حالا چهارده روز از هجوم همه جانبه روسیه به اوکراین میگذرد، حملهای که تحت عنوان عملیات ویژه و با دستور ویژه ولادمیر پوتین رییس جمهور روسیه آغاز شد و ظاهرا هدف آن غیرنظامی سازی اوکراین است.
حمله روسیه به اوکراین در طول این دو هفته در هر لحظه سنگینتر، گستردهتر و خشنتر می شود. سنگینی آتش روسها وقتی رو به شدت گذاشت که رییس جمهور اوکراین برخلاف خواست غربیها حاضر به خروج از این کشور نشد و ترجیح داد در مقابل روسیه مقاومت کند. در نتیجه این تصمیم آتش روسها سنگینتر و تلفات اوکراینیها شدیدتر شد.
از طرف دیگر نکته قابل توجه درباره حمله روسیه این است که نیروهای نظامی روس یکی از خشنترین نیروهای نظامی جهان هستند و در حملات و تجاوزات نظامی خود از شدیدترین شکلهای خشونت استفاده میکنند. ردپای این خشونت از روسیه دوران تزار و دوران حکمرانی شوروی قابل مشاهده است و بعید است که امروز کمتر از قبل شده باشد.
با توجه به این دو مسئله طبیعی است که جهان نگران جنایت جنگی احتمالی یکی از خشنترین ارتشهای جهان در جنگ شود و به دنبال این باشد که به هر شکل ممکن این خشونت را کنترل کند. آن چنان که دیوان کیفری بین المللی شروع تحقیقات درباره جنایات بالقوه جنگی توسط روسیه در جریان حمله به اوکراین را اعلام کرد.
این اتفاق و این واکنش سریع از سوی دیوان کیفری بینالمللی قابل تحسین است. این که موزهای در هلند تا فدراسیون جهانی جودو و هر کسی به نوعی دنبال محدود کردن پوتین به خاطر حمله به اوکراین و کشتار مردم است نیز از منظر حقوق بشری قابل توجه است.
با این همه در این جا یک سوال ساده پیشِ روی ما، به خصوص پیش روی ما شهروند چشم مشکی، سبزه و گاه سیاه خاورمیانه، قرار میگیرد و آن این است که آیا انسان چشم آبی و سفید غربی از ما چشم مشکیهای سبز و مشکی انسانتر است و حقش حقتر و حقوق بشرش بیشتر است که نهادهای بینالمللی این قدر زود واکنش نشان میدهند؟
این طبیعی است که جنگ روسیه و اوکراین برای غربیها ملموستر باشد چون تا پیش از این جنگ برای غربیها اتفاقی در خاورمیانه بود، خاورمیانهای که فرق ایران و عراقش را نمیدانند. این طبیعی است که اکنون سیمای جنگ برای انسانِ غربی مهیبتر و وحشتناکتر باشد، اما استاندارد دوگانه غرب قابل حضم نیست.
امروز کار به جایی رسیده که روسیه از اکثر رقابتهای ورزشی- که قرار بود سیاسی نباشد - کنار گذاشته شد و حتی تیم ملی فوتبال این کشور از جام جهانی و تمام باشگاههای آن از رقابتهای یوفا کنار گذاشته شدند.
این که این واکنشها افراطی است یا نه یک بحث است و این که چرا نمونه این واکنشها به جنگهای دیگر نشان داده نشد بحث دیگری است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
همین امروز و درست در لحظاتی که جهان غرب برای حمایت از حقوق بشر در اوکراین بسیج شده مردم فلسطین و یمن شرایطی دهها برابر بدتر از اوکراین دارند. یمن چند سال است که زیر چکمههای نیروهای بن سلمان تبدیل به قتلگاه نیروهای غیرنظامی و کودکان شده و به گواه منابع غربی یکی از جدیترین فجایع انسانی سالهای اخیر در آن روی داده است.
این فاجعه باعث کدام فشار به عربستان شده است؟ تیمهای ورزشی عربستان از کدام رقابت محروم شدند؟ کدام شرکت بزرگ آی تی و صنعتی حاضر به تحریم عربستان شد؟ چه کسی شاهزاده بن سلمان را تحریم کرد؟ چه کسی او را از خرید باشگاه نیوکاسل انگلستان محروم کرد؟
رژیم اسرائیل چطور؟ کسی به خاطر کُشتار سیستماتیک، کوچاندن اجباری مردم، نژادپرستی ذاتی و البته اشغال خاک چند کشور به این رژیم جعلی هشدار داد و آن را از چیزی محروم کرد؟
به عقبتر و جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران و به قتل عامل بیرحمانه با بمب شیمیایی و به پشتیبانی جهان از صدام بازگردیم. آن روز چه کسی عراق را محکوم کرد و از مظلومیت ایرانی گفت؟
جواب تمام این سوالات این است: هیچ کس. هیچ کس نگران انسان در یمن، فلسطین و ایران نبود و نیست. ظاهرا باید پذیرفت در نگاه غربیان حقوق بشر در غرب بیشتر است و خون انسانِ چشم آبیِ سفید پوست غربی از خون انسان سبزه و سیاه خاورمیانه و آفریقا رنگینتر است.
شاید امروز اگر رنگ لوگوی نشریه خط اول عادی بود تو هم عادی از کنار این مطلب می گذشتی ولی لوگو به رنگ پرچم مردم مظلوم اوکراین درآمد تا حساس شوی و مطلب را بخوانی و بفهمی سالهاست مردم یمن و سوریه و فلسطین و عراق و افغاستان و حتی ایران نیز مظلوم واقع شده اند، باور کن خون مظلوم چشم آبی، از خون مظلوم چشم مشکی، خون تر نیست.