نرخ باروری در گیلان به 1.1 دهم (درحالیکه سطح جانشینی 2.3 می باشد) و نرخ رشد جمعیت تنها یک صدم درصد شده است و اگر با همین فرمان جلو برویم گیلان با داشتن بیشترین جمعیت سالمند در ایران و البته کاهش موالید و فرزندآوری، وضعیت نامطلوبی را در چشمانداز نسل آینده خواهد داشت و غفلت از این مساله، منجر به فرورفتن در سیاه چاله جمعیتی خواهد شد و این یعنی در آینده، نسل و قومی به نام گیلک در فرهنگ و تمدن ایرانی وجود نخواهد داشت.
فرزند کمتر زندگی بهتر
به گزارش خط اول، شاید باورتان نشود ولی بعد از انقلاب، نرخ فرزندآوری در کشور 6.5 بوده است، یعنی میانگین تولد فرزند به ازای هر زن ایرانی 6.5 فرزند بود، و اگر با همان فرمان جلو می رفتیم با انفجار جمعیتی روبه رو می شدیم که با شرایط بد اقتصادی پس از انقلاب گره می خورد و کشور را دچار بحران گرسنگی می کرد، از همین رو پس از جنگ تحمیلی، شعار " فرزند کمتر زندگی بهتر " سرداده شد و بنا شد تا سال 1390 نرخ موالید را از 6.5 به 4 برسانند یعنی میبایست در 20 سال کاهش حدوداً 2.5 فرزند در نرخ باروری رقم می خورد.
اما اتفاق عجیبی رخ داد، شرایط بد به گونه ای پیش رفت که باعث شد برنامه کنترل جمعیت با چنان استقبالی مواجه شود که در سال 1371 یعنی در فاصله 3 تا 4 سال هدف برنامه محقق گردد و نرخ باروری به 4 فرزند به ازای هر زن برسد، اما برنامه متوقف نشد.
علت آنکه این قانون متوقف نشد آن بود که سرشماری در آن سالها 10 ساله بود و بسیاری از آمارها در دسترس نظام برنامه ریزی نبود و نظام مدیریتی نمی دانست در جامعه چه اتفاقی رخ داد، از همین رو این برنامه یک دهه آگاهانه (تا زمان سرشماری بعدی و تحلیل هایش) و یک دهه دیگر ناآگاهانه (تا زمان تصویب طرح جوانی جمعیت) اجرا شد.
در سال 1379 نرخ باروری در ایران تا سطح جانشینی (یعنی خروج 2 نفر از این نسل و جایگزینی 2 نفر دیگر) کاهش یافت و حتی به زیر آن سقوط و نرخ باروری به کمتر از 2.1 درصد رسید. آن یک دهم هم برای حوادث، سوانح، تلفات و ... درنظر گرفته می شود. البته باید تأکید کرد نرخ سطح جانشینی در ایران حداقل 2.3 است، چراکه سوانح و حوادث در ایران از میانگین جهانی بالاتر است.
اولین سیگنال فرزندآوری
در سال 1388 دولت احمدی نژاد اولین پیام را در موضوع فرزنداوری مخابره کرد، همان ماجرای تخصیص یک میلیون تومان برای هر تولد؛ اما از آنجایی که منابع مالی آن درنظر گرفته نشده بود، اجرایی نشد.
پس از اینکه سال 1391 رهبر انقلاب در یک سخنرانی بیان فرمود که ادامه سیاستهای کنترل جمعیتی از اواسط دهه 70 به بعد اشتباه بوده، مجلس شورای اسلامی دست به کار شد و سال 1392 طرح " جوانی جمعیت و حمایت از خانواده " را به نگارش درآورد، ولی از آنجاکه دولت روحانی بخاطر چالش های اقتصادی، علاقه ای به اجرای آن نداشت، این طرح ابطر ماند، تا سال 1400 یعنی در اواخر دولت تدبیر و امید، وقتی مجلس یازدهم روی کار آمد، دولت مخالفت های خود را از این طرح کنار گذاشت، علت آن هم روشن بود، چراکه اگر به تصویب هم می رسید اجرای آن به دولت بعدی واگذار می شد.
اگرچه این قانون پس از هشت سال تصویب شد اما 8 سال از بهترین سالهای پنجره جمعیتی ایران فرصت سوزی شد چراکه نرخ رشد جمعیت در ایران که سال 92، به 1 درصد رسیده بود اکنون 7 دهم درصد شده بود، نرخ باروری هم که به حدود 2 رسیده بود آن روز به 1.6 دهم درصد رسیده بود، سالمندی جمعیت هم به بالای 11 درصد و تعداد تولد نیز به 1 میلیون و 100 هزار تولد رسید که جملگی در نوع خود آمارهای ترسناکی به حساب می آیند.
به هر نحوی بود قانون حمایت از خانواده با 73 بند در سال 1400 مصوب شد ولی در مسیر اجرا چالش های فراوانی دارد. دیگر مجال بررسی و تحقیق نداریم باید اجرا کنیم، امروز باید بجنبیم چون در شرایطی قرار داریم که در خوش بینانه ترین حالت پنجره جمعیتی ما از منظر باروری حدود 5 تا 6 سال باز خواهد بود. امروز زنان متولد دهه 60 بین 31 تا 40 سال سن دارند و اگر این زنان از سن 37 سال عبور کنند تقریباً می توانیم بگوییم زنان دهه شصتی از سن باروری خارج شده اند در واقع تا 5 سال آینده این اتفاق رخ می دهد و تمام این زنان از سن باروری خارج می شوند.
اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد زنان دهه 70 در سن باروری خواهند بود که جمعیت آنها از دهه شصتیها بسیار کمتر است و فرهنگ آنها نیز با دهه شصتی ها متفاوت است و ازدواج هراسی بینشان تبلیغ شده و این موجب می شود تا مدیریت چالش جمعیت در ایران سخت تر و بسیار دشوارتر از گذشته باشد.
وضعیت بغرنج تر استان های شمالی
البته بحران جمعیت در نقاط مختلف ایران وضعیت متفاوتی دارد، بطور مثال استانهای شمالی به دلیل " مهاجرت های داخلی " در وضعیت بغرنج تری به سر می برند، این استانها دارای شرایط جغرافیایی و اقلیمی خاصی هستند که همواره چالش های زیست محیطی مانع بزرگی برای ایجاد صنایع مادر در آن است، از همین رو فرصت ایجاد اشتغال برای جوانان محدود است و باعث می شود استانهای شمالی در صدر جدول مهاجرفرستی جمعیت جوان و جویای کار قرار بگیرند.
از طرفی این جغرافیای خاص و مطلوب در بعد گردشگری، باعث شده گیلان و مازندران مقصد نهایی بازنشستگان سایر استانها باشد و سهم افراد سالمند این استانها را نیز افزایش دهد، تا جاییکه مدیرکل بهزیستی گیلان تاکید می کند پنجره جمعیتی در گیلان، 15 سال زودتر از کشور بسته خواهد شد و تا سال 1414 جمعیت استان سالمند می شود و رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان نیز با اذعان به اینکه پنجره جمعیتی استان گیلان یعنی فرصت زاداوری از سال 1375 شروعشده، پیشبینی می کند؛ با توجه به جمعیت سالمندی، این پنجره تا سال 1420 بسته شود. از همین رو استاندار گیلان در جلسات مختلف قرارگاه جوانی جمعیت، مداوم به جهاد تبلیغ برای فرزندآوری تاکید می کند.
مهاجرفرستی جمعیت جوان و مهاجرپذیری جمعیت سالمند درصد قابل توجهی از بحران جمعیتی این استانها را شامل شده است، اما در کنار این مهم، " عدم فرزندآوری " نسل جوان باقیمانده به بهانه نامطلوب بودن شرایط اقتصادی، ضربه مهلک تری به چالش جمعیتی زده است. این را نه نگارنده بلکه رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، نیز تایید و تاکید می کند.
دکتر محمدتقی آشوبی، درحالیکه نرخ سالمندی در کشور 11 درصد است، ان را در گیلان 15 درصد اعلام کرده و با نگرانی می گوید: نرخ باروری گیلان نیز در سال 1401 نسبت به 1400 کاهش داشته است و از 21 هزار و 700 زایمان در سال 1400 به 20 هزار و 200 زایمان در سال 1401 رسیده است و با نگاه آماری باید گفت نرخ باروری به 1.1 دهم (درحالیکه سطح جانشینی 2.3 می باشد) و نرخ رشد جمعیت تنها یک صدم درصد شده است و اگر با همین فرمان جلو برویم گیلان با داشتن بیشترین جمعیت سالمندی در ایران و البته کاهش موالید و فرزندآوری، وضعیت نامطلوبی را در چشمانداز نسل آینده خواهد داشت و غفلت از این مساله، منجر به فرورفتن در سیاه چاله جمعیتی خواهد شد و این یعنی در آینده، نسل و قومی به نام گیلک در فرهنگ و تمدن ایرانی وجود نخواهد داشت.
از همین رو چاره ای جز تشویق به فرزندآوری نمانده است، اما قبل از اینکه خانواده ها را به فرزندآوری تشویق نماییم ابتدا باید شرایط ازدواج را مهیا کنیم شرایط ازدواج هم همسویی عجیبی با شرایط اقتصادی جامعه دارد که متاسفانه با اقتصاد ناهمگن و تورم افزایشی موجود در کشور نه تنها ازدواجی صورت نمی گیرد که منجر به فرزندآوری شود، بلکه نیمی از همان اندک ازدواج های صورت گرفته هم به گواه آمار منتشره از سوی مراکز ذی صلاح به طلاق می انجامد. در این شرایط نهادهای متولی کار بسیار سختی برای بهبود شرایط جمعیتی دارند.
طرح ابتکاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان
قانون جوانی جمعیت تنها راه باقیمانده است که البته تنها سی درصد تکالیف آن برعهده وزارت بهداشت و مابقی برعهده سایر دستگاه هاست وزارت بهداشت حمایت و درمان زوجهای نابارور را با گسترش پوشش چتر بیمه و نجات فرزندان سقط؛ جزو محوریترین برنامه های خود در حوزه افزایش جمعیت و زادآوری قرار داده است، اما برای گسترش فرزندآوری باید شرایط اقتصاد جامعه بهبود پیدا کند که تکالیف آن در دین سایر دستگاه هاست.
با این حال رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان طرح جالبی پیشنهاد داد و بنا شد خود گیلان به عنوان پایلوت انجام دهد ولی علیرغم نیاز مبرم به اجرایی شدن این طرح باز هم هنوز موانعی برای اجرایش وجود دارد که البته عمدتا مالی است.
در طرح ابتکاری دکتر آشوبی، وی پیشنهاد حمایت از مادران زادآور را داده و گفت: کمک به اقتصاد و معیشت در خانوادهها یکی از مهمترین دغدغههای مشترک در بین خانوادههای جوان است و خود میتواند در ترویج فرزندآوری موفق باشد از همین رو در کنار درمان زوجهای نابارور؛ برقراری حقوق با بیمه برای مادران به تناسب هر فرزند پنج سال و تداوم و بازنشستگی این طرح پس از فرزند چهارم می تواند یک راهکار مهم و موفق در زمینه جوانی جمعیت و حمایت از خانواده باشد .
با اجرای این طرح می توان امید داشت تا پنج سال آینده میزان متولدین از ۲۰ هزار نفر در سال به ۳۰ هزار نفر افزایش یابد. از آنجاکه گیلان، پنج شش سال فرصت دارد تا جمعیت جوان ازدسترفته خود را با زادآوری جبران کند اجرای این طرح در این استان از نان شب هم واجب تر است.
دکتر آشوبی رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان درهمین راستا به خبرنگار خط اول گفت: اساس و زیربنای توسعه هر جامعه و کشوری، داشتن نیروهای جوان و فعال است که میبایست برای برخورداری از آن، افزایش نرخ جمعیت رقم بخورد. اما روند نزولی جمعیت در سالهای اخیر و افزایش جمعیت سالمند استان، شرایطی را رقم زده که اگر تدبیری برای افزایش نرخ باروری اندیشیده نشود، استان گیلان در سالهای نه چندان دور، جمعیت مولد نخواهد داشت و کشور و استان با چالش سالمندی رو به رو خواهد شد.
تنها سی درصد قانون جوانی جمعیت برعهده وزارت بهداشت است
وی افزود: تنها ۳۰ درصد تکالیف قانون جوانی جمعیت بر عهده وزارت بهداشت است، اما ما در دانشگاه علوم پزشکی با ۱۰۰ درصد ظرفیت پای کار هستیم و این مسیر مهم و حیاتی را ادامه خواهیم داد اما سایر دستگاه ها که هفتاد درصد تکالیف قانونی باقیمانده بر دوش آنهاست نیز باید بجنبد و ما به تنهایی نمی توانیم شاهکار کنیم.
وی تصریح کرد: با توجه به هرم جمعیتی استان، گیلان فرصتی پنجساله برای خروج از چاله جمعیتی داشته و میتواند فرصت ازدسترفته را در حوزه جمعیت، جبران کند در غیر این صورت، آینده نهچندان دور برای حفظ امنیت، ایجاد حداقلهای نظام بهداشت و درمان و یا تعلیم و تربیت با چالشهای عدیده از جمله واردات نیروی انسانی متخصص و متبحر روبرو خواهیم شد.
دکتر آشوبی با اشاره به تحمیل هزینه گزاف جمعیت سالمند، خاطرنشان کرد: ۱۵ درصد جمعیت فعلی استان گیلان، سالمند هستند و این جمعیت، ۷۰ درصد کل منابع بهداشت و درمان را مصرف میکند.
دکتر آشوبی بابیان اینکه میتوان بهسرعت، غفلت صورت گرفته را در جمعیت ازدسترفته گیلان، جبران کرد، افزود: تلاش برای تغییر اندیشه در رابطه با «ازدواجهراسی»، «مسئولیتگریزی» و همچنین «فرزندآوری» در جامعه، اساسی بوده و نقش اساتید و اعضای هیئتعلمی در آن، بسیار پررنگ و مؤثر است.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان همچنین به خلأ همکاری خیران سلامت در حوزه جوانی جمعیت و حمایت از خانواده اشاره کرد و گفت: انتظار است خیرین سلامت و نیکوکاران در کنار مسئولان دولتی، در تأمین هزینه درمان ناباروری، کمک به تغذیه مادران باردار، تهیه البسه و پوشاک نوزادان نیز مشارکت داشته باشند.
علی ای حال باید مسئلهی جمعیت را جدی گرفت؛ جمعیت جوان کشور درحال کاهش است. به جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. تعیین روز ملی جمعیت هم صرفا برای برگزاری همایش و سخنرانی نیست و باید اقدامات عملی صورت گرفته را در بوق و کرنا کرد و برای سیاستهای کلی جمعیت جهت رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور برنامه ریزی انجام شود، اگر این مهم صورت نگیرد همانطور که دکتر آشوبی رییس دانشگاه گیلان تاکید کرده است در اینده نزدیک دیگر قدیمی ترین و اصیل ترین قوم گیلان یعنی گیلک را نخواهیم داشت و آیندگان باید آن را در موزه ها بجویند.