پس از اتمام دوران مدیریتی «بهمن بردبار» که میتوانیم او را معمار بوکس گیلان بعد از انقلاب بنامیم، این ورزش پرافتخار وارد فراز و نشیبهای بسیاری شد و هنوز با سرمنزل مقصود فاصله داریم. این رخدادهای عمدتا منفی، آنقدر در طول این سالها مورد نقد و بررسی محافل قرار گرفت که میلی به تکرار آنچه گذشت نداریم ولی مشخص است بوکس گیلان روزهای خوبی را پشتسر نمیگذارد و شاید در آینده هم همین وضعیت اغماگونه را پیشرو داشته باشیم.
بهدلیل آنکه این نوشته مخاطبان خاصی دارد باید بیپرده و شفاف بگویم آنچه میشنوم با آنچه از توانایی این خانواده بر میآید زمین تا آسمان فاصله دارد. با نگاهی به شکستهای گذشته و پشتسر گذاشتن دوران ریاست «امین قاسمیپور» و «بابک بردبار» اکنون دوران مدیریتی «علی علیزاده» آغاز شده است.
پس باتوجه به این اسامی، پیشنهاداتی مطرح خواهد شد که شاید بیش از هر کسی مدیریت کنونی که از ششم آذرماه و بعد از گذشتن از یک انتخابات رقابتی پرحاشیه، فعالیت خود را آغاز کرده، مخاطبم باشد.
در سالهایی که منتقد دخالت «مسعود رهنما»، مدیرکل معزول در امور داخلی بوکس بودم، خانواده ما وضعیت مناسبی داشت. نماینده بوکس گیلان توانسته بود سهمیه المپیک لندن را کسب کند، مدالها و سکوهای کشوری یکی بعد از دیگری از راه میرسید و داوری استان با حضور اساتید، از جایگاه ویژهای برخوردار بود و هنوز آنقدرها از دوران ثبات بردبارِ پدر هم دور نشده بودیم و شاید کمی بلندپروازانه به آینده نگاه میکردیم. متاسفانه حالا باید بگویم که از نقطه ضعف و سرافکندگی به چالشهای آینده نگاه میکنم. این نشان میدهد که با ورود غریبهها و دخالتشان ما به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید آنچه در ادامه میتواند ناجی ما باشد، همکاری و تعامل با یکدیگر زیر سایه «گفتمان درون خانوادهای» است.
وضعیت اما آنچنان هم غیرقابل احیا نیست. شاید ما در حوزه قهرمانی سالهای اخیر نتوانستیم سکوهای کشوری را لمس کنیم ولی حضور داور و یا بهتر است بگوییم داوران گیلانی در المپیک پاریس بهنظرم یکی از تکههای مهم پازل بوکس گیلان بود، هرچند این اتفاق میتوانست زودتر رخ دهد ولی هرچه هست اکنون بوکس گیلان از نظر داوری غنی محسوب میشود. غنایی که باز هم نیاز به نگهداری بیشتر و البته تربیت نسل جدید داوری دارد.
هرچه بود و هرچه هست اکنون نوبت به حمایت از مدیریت کنونی است حمایتی که شاید از قاسمیپور و بردبار پسر هم باید میشد. علیزاده که خود از بوکسورهای شناسنامهدار محسوب میشود انگیزه زیادی برای مدیریت دارد و بههمین دلیل سالهای اخیر خود را همواره در میان مدعیان حفظ کرد. انتظارت اما از رییس جدید بسیار بالا است. شکاف در بین خانواده عمیق اما قابل ترمیم است، چراغ قهرمانی استان خاموش است، محیطی برای آموزش و شناسایی بوکسورهای نسل آینده نیست، وضعیت مربیان روند پرانتقادی دارد و از همه مهتر اینکه حالا در اعماق جدول کشوری حضور داریم. طبق اسنادی که به دست «خط اول ورزشی» رسیده، نشان میدهد ریاست جدید توانسته در همین مدت کوتاه مجوز ساخت یک خانه بوکس جدید را کسب کند که امیدواریم به همین سرعت ساخت این سالن ورزشی بهاتمام برسد و باعث شکوفایی دوباره بوکس گیلان شود.
اما همه این توضیحات را دادم که به چگونگی احیای بوکس گیلان برسیم. همانطوری که در ابتدا به اسامی رییس کنونی و دو رییس پیشین اشاره داشتم، در آینده با محوریت هیات بوکس یا اداره کل (درصورت تمایل) مراحل احیا با حضور بردبار در حوزه داوری، قاسمیپور در حوزه قهرمانی و علیزاده در حوزه ریاست بهسرعت باید در دستور کار قرار بگیرد. شاید اگر شناخت نزدیکی با روحیات این نفرات نداشتم چنین پیشنهادی را نمیدادم. توجه داشته باشید که این تنها راه پیشرفت بوکس گیلان است در غیر این صورت با حضور نفراتی خارج از خانواده برای تصمیمگیری، ادامه حواشی غیر حرفهای، دامنه پایین انتقادپذیری و ... نهتنها گرهای باز نخواهد شد بلکه به قول بوکسورها شاید همان سیثانیه هم دوام نیاوریم.