برای صحبت یا نوشتن درباره مشکلات زنان در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ساعت ها وقت باید گذاشت.
زنانی که همانند مردان هدفهایی بزرگ برای توسعه جامعه خود دارند اما با موانع متعدد متوقف می شوند . من، خود یکی از بانوان همین شهرم که سالهاست مشغول به یکی از مشاغل سخت یعنی خبرنگاری هستم و بارها شاهد این بودم که زنان چگونه برای رسیدن به هدف خود تلاش چند برابری نسبت به مردان انجام می دهند و بیشتر در معرض آسیب و تهمت و ...قرار می گیرند. بسیاری از زنان به همین دلیل عطای دستیابی به اهداف خود را که عموما برای توسعه جامعه است به لقایش می بخشند و گوشه عزلت بر می گزینند.
در حالی که همین زنان ، خانواده را به درستی مدیریت می کنند و هر کدام از اعضای خانواده را به موقعیت اجتماعی مناسب می رسانند اما در عرصه های مدیریتی به همین زنان اعتماد نمی کنند. زنانی که در عرصه های مهم تاریخی همچون انقلاب و جنگ نقش موثر و ممتازی داشتند.
زنانی که با حرکت خود، مردان را برای حضور و مبارزه آماده کردند. زنانی که فرزندان خود را برای شهادت تربیت نمودند . زنانی که با پاسداری از خون شهدا، انقلاب را تداوم دادند. حال چگونه است که سهم کمی در مدیریت ها دارند ؟
آیا به درستی یک زن نمی تواند شهر یا سازمانی را مدیریت کند ؟! صحبت از کنار گذاشتن مردان و یا خط زدن آنان نیست بلکه مطالبه به حق قشری تاثیر گذار از جامعه برای حضور و حمایت از آنان در جامعه مدیریتی است .
در حوزه مدیریت شهری این امر بسیار مشهود است و بسیاری از زنان با توانمندی های بالا و تحصیلات بروز متاسفانه در اداره شهر خود ناکام می مانند حال اینکه مشارکت زنان در مدیریت شهری، شاخصی مهم در فرآیند توسعه پایدار محسوب می شود. برای استفاده از زنان در سطوح مدیریت وتصمیم گیری، شرایطی باید فراهم شود تا بتوانند تواناییهای خود را بشناسانند.
در درجه اول باید زنان دانش خودشان را افزایش دهند و بر تجربیات خود بیفزایند تاشرایط احراز این مشاغل را پیدا کنند.
و جامعه نیز این فرصت را در اختیار زنان بگذارد که آنچه آموختند مانند مردان بر منصه ظهور قرار دهند.
نحوه واکنش زنان به مشکلات شهری با مردان فرق دارد. زنان ثابت کردهاند که در مدیریت جامعه محلی، حفظ انسجام اجتماعی، و ساخت مسکن و محله در شرایط بیخانمانی یا ناهماهنگی، نوآوری و تابآوری بیشتری دارند.
رشد شتابان شهر و شهرنشینی و گسترش مسائل و مشکلات زندگی شهری باعث شده تا نیاز به حضور فعالانه و تأثیرگذار زنان در
عرصههای مدیریت شهری بیش از پیش احساس شود. زنان همانطور که امور خانه را که مصداق کوچکی از امور شهری است، به راحتی مدیریت میکنند، میتوانند در سطوح مختلف مدیریت شهری نقش و تأثیر چشمگیری داشته باشند. متاسفانه در رشت زنان در سازمانهای اداری مرتبط با مدیریت شهری نقش بسیار ناچیزی دارند. در شهر رشت نیز شاهد اندک.حضور زنان در مدیریت شهری هستیم و حتی سهم زنان از لحاظ امکانات شهری نیز بسیار کم است برخی فضاهای شهری به گونهای است که زمینه ترس بیشتری را فراهم میآورد. روشنایی اندک خیابانها، کافی نبودن خدمات حمل و نقل، ترس از آزارهای جنسی، فاصله زیاد پلها، رنگهای نازیبا، زمان بندی نا مناسب حمل و نقل، نبود شبکه دسترسی مناسب، ترسناک بودن فضای شهری در شب و نبود پیادهراههای خوب، ساختمانهای در حال ساخت و رها شده، زیر پلهای شهری، داخل زیرگذرها، پلهای هوایی پوشیده شده با آگهی تبلیغاتی، زمینهای فرورفته و گودیها، املاک بدون مالک، کنجها و ساختمانهای متروکه، از فضاهای بیدفاعی هستند که در گوشه و کنار شهر به چشم میخورند و از میزان امنیت و اعتماد مردم، به ویژه زنان که بیشتر مستعد احساس نا امنیاند، میکاهد. فضاهایی که امکان دیدن و دیده شدن در آنها بیشتر باشد و در ضمن امکان کمی برای فرار فراهم آورند، پتانسیل کمتری برای فعالیت مجرمان فراهم میآورند.
همچنین متناسب نبودن طرح و ابعاد مبلمان شهری با شرایط زنان، امری مشهود است. گرچه نمیتوان با قاطعیت اظهار داشت که مبلمان موجود در شهر مختص مردان طراحی شده، اما میتوان به جرات گفت که نیاز زنان در بسیاری از موارد، در نظر گرفته نشده است. بدیهی است که الگوهای رفتاری زنان و مردان در مکانها و فضاهای شهری یکی نیست و به همین دلیل نمیتوان به شیوه یکسان به نیازهای آنان در هنگام کار، رفت و آمد، حمل و نقل، ورزش، تفریح و استراحت پاسخ گفت.
تمام این عوامل مهمترین دلایل نارسایی فضای شهری برای بانوان است.
که برای رفع آنها باید از دریچه نگاه یک زن به مدیریت شهری نگریست. امروز اعتماد کردن به بانوان که جمعیتی قابل توجه از جامعه را تشکیل می دهند می تواند توازن و برابری برای در مشارکت حوزه مدیریت شهری را بین افراد جامعه فارغ از نگاه جنسیتی بالا ببرد. و این فرصت نصیب همه گردد تا خود را در ورطه آزمایش برای توسعه شهری قرار دهند .