دست به قلم شدم نه بخاطر اینکه از شهردار رشت حمایت کنم، چراکه فردی که سالها فرماندار شهرهای بزرگی چون رودبار و لاهیجان و رشت بود و قبای معاونت استانداری گیلان را نیز بر تن کرده، نیاز به حمایت و تعریف امثال من ندارد؛ دست به قلم شدم تا بگویم اینهمه سال مدیریت، یقینا بدون کاستی نبوده است، یقینا عاری از تصمیمات اشتباه هم نبوده است، اما مهم پذیرفتن اشتباه و اصلاح آن است، نه اینکه بر طبل توخالی اشتباه بکوبیم.
سید محمد احمدی نیز شهردار کلانشهری به نام رشت است، شهری با 700 هزار نفر جمعیت که در طول روز به یک میلیون و 200 هزار نفر هم می رسد و او با بیش از سه هزار نیروی رسمی و قراردادی که در مجموعه خود دارد، باید این شهر دراندشت را بگرداند و بچرخاند و وظیفه ما رسانه ها هم نه تمجید از عمل های ناکرده که تذکر آنهاست.
تذکر آنها به شهردار است تا اگر معبری بی اسفالت باقی ماند و زباله ای بر سر کوچه باقی ماند و آجری بیش از حد مجاز روی آجر قرار گرفت، سفت و سخت به شهردار تذکر دهیم.
اما نه؛ اینجا رشت است، کلانشهر رشت، می توان وسیعتر نگاه کرد و کلان تر خاست.
ما علاوه بر آسفالت کوچه فلان، هزاران تن قیر می خواهیم برای کل معابر شهر؛ ما علاوه بر جمع آوری زباله سطح شهر، زباله سوز می خواهیم، کارخانه کمپوست می خواهیم و هیچ عذر و بهانه ای در تاخیر احداث آن را هم نمی پذیریم؛ ما علاوه بر تذکر و جریمه نسق سازان، می خواهیم شهردار لودر بیاورد و خلاف سازان و ساختمانهایشان را تخریب کند تا شهری زیبا و متحد و یک شکل داشته باشیم.
اینها را از شهرداری بخواهیم که بومی است و مثل ناصر حاج محمدی (شهردار پیشین رشت) و ارسلان زارع (استاندار فعلی گیلان) منتظر رفتن و فرار از دیدگان مطالبه گر مردم و رسانه نباشند.
اینکه چرا فلانی پست گرفت و به بهمانی کمک شد، پشتش یعنی چرا من پست نگرفتم و چرا به من کمک نشد، اکنون وقت آن است به جای پرداختن به این هجویات، شورای ششم را پای کار بیاوریم تا انتخابی درست برای شهرداری رشت داشته باشد.
توجیهشان کنیم که رای مردم به شما برای نشستن بر کرسی شورا بوده و حتی گوشه چشمی هم به صندلی شهرداری گناهی نابخشودنی است،
توجیهشان کنیم که این شهر هر چه کشیده از غلامان حلقه به گوشی کشیده که حتی اختیار انتخاب مدیر دفتر خود را هم نداشتند،
باید توجیهشان کنیم از انتخاب غریبه هایی که حتی فرق خیابان های اصلی شهر را نمی دانند، پرهیز کنند،
صد البته که این یازده نفر به همه این امور آگاهند و قدر فرصت هایی چون سید محمد احمدی را نیز می دانند.
انتخاب شهردار رشت حق قانونی شورای ششم است، اما پیشنهاد می شود کلانشهر رشت را که خسته از تغییرات مدیریتی پیاپی هست از این آسیب دور کنند و اینبار خط تداوم و ثبات را پی بگیرند، ثباتی که بی تردید سودش را بیش از همه شهر و شهروندان می بینند، همان کسانی که این یازده نفر را به کرسی شورا رساندند.
مگر اینکه خدای نکرده اینان بدنبال منافع فردی خود باشند و صلاح شورانشینان را برتر از صلاح شهرنشینان بدانند و به قول معروف به مثل "دیگی که برای من نجوشد، سر سگ در آن بجوشد" تن دهند.
اما یقینا با شناسنامه ای که از شورای ششم رشت سراغ داریم آنچه که بیش از همه برایشان اهمیت دارد، ثبات مدیریت شهری است و انهم نه به هر قیمتی بلکه به قیمت انتخاب یک مدیر بومی و باسابقه و پاک دست؛ فقط کافیست کمی منصف باشیم.