اصولا ملتی موج سواریم و مومی هستیم در دست عده ای بازیگر، تا می گویند قرار است بنزین گران شود، صف های طویل در جایگاه های سوخت امان از هر کسی می برد، یا وقتی شیر، پیاز و یا هر خوراکی دیگر گران می شود به جای تحریم، از همسایه پول قرض می کنیم تا مقدار بیشتری را در منزل احتکار کنیم، بحث خودرو و طلا و ارز هم فعلا بماند. در ورزش هم همینطوریم؛ یک روزی محمد احمدزاده که سرمربی برق شیراز بود خواست شکست چهار گله اش مقابل پرسپولیس را توجیه کند، گفت که پرسپولیسی ها غیرطبیعی بازی می کردند، خیلی می دویدند و همین شد داستان هزار مثنوی برای فوتبالمان که دوپینگ را ریشه کن کنند. اگرچه این تخلف (دوپینگ) نیز به مانند تخلفات فراوان دیگر از گذشته در فوتبال و سایر ورزش ها وجود داشت اما سر حرف های احمدزاده را گرفتیم و تا مدتها خود را مشغول یافتن بازیکنان دوپینگی کردیم و ریشه یابی کردیم و همایش و سمینار گذاشتیم و یادداشت ها نوشتیم و برخوردها کردیم.
اما امروز این ملت موج سوار در کنار گرانی رب گوجه و تن ماهی، موج دیگری نیز برای سواری یافته است.
در بازی تراکتور سازی تبریز و سپیدرود رشت بود که محسن فروزان دروازه بان تراکتور گل های مضحکی خورد و همین امر باعث شد تبریزی ها از غافله مدعیان صدرنشیتی عقب بیفتند، این موضوع برای مالک تراکتور گران تمام شد و دروازه بان رشتی تبریزی ها را ابتدا متهم به تبانی و سپس از شرط بندی همسر فروزان در فوتبال رونمایی کرد.
و ما سر این موج را گرفته ایم و الان یک ماه است هزاران هزار سخن در این رابطه گفته ایم؛ که شرط بندی در اسلام حرام است و زندگی شرط بندان تباه خواهد شد و نباید نابرده رنج گنج میسر شود و بلکه مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد و از این حرفها. اما کسی نمی آید واکاوی کند چرا جوانان و نوجوان ما به سمت شرط بندی می رود؟ چرا مردم ایران دوست دارند یک شبه ره صد ساله روند؟ بخصوص شمالی ها که سابقه توتو زدنشان به بیش از نیم قرن می رسد. البته این روزها قمار فوتبال، نوین تر شده و به فضای مجازی راه پیدا کرده و الان طرف در خانه اش در خمام می نشیند و نتایج لیگ دسته دوم یونان را پیش بینی می کند.
در هر صورت شرطبندی و قمار نه تنها در اسلام به واسطه تحصیل مال بدون زحمت و فعالیت و اختلال در سیستم اقتصادی سالم همچون ربا، غیرقابل پذیرش و حرام تلقی شده، بلکه در کشورهای غربی نیز کتب و فیلمهای متعددی در خصوص آسیبهایی که شرطبندی و قمار در سطح اجتماع باقی گذاشته و حتی میتواند منجر به تباهی زندگی یک انسان شود، ساخته شده که متاسفانه اغلب آنها در ایران ترجمه و بازنشر نیافته است.
اما ناگهان برخی به منابع اسلامی رجوع می کنند و می گویند همین شرط بندی خانه خراب کن، در ورزش هایی مثل اسب سواری و تیراندازی و شمشیربازی نه تنها مشکلی ندارد، بلکه توصیه هم شده است.
حتی در استان گلستان که مسابقات سوارکاری رایج است، شاهد شرط بندی های هنگفتی هستیم، حتی خاطرم هست خود فدراسیون سوارکاری این برگه های شرط بندی را چاپ می کرد و در سایت فدراسیون نتایجش را هم می زد.
البته بعدها کمی ایراد گرفتند که شرط بندی فقط باید بین ورزشکاران شرکت کننده برگزار شود نه تماشاگران و یا اینکه فقط در رشته های رزمی که در جنگ کاربرد نظامی دارد شرط بندی حلال است مثل همین سوارکاری و تیراندازی و شمشیربازی و ...
خب چرا ؟
مگر اسلام دین رافت و مهربانی نیست؟ چرا اینگونه می خواهید اسلام را دین جنگاوری و خونریزی نشان دهید؟ اگر نفس شرط، بد است و حرام، استفتاعاتی بکار ببرید که نوجوان کنجکاو امروز ما بپذیرد، اگر ربا حرام است برای همه حتی بانکهای اسلامی ما هم باید حرام باشد، اگر شرط بندی حرام است باید هم برای فوتبال و هم برای سوارکاری حرام باشد، اگر مرگ بر آمریکا، چرا چندین هزار آقازاده در ینگه دنیا زندگی می کنند؛ این تشکیک ها را بردارید.
وقتی علی انصاریان در یک برنامه تلویزیونی فاش می کند که روزانه حدود یک میلیون دلار در ازای شرط بندی از کشور خارج می شود و یا اینکه گردش مالی همین برگه های توتو در گیلان هفتگی به یک میلیارد تومان می رسد خب چرا جوان و نوجوان ما فکر رفتن ره صد ساله را یک شبه نکند؟ وقتی اینهمه فشار اجتماعی روی دوش جوانان وجود دارد باید هم آنها راه میانبر را بجویند، آموزشی هم که به آنها ندادیم، نه سواد رسانه ای و نه سواد اقتصادی.
از همین رو وقتی جوان میبیند که گروه همسن خود به شدت درگیر فعالیتهای شرطبندی شده او نیز بدون فکر کردن و به شکلی احساسی وارد این عرصه میشود؛ مشابه این اتفاق را میتوان در گرایش جوانان به مواد مخدر و یا فعالیتهای پر ریسک دیگر مثل تک چرخ زدن با موتورسیکلت مشاهده کرد.
آموزش و پرورش 12 سال، نوجوان و جوان را در بهترین سن در اختیار دارد و هر درسی به او میدهد جز درس زندگی، که بسیار مهم است. حال که نظام آموزشی ما غافل از این مهم شده است وظیفه خانواده دوصد چندان می شود تا سواد اقتصادی را به فرزندانمان بیاموزیم، باید به آنها بگوییم که رویای پولدار شدن، باعث فریب خوردن بسیاری از افراد میشود و آنها را به تصمیمگیری احساسی وا میدارد؛ در حالی که اگر هر کسی اندکی بیندیشد، متوجه میشود که سایتهای شرطبندی قصد توزیع پول ندارند و به طور حتم سود بسیاری اول از همه نصیب خودشان میشود تا کسانی که وارد این عرصه میشوند و برنده اول و آخر، سایتهای شرطبندی هستند.
اما هرچقدر بکاریم باز موج سایتهای شرط بندی در فضای مجازی کشورمان را حریف نیستیم، موجی که به بلندای نابودی اینده سازان کشورمان شده است، اینجاست که اموزش سواد رسانه ای هم در کنار سواد اقتصادی لازم است. اما پیش از آن باید تشکیک را از شرط بندی برداریم.