علیرغم داشتن خریداران متمول؛
چرا سپیدرود واگذار نمی شود؟
تیم فوتبال سپیدرود رشت علیرغم شایستگی نتوانست از گروه خود به مرحله دوم رقابتهای لیگ دسته دوم فوتبال کشور صعود کند، اما درد امروز سپیدرود این نیست، درد سپیدرود نداشتن چارچوب، سازمان، متولی و مالک است، چالش عظیمی که اگرچه با حضور اندک خدمتگزاران عاشق سپیدرود در این باشگاه، از درد آن کاسته شد، اما حل نشد؛ سپیدرود سالهاست با این درد کهنه، روزگار می گذراند و بر همگان پوشیده است؛ علیرغم متمولان ریز و درشتی که برای مالکیت این باشگاه پا پیش گذاشته اند، چرا هیچ یک به ثمر ننشست؟
خدا پدر نجفی را بیامرزد
به گزارش خط اول ورزشی و به نقل از انطباق، وقتی سعید نجفی، مالک پیشین سپیدرود، این باشگاه را بعد از یک دهه، به اداره کل ورزش و جوانان گیلان هبه کرد، هواداران عاشق فوتبال، آن روز معتقد بودند سپیدرود از زندان آزاد شد، همه خوشحال بودند، اما هر چه جلوتر رفتیم وضع بدتر شد، اگرچه یکی دو سال در لیگ برتر حضور داشت اما روزهای تیره و تار سپیدرود در این ۶،۷ سال کم نبود، طوری که اکنون متفق القول میگویند خدا پدر نجفی را بیامرزد که لااقل آب باریکه ای برای این باشگاه ساخته بود، لااقل ساختاری داشت، هرچند ساختاری بسته و درهم تنیده بود.
وقتی هیچ یک از واگذاری ها در شش هفت سال اخیر به نتیجه نرسید، باید به کسی یا چیزی شک کرد، به خریدار، به فروشنده، به داور یا شاهد معامله و شاید هم به خود معامله، به همه چیز می توان شک کرد، چرا غلامی مرغدار، وارد فوتبال شد، خودش میگوید هیچ علاقهای به فوتبال ندارد، با این حال تیم را بدون حتی یک ریال بدهی، در اختیار پورمحسن قرار داد، وقتی تیم را به پورمحسن -که تا سینه اشتیاق برای تیمداری بود- ندادند، وی به ناچار باشگاه را به هیئت فوتبال گیلان برگرداند، آنها هم به شکل صوری به نام میر شهاب مومنی درآوردند تا مقدمات واگذاری فراهم گردد، اما او نایب رئیس هیئت فوتبال استان بود و شائبههایی ایجاد شد، از همین رو این بار به شکل صوری تر به نام کیومرث بیات، رئیس وقت هیئت شطرنج گیلان زدند تا در مسیر واگذاری مشکلی پیش نیاید. اما علیرغم واگذاری های بعدی به تن زاده، نوین وعلی کریمی، اما هنوز نام بیات به عنوان مالک می درخشد.
چرا باشگاه از تن زاده گرفته شد؟ چرا نوین گذاشت و رفت؟ چرا علی کریمی که نماد مبارزه و مقابله است، کم آورد؟ چرا هلدینگ های بزرگ مالی، متمولان قدرتمند بومی و غیربومی و حتی کارآفرینان عاشق سپیدرود، هیچ یک موفق به خرید سپیدرود نشده اند؟ و کلی سوال بی جواب که تاکنون هیچ مقام رسمی پاسخی برای این سوالات ارائه نکرده است.
یک خریدار پولدار دیگر هم رفت
اما بعد از اتمام رقابت های لیگ دسته دوم، چند خریدار مجدد پا پیش گذاشتند، خریدارانی که روی کاغذ بسیار قدرتمند ظاهر شده اند، یکی از این دو، مسعود اکبرپور مدیرعامل شرکت بازرگانی طلیعه بود که اصالتی شرق گیلانی دارد و در جایجای کشور صاحب پروژههای بزرگ اقتصادی و اجتماعی است، تلاش خبرنگار ما برای برقراری ارتباط با وی به واسطه حضورش در خارج از کشور ناکام ماند، اما به گفته یک منبع آگاه در اداره کل ورزش و جوانان استان؛ اکبرپور که با نیت خیر و زیر بال و پر گرفتن تیم قدیمی شهرش جلو آمده بود، اسیر چسبیده هایی شد که پیشاپیش دنبال سهم خواهی بودند، از همین رو وقتی حواشی از متن پیشی گرفت، اکبرپور اعطای تیمداری را به لقایش بخشید و رفت، اما نفر دومی هم وجود دارد؛ به نام وحید فدایی.
فدایی ۳۸ ساله که مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک آتی پرداز گیلانیان می باشد، در همین شهر به دنیا آمد و بزرگ شد و حتی در تیمهای فوتبال الکتریک و استقلال شهرداری رشت نیز فوتبال بازی کرده است اما فوتبالدوستان وی را زمانی که قائم مقام باشگاه سپیدرود در زمان مالکیت تن زاده بود، بیشتر بخاطر دارند. وی که هم اکنون به واسطه شرکتهای اقماری اش از توان مالی مناسبی برخوردار هست، یکی دیگر از خریدارانی است که قصد در اختیار گرفتن باشگاه سپیدرود را دارد و در این راستا حتی پای قرارداد با کیومرث بیات، مالک واقعی سپیدرود نیز رفته است.
اما پیش از اینکه با وی در خصوص چند و چون این اتفاق صحبت کنیم، پرسشهای هواداران در خصوص دلیل ناکامی تن زاده در تیمداری را جویا شدیم؛ فدایی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: من تا پیش از سال ۹۶، درگیر کار و تجارت بودم و اگر نام بنده را در اینترنت جستجو کنید، میبینید که بیش از هر چیز مقالات اقتصادی و بانکی به چشم میخورد؛ اما سال ۹۶ وقتی که تن زاده ورود کرد به واسطه دوست مشترکی به نام حسین حقدوست مذاکراتی با هم داشتیم، ابتدا فکر میکردیم وی نیز به مانند دیگران دلالی بیش نیست، از همین رو خیلی شفاف به ایشان عرض کردم که اگر قصد دارد نماینده مجلس یا مدیرکل شود، این مسیر خوبی نیست؛ اگر می خواهد بخرد که بعدا گرانتر بفروشد، باید بگویم در این شهر بی آبرو میشود؛ اما اگر میخواهد راهبری کند و درآمد هم کسب کند، کمک خواهم کرد؛ که ایشان نیت خود را، تیمداری و کسب درآمد، اعلام کرد و طی حکمی من را به عنوان قائم مقام باشگاه منصوب کرد. بنا بود سه میلیارد تومان نیز برای سال اول هزینه کند، من هم با توجه به شم اقتصادی خود، با موسسه مالی اعتباری کوثر، پست بانک، شرکت آب معدنی داماش، شرکت بازرگانی لوتوس و شرکت کنکاش گران کار و کالا و شرکتهای دیگر قراردادهایی بستم که بلاشک ماهی یک میلیارد تومان عاید باشگاه می کرد، همه چیز آماده فصلی رویایی برای سپیدرود بود که متوجه اتفاقات مالی عجیب و غریبی و دخالت سیاسیون وقت در باشگاه شدم.
تکلیف چک های زمان تن زاده چیست؟
وی افزود: سپیدرود بابت مصوبهای که از زمان حضورش در لیگ ۱ از شورا گرفته بود، مبلغ ۹۵۰ میلیون تومان باید از شهرداری رشت دریافت می کرد، با صحبتهایی که با آقای نصرتی شهردار وقت کردم، مقرر شد این عدد به صورت تهاتر به باشگاه پرداخت گردد، از همین رو یک بار ۲۵۰ و بار دیگر ۱۲۵ میلیون تومان توسط پیمانکاران شهرداری به حساب باشگاه واریز شد، در حالی که پیگیر ادامه مطالبات بودم ناگهان به ما اعلام شد شهرداری با چک ۵۰۰ میلیون تومانی به تاریخ ۲۸/۱۲/۹۶ با باشگاه سپیدرود تسویه کرده است، چکی که مبلغ آن هیچگاه به حساب باشگاه واریز نشد و دریافت کننده آن هم برادر مالک وقت بود. علاوه بر این، دو فقره چک دیگر به مبالغ ۳۵۰ و ۳۰۰ میلیون تومان، در یک روز قبل از اینکه نوین مالک باشگاه شود (یعنی سی ام تیر ماه 97) و دیگری دو ماه بعدتر، از موسسه کوثر دریافت گردید که سرنوشت این چکها نیز به مانند چک شهرداری نامعلوم است، این مسائل به همراه شایعاتی مبنی بر پیگیری های تن زاده برای شهردار یا مدیرکل شدن، باعث شد راه خود را از وی جدا کنم و از همان زمان به شکل حقوقی پیگیر این چک ها هستم تا ببینم در کجا هزینه شده اند، اما تاکنون نتیجه ای نگرفتم.
فدایی ادامه داد: به جد میتوانم بگویم تن زاده نه تنها برای باشگاه هیچ هزینه ای نکرد، بلکه عایدی هایی بسیاری از جمله همین چک ها و یا کلیه وسایل بدنسازی آکادمی را برد و باز خدا پدر نوین را بیامرزد که یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان هزینه کرد یا علی کریمی که بیش از چهار میلیارد تومان خرج کرد اما ظاهرا اگر منافع عده ای معلوم الحال تامین نشود، چرخ سپیدرود نمی چرخد، از همین رو این بار شخصاً به عنوان یک هوادار همیشگی، با برنامه تر وارد کارزار شدم.
وی گفت: در حال حاضر باشگاه به صورت قطعی در اختیار کیومرث بیات است اما برای واگذاری به غیر باید شروطی را رعایت کند، مثل پرداخت طلب دو میلیارد تومانی علی کریمی (که طبق قرارداد آقای کریمی و میرشهاب مومنی اداره ورزش آن را تعهد کرده بود) و گرفتن تسویه سه تن از بازیکنان و مربیان باقیمانده که چیزی کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان است و پاس کردن مطالبات ۲۰۰ میلیون تومانی خود آقای بیات که از زمان تن زاده مانده است، من همه این شروط را پذیرفتم و حتی گفتم به مدت دو سال به جای مالکیت، مرا مدیرعامل کنند تا هزینههای جاری تیم را هم با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که برای خود متصور هستم، پرداخت نمایم، بعد که در توانایی های من یقین حاصل شد، مالکیت را به من انتقال دهند.
چوب لای چرخ آخرین خریدار
وی گفت: با پذیرش شروط، قراردادی مورد تایید هر دو طرف، آماده شد و حتی یک ماه پیش امضا هم شد اما افرادی که منافعشان در خطر قرار می گرفت، با چوب لای چرخ گذاشتن، روند قانونی واگذاری را طولانی تر کردند و تا امروز که خدمت شما هستیم به بهانه استعلام از مراجع حراستی و امنیتی موضوع را مسکوت گذاشتند و شاید به همین بهانه قصد دارند، کلاً منتفی نمایند. ضمن اینکه بنده هم دیگر انگیزه دو ماه پیش جهت در اختیار گرفتن تیم بزرگ سپیدرود را ندارم، درحالیکه قراردادی کاملاً به نفع سپیدرود بسته شده و با تعیین هئیت مدیره وزین و با سابقه و توافق اولیه با اسپانسرها جهت تبلیغات دور زمین و روی پیراهن و با برنامههای اقتصادی و ایجاد زیرساختهای اولیه برای سپیدرود مثل زمین تمرین، روزهای روشنی برای آن پیش بینی می کردم.
وی گفت: همیشه بعنوان یک هوادار و شهروند رشتی در کنار این تیم خواهم بود و هرجا کمکی از بنده خواسته شود با عشق و علاقه برای تیم محبوبم انجام خواهم داد، مثل پرداخت 50 میلیون تومان از قرارداد مهدی پاشازاده و حدود 150 میلیون تومان هزینه های سفر و هتل در لیگ یک که در سالهای گذشته انجام شده است.
علی ای حال حتماً شنیدهاید که میگویند مشت نمونه خروار است، همین یک نمونه از برخورد با خریدار کاملا گویاست با سایر خریدارانی که تهدیدی برای منافع چسبیده ها به شمار می رفتند، چه رفتاری شده است، سئوالی که یقیناً هیئت فوتبال گیلان یا اداره کل ورزش و جوانان استان باید برای آن پاسخی روشن داشته باشد.