تورم در زندگی ما به یک امر عادی تبدیل شده و همه ما آن را پذیرفته ایم و هرساله قیمت کالاهای سالی که در آن زندگی می کنیم را با سال قبل مقایسه می کنیم، حتی اگر کسی بخواهد چیزی بخرد می گوییم بخر گرانتر می شود و این مهم همیشه همینطور بوده و هست.
اما این گرانی برای تولیدکنندگان تا کجا می تواند پیش برود؟
در ابتدای هر سال تولیدکنندگان با افزایش هزینه های تولید اعم از دستمزد، مواد اولیه، تامین اجتماعی و ... مواجه هستند. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که با بالاتر رفتن هزینه ها، از آنجایی که "درآمد خالص" افزایشی نداشته، بلکه شاید کاهش هم پیدا کرده باشد و نیز افزایش نرخ مالیات و مالیات بر ارزش افزوده در سالهای اخیر، ضربه ناک اوت سنگین تری را به تولیدکنندگان وارد کرده، به طوری که شاید بسیاری از تولیدکنندگان به نقطه سر به سر نمی رسند.
این مهم نشانگر این است که اخبار خوبی از آینده تولید نخواهیم داشت، به نحوی که در بسیاری از تولیدکنندگان، از برنامه خود برای پایان فعالیت به دلیل عدم صرفه اقتصادی سخن می گویند، به عبارتی با سود سالیانه کمتر از سالهای گذشته در حال پرداخت هزینه های بیشتری هستند و این می تواند در یک سال مالی منجر به سقوط بنگاه اقتصادی گردد.
شاید دولت نیاز به درآمد مالیاتی داشته باشد ولی نابودی بنگاههای تولیدی، اثرات جبران ناپذیری در جامعه به جا خواهد گذاشت، از همین رو می توان با روشهایی مانند معافیتهای مالیاتی برای تولیدکنندگان، طرحهای تشویقی جهت کمتر شدن مبلغ پرداختی ماهانه به تامین اجتماعی، به راحتی موجب کمتر شدن هزینه های سالانه و دلگرم شدن سرمایه گذاران گردند.
در غیر این صورت برای آینده باید نگران تولید و تولیدکننده باشیم و ببینیم که این تورم تا کجا می تواند ادامه پیدا کند و آستانه تحمل تولیدکننده تا کجاست؟