اینکه یک تیم از فوتبال سراسر حاشیه ما توانسته است در روزهای کرونایی و در مسابقاتی متمرکز که در قطر برگزار شد و علیرغم همه حوادث ، بهانه هایی که برایش تراشیدند و سدهایی که جلویش بستند ؛ منجمله خروج ۲ بازیکن کلیدی و تاثیرگذار (بهترین بازیکن لیگ گذشته + بهترین گلزن ادوار باشگاه) ، مصدومیت چند بازیکن و محرومیت کذایی بهترین گلزن و... ، توانست به خواست خدا ، با غیرت و تعصب مثال زدنی بازیکنان و تدابیر هوشمندانه کادر فنی در تقابل با دلارهای عربی و بازیکنان خارجی و تمام حرفه ای کشورهای حاشیه خلیج فارس ، مجوز حضور در فینال آسیا را بگیرد ، در جای خود و از منظر فنی و دید حرفه ای جای بسی تعجب است و البته شایسته تقدیر
هرچند واکاوی برخی حواشی خودساخته و گراهای هدایت شده از داخل کشور که ممکن بود جلوی این اتفاق میمون و مبارک را بگیرد ، و از طرفی مسبب زیرسوال رفتن روحیه ناسیونالیستی ایرانیانِ همیشه عاشقِ وطن شود و از طرفی رفتار ناشایست و استفاده مدیرعامل مستعفی قهرمان لیگ از واژگان رکیک و به دور از منزلت جایگاه فوق الذکر، به نوبه خود نیاز به بررسی و تاملی جدی در حوزه فرهنگ ملی و اخلاق دینی دارد که بحث امروزمان نیست و در وقتی مناسب بدان خواهیم پرداخت
اما نکته جالب و بحث فعلی اینکه :
بلافاصله پس از اتمام مسابقات فوتبال غرب آسیا که منجر به قهرمانی نماینده ایران شد و در حالیکه شاهد شادی زایدالوصف مردم و هواداران فوتبال از این پیروزی و حتی حضور جوانان در خیابان ها بودیم اما در عین ناباوری شاهد نزول سیل حواشی و برخوردهای ناصواب و غیرحرفه ای از سوی هیات مدیره و مدیرعامل منصوب وزارت ورزش به پیکره تیم و باشگاه بودیم که النهایه اعتبار و کیان فوتبال ایران را نشانه گرفته و با اعصاب و روان ورزش دوستان بازی میکند...
این مهم در حالیست که طبیعتا در این اوضاع نابسامان اقتصادی که برای کمتر کسی دل و دماغ شادی و خوشحالی آنهم در خیابان مانده ، اینگونه رویدادهای به ظاهر کوچک پیروزمندانه ، می تواند مرهمی بر قلوب مردم رنجدیده از بی تدبیری ها شود و برای مدتی هرچند قلیل ، فضای ذهنی شان را از افزایش قیمت دلار ، مسکن ، مایحتاج روزانه و... منحرف نماید
به واقع گناه پرسپولیس (نماد امروزی اقتدار ، همت ، نشاط و توانایی جوانان این مرز و بوم) چه بوده که به جای حمایت ، تقویت و نگاه فراملی ، اینچنین بازیچه دست افرادی شده که اصرار دارند با هر شکل و روشی و در هر حوزه ای توی سرِ این ملت بزنند و به ما اِلقا کنند که ما نمیتوانیم ؟
چرا اینقدر اِهمال و دروغگویی در مدیریت یک باشگاه و البته وزارت ورزش وجود دارد تا با هر دستاویزی جلوی پیشرفت ، قهرمانی و افتخارآفرینی برای ایران و ایرانی را بگیرند؟
چرا سیاسیون دست از سر این ورزش بر نمیدارند تا راه خودش را برود و برای این مردم پیام آور شادی باشد؟
چرا با قهرمانان و نخبگان ورزشی ما و حتی برخی فوتبالیست های اخلاق مدار ، زحمتکش و بی ریا که امتحان خود را در فضای نه چندان مثبت فوتبال ما به خوبی پس داده اند ، طوری برخورد شده تا بروند و پشت سر خود را هم نگاه نکنند ؟
چرا عده ای افراد خودفروخته سیاسی که چندین سال است بر طبل عدم توانایی جوان ایرانی میکوبند ، با دیدن غیرت این جوانان توبه نمیکنند و خجالت نمیکشند؟
جریان فکری منحرفی که چندین سال است کمر همت بسته تا در هر عرصه ای که ما توانمند هم بوده ایم ، آنجا را تضعیف کند و قهرمانان ملی مان را فراری داده به راستی چرا دست از سر ورزش حتی در ابعاد آسیایی هم بر نمیدارد؟
چرا علیرغم مشی و منویات مقام معظم رهبری که بارها و بارها جامعه جوان ما را ، پویا و بالقوه با استعداد تلقی نموده اند ، برخی این حد اصرار دارند که توان بالفعل موجود را به هر روشی منکوب کنند؟
یعنی لیبرال های داخلی ، طاقت و تحمل کوچکترین موفقیت جوان ایرانی را هم ندارند؟
آرزو
امیدوارم نماینده ایران در روز ۲۹ آذر قهرمان آسیا نشود ، چون به احتمال قریب به یقین از سوی فدراسیون ، وزارت ورزش و پاستور و بعنوان پاداش قهرمانی ، محرومیت دائم العمر برای بازیکنان و کادر فنی و عوامل تیم در نظر گرفته خواهد شد
شک نکنید
سناریوی پلید و سرنوشت شومی که برای پرسپولیس طراحی شده ، بالیقین برای استقلال و سپاهان و شهرخودرو هم اجرایی میشد ... اگر هرکدام از این تیم ها موفق به حضور در فینال آسیا میشدند