روزنامهنگاری در ظاهر یک حرفه است که در ازای کسب خبر، تنظیم گزارش، درج مقاله، اخذ آگهی و مصاحبه با مسئولین و سایر منسوبین درآمد اندکی دارد، اما در باطن یک هنر است، یک مسئولیت اجتماعی، یک وظیفه ملی. مثل طنزپرداز و قاضی و پیشوایان دینی برای اصلاح جامعه آمده است. برای مبارزه با دروغ و ریاکاری و رانتخواری و فساد اداری آمده است. یک روزنامهنگار هرگز به منافع شخصی نمیاندیشد. برای پورسانتی اندک شرف و آبروی خود را نمیفروشد. به خاطر جلب و جذب آگهیهای مناسبتی، مجیزگوی افراد و اصحاب زر و زور نمیشود. همواره چشم بیدار جامعه میماند تا روزی که قلم از دستش بیفتد. متأسفانه این رسالت بزرگ اجتماعی بر اثر شیوع وبای روزنامهداری و اهدای مجوزهای فلهای سفارشی، کاربرد اصلی خود را از دست داده و رفتهرفته روزنامهنگار و خبرنگار و صاحبامتیاز به ویزیتورهای شبانهروزی جویای آگهی و تملق صاحبان میزهای سبک و سنگین تبدیل شده که اگر وضع به این روال بگذرد، تمام نشریات و رسانههای حقیقی و مجازی به باجههای عابربانک جهت کارت به کارت کردن پول کثیف تبدیل خواهند شد و بیعدالتی سراسر جامعه را خواهد گرفت.
دکتر رنجکش شاعر، نویسنده و روزنامهنگار گیلانی، صاحب امتیاز و سردبیر هفتهنامه معین رشت از نامهای به یاد ماندنی اهل قلم آستارا است. او در دهه هفتاد با انتشار یک ضمیمه مستقل برای آستارا کاری بزرگ و ستودنی انجام داد. او برای اولین بار صدای محرومیت آستارا را به گوش مسئولین استان رساند و بعدها با واگذاری امتیاز انتشار هفتهنامههای پیک آستارا و خط آخر این علاقه به آستارا را به اثبات رساند. همچنین در آغاز دهه هشتاد در شروع فعالیت شعر فرانو که از هر طرف مورد هجوم اصحاب هیاهو قرار گرفته بود، مردانه ایستاد و صفحات ادبی هفتهنامه معین را در اختیار شاعران آستارایی گذاشت تا این شعر نوپا به جامعه ادبی ایران معرفی شود. حال در نیمه دوم دهه نود هستیم. هفتهنامه 4صفحهای معین با تلاش خانواده ژورنالیست رنجکش به روزنامهای سراسری بدل شده و سردبیر و صاحب امتیاز معین از روزنامهنگاری و تجزیه و تحلیل مشکلات مردم استان گیلان در کسوت دولتمرد عملگرا به عنوان فرماندار آستارا منصوب شده است. یونس رنجکش هرچند در شهری بر دستان آب با مشکلات عدیدهای درگیر خواهد شد، اما یقین میدانم از شکم نهنگ معضلات سرفراز بیرون خواهد آمد. او ثابت خواهد کرد از آستانه تا آستارا چونان یوزپلنگانی نستوه دویده و حرمت اهل قلم را پاس داشته است و هرچند مثل دوست شاعرش جناب آقای علی پورحسن از شعر فاصله گرفته تا آلبوم مدیرکلی خود را تکمیل نماید، اما هدفهای عالی انسانی را فراموش نکرده است. در هر پست و مقامی خود را یک روزنامهنگار شاعر میداند. او امروز با پیشوند دکتر به دادخواهی مردم آستارا آمده تا تحولی در ادارات فراموش شده ایجاد نماید. در جمع نخبگان آستارایی اعلام کرد: تا دیروز کارم درکسوت روزنامهنگاری، گیر دادن به مسئولین و هشدار کمکاریها و فساد اداری بوده، اما امروز نمیخواهم روزنامهنگاری به من گیر بدهد. من کاری میکنم که آنها نتوانند از من غلط بگیرند! آری بیست سال روزنامهنگاری او را آبدیده کرده است. او دردهای اجتماعی، فقر و عقبماندگی و هزار درد بیدرمان مردم را از نزدیک لمس کرده و حال در کسوت نماینده عالی دولت به آستارا آمده تا عملاً وارد کارزار شود. او آرزوهای بزرگی برای آستارا دارد. میخواهد آستارا قطب برتر تجاری و گردشگری ایران شود. او به زیرساختها میاندیشد، اگر مقامات استان به نام ارتقای شغل او را از آستارا نگیرند.
«شهری بر دستان باد»، مجموعه یادداشتهای یونس رنجکش است که در فاصله سالهای 84 تا 92 در روزنامه معین رشت چاپ و منتشر شده است. دکتر رنجکش در این مجموعه سرمقالههای شیرین و آتشین خود را در یک جا جمع کرده تا آینه تمامنمای مشکلات استان باشد. او در پی خدمت به مردم محروم این جهنم سبز است. مطالعه این یادداشتهای شیرین و خاطرهانگیز را برای خبرنگاران، روزنامهنگاران و اصحاب رسانه پیشنهاد میکنم. امیدوارم دکتر رنجکش اثرگذارترین فرماندار آستارا باشد و یادگارهای گرانقدری از مدیریت برتر خود به جا بگذارد و ثابت نماید اهل قلم در هر پست و مقامی به اهداف عالی انسانی وفادار است و شیفته میز و مقام نمیشود. از دکتر رنجکش پیش از این کتاب «مجموعه شعر خاکستری» و دو مجموعه مقاله با نامهای «این دستنوشتههای زیادی» و «ژئوپلتیک محیط زیست گیلان» به چاپ رسیده است.