این روزها خوابهایی که برای شهرداری رشت دیدهاند تمامی ندارد و بعد از تهدید به برچیدن پیادهراه شهرداری رشت، حالا نوبت به طرح جدیدی رسیده که متولیاش حوزهی هنری گیلان است. حوزه هنری گیلان اخیرا نشستی را با دو تن از کسانی که ادعا میشود پژوهشگر هنر و تاریخ هستند، برگزار کرده است. به چه منظور؟ احیای هویت مذهبی بافت مرکزی رشت، تخریب ساختمانهای تاریخی این محدوده و ساخت امامزادهای در وسط این میدان.
در این نشست که دو روز پیش با حضور رییس حوزه هنری و جمعی از افراد دیگر تشکیل شد، موضوعاتی پیرامون پیاده راه مرکزی رشت عنوان شد که تعجب بسیاری از افراد و تاریخنگاران را برانگیخت. یکی از کارشناسان برنامه که عنوان پژوهشگر تاریخ (کدام تاریخ؟) را یدک میکشد، با اشاره به تاریخ یکصد ساله بلدیه و نفی معماری و هویت شهری رشت، داد سخن داده است که لازم است بناهای تاریخی مجموعه شهرداری رشت، پست و تلگراف، هتل ایران و بناهایی چون کلیسا در ضلع شرقی پیاده راه تخریب شده و به جای آنها بقعهی فردی به نام «ابوجعفر» که محل زیارت و عرض حاجات مردم بوده، مجددا احیا شود! طرحی به شگفتی طرح قبلی که که در ذهن آدمی این سوال را ایجاد میکند که نهادهای فرهنگی و مذهبی به غیر از ایدهپردازی درباره تخریب، کار فرهنگی دیگری هم میکنند؟
در اینکه هیچکدام از ما شهروندان رشت اطلاع دقیقی از وضعیت روحی سخنرانان در جلسه فوق نداریم شکی نیست و حتی نمیدانیم بیان چنین سخنانی تا چه حد بر پایه و اساس فنی و کارشناسی است، اما آنچه که محرز است خطای آشکار حوزه هنری گیلان در برپایی چنین نشستهای فوق ضعیف و ناکارشناسانه است!
چندین ماه قبل از سمت پایگاه تحلیلی- خبری مرور گفتوگویی با ریاست حوزه هنری گیلان انجام شد. ایشان در این مصاحبه با بیان اینکه از جمله تکالیف حوزه هنری در زمان ایشان یکی سند زیست بوم و دیگری نقشه تحول هر استان است، برنامههای خود را متمرکز بر این دو محور دانسته بود.
شخص ایشان حتی در پاسخ به انتقادات در حذف و طرد نویسندگان خبره و نام آشنای گیلان که حوزه هنری خانه و پناه آنان برای تولیدات فاخر تاریخی و فرهنگی بود، گفته بود: «موضوع ما مسالهمحوری است! باید ببینیم کجاها میتوانیم نقاط امیدبخش و افتخار آفرین تاریخ خودمان را پیدا کنیم.»
حال با چنین نشست و سخنانی که بیان شده پرسش بنده از آقای منفرد به عنوان رییس حوزه این است: «کدام مساله؟ و کدام نقاط امیدبخش تاریخی؟»
آیا مساله شما با آن حذف و طردها، سرانجامش برپایی چنین نشستی بود؟ دعوت از افرادی که نه تنها تاریخ را زیر چکمههای عقاید خود له میکنند، بلکه در صدد اینند که چهرهی رشت را هم به شکل دلخواه خود درآورند، اسمش مسالهمحوری است؟ آیا مساله محوری و کیفی سازی و سطح دغدغهی حوزه هنری گیلان همین بود؟ و آیا بودجههای اختصاص یافته به این نهاد از این به بعد صرف چنین نشستهای نازلی خواهد شد؟
متاسفانه یا خوشبختانه در مدت اخیر، برخی از افراد با مواضع خود نشان میدهند چون نمیتوانند شهروندان رشت را به اندازهی لازم مورد هجمه قرار دهند، از نمادهای تاریخی رشت انتقام میگیرند و چنگ به تعلقات آنان میزنند!
در این میان از آنجا که رشت واجد مدیران شهری قدرتمند و تعیین کننده در سطح شهردار و شورا نیست و اغلب نماینده جریان ضعیف خود هستند، شهروندان رشت هر روز باید شاهد و ناظر سخنانی در خصوص پیاده راه باشند و از این موضوع رنجیده خاطر و خشمگین شوند.
به نظر میرسد فارغ از اظهارنظرهای غیرکارشناسی و نازل و مدیریت شهری خوابزده، که تنها نظر موافقان تخریب پیادهراه را تماشا میکنند، ماموریت جدید حوزه هنری گیلان به ریاست آقای منفرد، برگزاری نشستهای غیر امیدبخش است که نه تنها موجب تحول استان و رشت نمیشود که بیشتر کارگاه نفرتپراکنی و تفرقهانگیزی را بر جان خستهی رشت و مردمانش هموار میکند!