شوآف و نمایش و ریا در عالم سیاست ، واژگانی با معانی تقریبا مشترک و با ترکیبهای متفاوت است که این روزها به دستور کار برخی عوامل دولت سیزدهم تبدیل شده تا ضمن لاپوشانی ناکارآمدیها، خود را قوی، مردمی و کارآمد جلوه دهند.
عواملی که توانایی و قدرتشان در سطح همان رییس دولتی است که با آرایی ضعیف و پشتوانه پایین بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و امروز گرفتاریهای فراوانی که در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ارتباطی و سیاست خارجی مشاهده میکنیم ترکشهای همان ناتوانمندی سیستم روی کار آمده است.
ابراهیم رئیسی که سالها به عنوان یک عنصر انتصابی و نه انتخابی در دستگاههای حکومتی در راس امور بوده و دستور داده بود و نظارت خاصی بر وی نبود از روز اولی که در مقابل چشم ۸۵ میلیون ایرانی حاضر شد کمکم نشانه های ضعف و افول در دولت نیز ظهور پیدا کرد و این ماجرا شد عذابی تازه به جان مردمی که ناامید از اصلاحات از اعتدال عبور کردند و بیگناه به دام افراط افتادند.
گرفتاریهای کلان و دچارشدن مردم به مسائل کلی و روزمره زندگیشان سبب شده عوامل زیر دست سید محرومان نیز در این آشفتهبازار با این خیال خام که گویی مردم نمیفهمند چه در حال رخدادن است مشغول اجرای نمایشهایی هستند که شاید بتوانند ناکارآمدی را رنگ کرده و جای لیاقت به خورد مردم دهند ولی زهی خیال باطل که آنچه درباره مردم تصور دارند به خودشان منتسب می شود .
از این دست نمایشها و ریاکاریها این روزها در میان انقلابیها دیده شده ، مثل خودزنی شهردارانقلابی در یکی از محلات تهران، نمازخواندن یک انقلابی دیگر وسط جلسه کاری و رشوه های کلامی برخی نمایندگان انقلابی برای دولتمردان از تریبون مجلس و… ولی رویدادی جدید و قابل تامل که این روزها سبب نفرت بیشتر مردم از اینگونه رفتارها شده است، ماجرای فیلم ساختن استاندار گیلان و نمایش خدمت به مردم است!
کاری تاسفآور که در میان مردم و اهالی رسانهای گیلان سبب انتقادات فراوانی شده است و در فضای مجازی دست به دست می چرخد! و مردم گیلان را به یاد نوع دیگری از خودنمایی استاندار دولت احمدی نژاد می اندازد که با کت وشلوار و چکمه عزم بیجارکاری نمود اما دیری نپایید که در باتلاق تزویر گرفتار آمد و به یکباره واژگون شد!
ماجرا از این قرار است که اسداللهعباسی، استاندار امروز گیلان با آن سابقه مشخص در مجلس و دولت احمدینژاد این روزها درست در وضعیتی که مردم شاهد بیکفایتیها در زمینه اوضاع نابسامان آشغالهای سراوان، معضلات جادهها، بحران بیکاریجوانان در گیلان، پایین بودن نرخ باروی در استان، گسترش فقر و … هستند او در اقدامی عجیب به سراغ افراد و محلاتی از پیش تعیین شده میرود و با ساخت کلیپ و فیلم شبه تبلیغاتی از این موقعیت ها خود را مدیرجهادی معرفی میکند. و در جای دیگر با یک کشاورز که این روزها بخاطر بار سنگین گرانی و مشقّت و سختی زندگی ،دل خونی از اوضاع پیش رو دارد همسفره می شود تا با نشر اینگونه تصاویر و فیلمهایی که با صداگذاری و تلفیق با آهنگهای حماسی آمیخته شده به مخاطب القا کنند که مدیران استانشان در حال اقدامات جهادی برای بهبود امورشان هستند در حالی که در عمل چیزی جز سخن عاید این مردم نشده است و آینده همه چیز را به خوبی نمایانگر می کند.
وقت، هزینه و توانی که استاندار و مشاوران و معاونانش در قالب بازدید از پروژه ها و پیگیری شرایط عمومی زندگی مردم صرف می کنند فی نفسه خوب است اما اگر مخلصانه و برای فکر کردن در راستای حل مشکلات مردم بدون پرداختن به اینگونه ظواهر خرج میشد بیشک وضعیت مردم اینگونه نبود و اندکی از مشکلات حل میشد؛ البته نه از مدل حل مشکل سراوان با برخوردهای سخت! ولی ظاهرا در اینگونه بازدیدها تیم برنامه سازی و رسانه ای استاندار محترم یک گام پیش تر از وی حضور دارند و برای رزومه سازی و ثبت وقایع دست به هزینه های گزافی از بیت المال می زنند چه بسا که اینگونه هزینه ها رنگ و بوی تبلیغاتی- انتخاباتی نیز به خود بگیرد!!
یادمان هست چند ماه گذشته، پس از بازدید استانی دولت رئیسی از گیلان نیز شاهد همینگونه رفتارها بودیم که با بلندگوهای خود از آزادسازی سواحل سخن گفتند و فیلم ساختند، اقدامی که نه مشکلی از روی دوش مردم برداشت و نه برکتی برای آنها داشت و نه منفعت ویژه ای در مقابل سایر ضرورت ها برای استان داشت؛ باید از استاندار محترم گیلان پرسید آزاد سازی سواحل چقدر بر وضعیت معیشت مردم گیلان که اولویت اول زندگی آنهاست تاثیر مثبت و شایان ذکری داشته است !؟ مسئولان کاش بفهمند و بدانند که دوره این نوع اقدامات گذشته و امروز به برکت فضایمجازی و عالم سایبری دستها به راحتی و خوبی رو میشود پس بجای تلف کردن بودجه بیتالمال و وقت مردم لااقل برای عاقبتبخیری خودشان هم که شده قدمی بردارند.