرت امروز به حال خود رها شده و حتی سنگ مزارش نیز آنقدر غریب و دور از شان است که مایه سرشکستگی میهمان نوازی و حفاظت از مزار نام آوران فرهنگی و هنریست.
در پایان باید توجه داشت که نبود عملکرد مناسب در برخی سازمان ها و دستگاه های مربوطه برای حفظ و حراست از اماکن تاریخی، فرهنگی و هنری همچون مزار نصرت رحمانی، حمام حاجی و یا خانه ی محل تولد ابتهاج قطعا می تواند بزرگترین سد پیش راه توسعه گردشگری در استان گیلان باشد. استانی که شاید با سرمایه گذاری صحیح تر بر روی حوزه هایی همچون ابنیه تاریخی و مزار نام آوران و خانه هایی که نیازمند توجه، بهسازی و تبدیل شدن به موزه را دارند، قطعا می تواند گوی سبقت را از سایر استان ها در گردشگر پذیری هرچه بیشتر برباید اما تمامی اینها نیازمند بسته شدن کمر همت توسط برخی از مسئولین بخصوص در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان است.