پليس راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي براي مهار ترافيك و نظم بخشيدن به تردد خودروها، روزانه حدود هزاران افسر وظيفه را راهي خيابان ها مي كند و اين افسران مجبورند روزانه نزديك به 8 ساعت را در تقاطع ها و خيابان هايي سر كنند كه ما حتي يك ساعت، آن را تحمل نمي كنيم. مگر آدم مجبور است سر و صدا و شلوغي و آلودگي را بدون هيچ دليلي تحمل كند؟ اما آنها تحمل مي كنند، چون شهر نظم می خواهد. بالاخره يك نفر بايد باشد كه جلوی رانندگان متخلف را بگيرد و تلاش كند تا ترافيك روزانه ختم به خير شود و چه كسي بهتر از نيروي تحصيل كرده وظيفه ؟
اما اداره و نظم بخشيدن تردد خودروها در کلانشهرها نه تنها حرفه اي تخصصي است، بلكه نياز به فرهنگسازي و حتي آموزش برخورد صحيح با شهروندان دارد؛ امري كه با به كارگيري نيروهاي وظيفه كه حداكثر 20 ماه را در اين لباس هستند، ميسر نخواهد بود. اين امر نياز به تربيت نيروهاي كادر حرفه اي دارد تا در تداوم تماس با مردم، شيوه هاي درست برخورد با متخلفان يا آموزش هاي راهنمايي و رانندگي محقق شود.
برخی افسران وظیفه تحکم و اقتدار را با عصبانیت و پرخاش اشتباه گرفته اند، مقام معظم رهبری خدمات ارزندۀ نیروی انتظامی را شایستۀ تقدیر دانستند و تأکید کردند: ایجاد امنیت فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی در جامعه از مهمترین مسئولیتهای نیروی انتظامی است. ایشان گفتند: لازمه برقراری امنیت در کشور، «اقتدارِ پلیس» است اما این اقتدار باید همراه با عدالت، مروّت و ترّحم باشد.
آری این اقتدار باید با عدالت و مروت و ترحم همراه باشد نه اینکه پلیس قدرتش را به رخ مردمی بکشد که امنیت فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی شان در جامعه مدام در تب و تاب التهاب است.
غالب مردم وقتی با تابلوی ایست پلیس مواجه می شوند به جای اینکه منتظر حضور مامور راهنمایی و رانندگی در کنار خودروی خود باشند که الزامی قانونی است و سرپیچی از آن، نوعی تخلف برای مامور پلیس به شمار می آید؛ خود بزرگواری کرده و با لبخند سمت پلیس می روند تا با این روش بتوانند آنها را متقاعد به انصراف از جریمه و یا تخصیص حداقلی جریمه نمایند و دقیقا اینجاست که گاها برخی از این افسران غالبا وظیفه عصبانیت را با اقتدار اشتباهی گرفته و راننده – احتمالا متخلف – را با کلام و قلم نقره داغ می کنند.
پلیس باید بداند که یک باور عمومی در میان عموم وجود دارد که جریمه کردن محلی برای درآمد پلیس شده است. ناجا باید این ذهنیت منفی را با اتخاذ راهکارهای گوناگون برطرف نماید، نه اینکه با بکارگیری افسران وظیفه غیرحرفه ای در زمینه جاده و ترافیک خود بر این تشکیک بیفزاید.
فرمانده ارشد نیروی انتظامی تاکید بر وجود عنصر "کارامدی" در پلیس دارد، معیار کارامدی پلیس را هم میزان رضایتمندی مردم می داند ولی وقتی چینش شهرهای ما به گونه ای است که میزان تخلفات رانندگی را خواسته و ناخواسته بالا می برد، یا میزان بالای جرایم به گونه ای است که آمپر خرده متخلفان رانندگی را به سقف می چسباند دیگر تحمل نگاه غضب آلود و عصبانیت گاها بیجای افسران عمدتا وظیفه ناجا نباید فضا را برای یک چالش اجتماعی دیگر باز نماید.
بنابراین پلیس با آموزش بیشتر و کارامدتر این افسران وظیفه، مانع از تضییع بیشتر حقوق شهروندی مردم شوند و ارزشمندترین سرمایه پلیس را که اعتماد عمومی مردم است همچنان برای خود داشته باشد.