شورای اسلامی شهر رشت یازده عضو دارد، چپ و راست و میانه، همه در این شورا سهمی دارند، ولی در واقع این جناح بازی ها برچسبی بیش، جلوی اسامی این اعضا نیست، چراکه همه انها با هم رفیقند و حتی در رای گیری هایشان هم اثری از این جناح بندی ها دیده نمی شود. حتی در حساس ترین انتخاب ها مثل رای گیری برای انتخاب رییس شورای شهر و یا شهردارهم، براحتی هر چه تمام تر می توان شکافی عمیق، در چپ ها یا راست ها ایجاد کرد، چراکه اولویت چیز دیگری است!
در ذیل نگاهی طنزگونه به یازده عضو شورا داریم که به مثابه یازده بازیکن یک تیم فوتبال هستند:
رضارسولی(دروازه بان)
یکی از دلایلی که مهندس رضا رسولی را در درون دروازه گماردند این بود که بواسطه پهنای باند، قسمت اعظم دروازه به خودی خود پوشش داده می شود و نیازی به تحرک بیش از اندازه ایشان نیست. در تیم شورا اگر کسی گل به خودی نزند مطمئن باشید، رقیب به سختی بتواند به ایشان گل بزند و از وی امتیاز بگیرد. دست ایشان به مانند دست عابدزاده در بازی با استرالیا همیشه برای تصویب لوایح بالاست تا نگویند وی عضوی خنثی در تیم شوراست. البته ایشان گاهی اوقات پاس به عقب ها را نمی گیرد.
محمد حسن علیپور (مدافع آخر)
در گذشته رسم بود کسی که فوتبال بلد نیست را درون دروازه می گذاردند تا فایده ای داشته باشد، اما تیم شورا چون دروازه بان کارکشته ای داشت، علیپور را گذاشتند کنار دروازه بان، مدافع آخر بیاستد تا بلکه قسمتی از زمین بازی را اشغال کند و حریف را به مشکل بیاندازد. به هر حال درست است که فوتبال بلد نیست ولی جزو تیم 11 نفره شوراست و ممکن است گاهی توپ به ایشان اصابت کند.
فاطمه شیرزاد(مدافع راست)
به هرحال اصولگراست و باید در سمت راست بازی کند، مدافع خوبی هم تاکنون برای خبرنگاران بوده، از آنجاکه "لیدیز فرست" در کشور ما باب شده هیچ رقیبی جلوی ایشان قد علم نمی کند، فقط گاهی خودشان نمی توانند با کفش پاشنه بلند شوت خوبی روانه دروازه حریفان کنند.
جلال الدین محمد شکریه(مدافع وسط) اخراج شد
این مدافع وسط که گاهی به سمت راست می رفت و گاهی سر از سمت چپ در می اورد تا مانع حرکت مهاجمان حریف شود، از ابتدا با تکل ها و خطاهای خطرناکی که می کرد مشخص بود گزینه اخراج است تا اینکه بالاخره با شعارهایی که از روی سکوها داده شد، عنان از دست داد و حکم اخراج خود را با یک تکل خطرناک امضا کرد. وی که با هر دو پا بلد بود خوب شوت کند، بیشتر از پای چپ استفاده می کرد تا حمایت چپ پاها را داشته باشد.
احمد رمضانپور نرگسی(مدافع چپ)
جرات نکردیم این مدافع با تجربه را در سمت راست بگماریم، چرا که پای چپ قویی دارد و سالهاست وینگر چپ تیم های مختلف از شهرداری و شورا گرفته تا مجلس بوده است. وی این قابلیت را دارد که پلی میکر تیم شورا باشد اما این وظیفه را به جوانان سپرده تا خود گوشه رینگ کوچ کند. با این حال منتظر است پس از اینکه جوانان دچار اشتباهات مهلک شدند، به سراغش بیانند تا از قابلیت پلی میکری ایشان استفاده کنند.
محمدحسن عاقل منش(پیستون راست)
وینگر راست تیم شورا دیگر باید فوتبال را کنار بگذارد، سالهاست در تیم شورا است، هم فوتبال پاک را تجربه کرده است و هم فوتبال ناپاک را. حتی روی نیمکت هم نباید بنشیند، بلکه برود به جایگاه و از همانجا دستور دهد دوستانش سیستم سه پنج دو قدیمی را کنار بگذارند و سیستم های نوین را تجربه کنند.
سیدامیرحسین علوی(کاپیتان و بازی ساز)
جوان است و جویای نام، قاعدتا باید در سمت راست یا مدافع بود یا هافبک، ولی او را به وسط میدان کشاندند و وظیفه خطیر بازی سازی را به وی دادند، جاییکه باتجربه های زیادی از همین تیم می توانستند بازی کنند ولی او جاه طلب است و جویای نام و یکتنه خود را به پلی میکر تیم تبدیل کرد. و برای اینکه دریابید وی چقدر توانست این مهم را بدرستی انجام دهد کافی به تداوم پلی میکری ایشان توجه کنید که چگونه آن را با چنگ و دندان حفظ کرد.
اسمعیل حاجی پور (پیستون چپ)
فوتبالی ترین عضو شورا، سالهاست در جناح چپ توپ می زند، و مثل برخی ها !!!، نسبت به سایر چپ پاهای جوان حساسیت ندارد، پتانسیل بازی سازی فراوانی دارد اما گوشه زمین بازی را ترجیح داده است تا خود را گاد فادر تیم شورا لقب دهد و اینکه چقدر در کسب این عنوان موفق بوده را فقط باید هم تیمی هایش پرسید، هم تیمی هایی که کمتر شاهد بودیم توپ را به او پاس دهند. اما برخی ها که حاضر نبودند کاپیتان جوان داشته باشند این شیر باتجربه را به وسط میدان فرستاند و در نهایت با نسیمی رهایش کردند تا یال و کوپال این شیر بریزد.
حجت جذب(مهاجم راست)
از بس ساکت و بی تحرک بود ماندیم او را در کجای تیم ارنج کنیم، اگر در دروازه یا دفاع می گذاشتیم ممکن بود بی تحرکی و سکوتش کار دست تیم شورا بدهد، از همین رو ترجیح داده شد در خط حمله از وی استفاده شود که اگر فرصتی هم شورا بخاطر سکوت و بی تحرکی اش از دست داد تیم زیاد متضرر نشود. جالب اینجاست جذب نه تنها خود کم تحرک است و نطقی ندارد بلکه نطق های پیش از دستور و حرکات هجومی و تکل زدنهای دیگر هم تیمی ها را نیز خطا می داند و معتقد است جز دریافت کارت زرد از داور فایده دیگری ندارد، اما این مهاجم راست چند باری توپ هایش را به سمت چپ ارسال کرده است تا چپ ها هوایش را در این تیم یا تیم های دیگری مثل مجلس داشته باشند.
محمدتقی عبدالهی(مهاجم چپ)
بازی با توپش زیاد خوب نیست، پاس هایش هم چندان دقیق نیست، تکنیک خاصی هم از وی دیده نشد، اما در تیم شورا فیکس بازی می کند، هر تیمی یکی دو تا مثل ممد تقی دارند، رسانه ها هم دنبال این قبیل فوتبالیست ها هستند که بولدشان کنند. تیتر می زنند آقای گل، بهترین مهاجم؛ حالا کلا دو بار هم توپ به پایش نخورده است، ولی این فوتبالیست ها همیشه تیتر یک رسانه ها هستند. خدا را چه دیدی؛ شاید با کمک همین ابزارهایی که دارد آقای گل هم شد.
فرهام زاهد(مهاجم نوک)
مهاجم خوش قد و بالای تیم شورا، به خوبی از پای چپش استفاده می کند، ولی علاقه دارد نوک حمله بایستد تا توپ های ارسالی چپ و راست را با یک نوک پا گل کند و همه چیز را به نام خود تمام نماید، یعنی هم توپهای ارسالی چپی ها را به نام خود تمام کند، و هم توپ های ارسالی راست ها؛ البته ناگفته نماند ایشان فقط جمعه ها فوتبال بازی می کنند و تاکید می کنم در سایر روزهای هفته برادر فیاض زاهد، فوتبال بازی نمی کند.
ذخیره ها:
بهراد ذاکری(ذخیره طلایی)
هر چقدر داخل زمین راست پا زیاد داریم باید بگویم روی نیمکت ذخیره چپ پا زیاد هستند، نمونه اش همین بهراد ذاکری، چپ پایی که البته به جای رفاقت با هم کیشان خود، رقابت که چه عرض کنم، دشمنی سختی با آنها دارد. شانس با وی یار بود یکی از ستون های اصلی تیم شورا اخراج شد، شکریه که با هر دو پا مسلط بازی می کرد اما ترجیح داد چپ پا جا بیفتد تا دیگر چپکی ها با وی همداستان باشند اما در نهایت هم خود را فنا کرد و هم باعث شد چپ پای ذخیره نیز تصمیم بگیرد هیچ پاسی را به دیگر چپ پاها ندهد.
فرانک پیشگر (ذخیره منتظر)
بازیکن بدی نیست، قابلیت بازی در هر نقطه از زمین را دارد در دوره قبلی مسابقات بازیکن فیکس تیم شورا بوده و صرفا به این دلیل که حاضر نشده با یکی دیگر از بازیکنان همجنس شورا در تیم یک لباس مشابه بپوشد این دوره به نیمکت ذخیره ها دوخته شد. الان اما تمام تلاشش را می کند یکی از بازیکنان شورا به تیم دیگری ترانسفر شود تا وی بتواند بار دیگر لباس شورا را بپوشد، حال اینکه وی چقدر می تواند در این امر موفق شود به قیمت بازیکن احتمالی لژیونر بستگی دارد.
در ضمن این تیم مربی ندارد، در واقع بازیکنان این تیم از هیچ بزرگتری حرف شنوی ندارند و فقط خودشان هستند.