وقتي صحبت حمايت از محصولات ساخت ايران مي شود بلافاصله تفاوت قيمت و كيفيت محصول ايراني و خارجي ، نقل مجلس مي شود انگار توليد كننده ايراني كلاهبردار و نامسلمان است و توليد كننده خارجي يك انسان كامل با معيار هاي تعريف شده در كتاب انسان كامل شهيد مطهري است.
اما هدف از نگارش اين سطور ، شناسايي انسان كامل هست.
براي يافتن پاسخ ، تفاوت فضاي كسب و كار خارجي رو با فضاي كسب و كار ايراني قياس مي كنيم:
١- قيمت پول
با محاسبه سودبانكي و تعريف نوع وثايق ، قيمت پول در ايران حداقل ١/٦ برابر هست يعني يك توليد كننده بايد يك هزار توماني را هزار و ششصد تومان بخرد. در حاليكه قيمت پول در خارجه درحال توسعه ، حداكثر ١/٠٦ برابرهست يعني در مقام قياس ، يك خارجي هر هزار تومان رو هزار و شصت تومان در كشور خودش تهيه مي كند.
٢- قانون كار
در كشورهاي در حال توسعه ، قانون كار ، از كار دفاع مي كند . محور قانون كار را بر انجام درست و استاندارديك فعاليت كاري مي گذارند و در اين راستا حقوق كارگر ، كارفرما و سرمايه گذار تعريف مي شود اما در ايران قانون كار بر محوريت ساعت حضور كارگر بدون توجه به كيفيت كار ساماندهي شده است.
٣- قانون ماليات بر ارزش افزوده
شروع دريافت ماليات بر ارزش افزوده از مصرف كننده نهائي است چه در ايران باشد يا خارج إز ايران.
اما دستورالعمل ها و تبصره ها باعث برعكس شدن ماجرا در ايران شدند. به نحويكه شروع دريافت ، به اجبار از توليد كننده قرار مي گيرد ولي هنگام پرداخت مغازه دار و كسبه حالت اختياري مي گيرد و منتظر راه اندازي طرح ساماندهي صندوقهاي فروشگاهي مي شود درحاليكه توليد كننده محكوم هست ٩ درصد ماليات بر ارزش افزوده را به تامين كننده مواداوليه بدهد و ٩ درصد هم از سوي خريدار به حساب دارايي وأريز كند يعني ١٨ درصد قيمت تمام شده بالاتر مي رود.
٤-قانون تعرفه گمركي
محوريت تعرفه گمركي در حمايت إز دلال و شيرين تَر شدن بازار ايشان هست . با وجود قاچاق گسترده كالا در بازار ، تعرفه گذاري فقط منافع قاچاقچي رو تضمين مي كند و قيمت ايشان رو شيرين تَر مي نمايد.
٥- قانون نظام ارزي و پولي
قيمت ارز خارجي در طي كمتر از يك ماه در مهر سال ١٣٩١ ، سه برابر شد . اين سونامي اقتصادي (يعني افزايش قيمت ارز دريك ماه) ارزش سرمايه درگردش توليد كننده ها را ده برابر كاهش داد .
براي درك عمق فاجعه ، در نظر بگيريد از سال ١٣٩١ تا امروز (يعني ٦ سال)قيمت أرز خارجي ،فقط ، كمتر از ١/٤ برابر رشد داشته است.
نتيجه گيري:
اينكه مصرف كنندگان انتظار دارند كيفيت محصول ايراني همانند محصول خارجي باشد و قيمت آن هم پايين تَر إز محصول مشابه خارجي باشد ، انتظار پسنديده اي هست.
اما فكر نمي كنيد با تفاوتهاي مطرح شده فوق ، همين ميزان اشتغال فعلي و همين كيفيت موجود براي فضاي كسب و كار فعلي يك معجزه و يك موهبت الهي است؟
چند هزار كارآفرين ديگر بايد قرباني مارهاي ضحاك فضاي كسب و كار كشور شوند؟
حال شما بگوييد فاصله خيال تا واقعيت چقدر است؟