آن روزی که در دفتر حاج مصطفی داوودی رئیس وقت سازمان تربیتبدنی یکی از نمایندگان خراسان فریادزنان معترض بود که چرا باید ما در المپیک و بازیهای آسیایی شرکت کنیم، آن روز ورزش در مجلس بیاهمیت بود.
روزگاری که در دهه ۶۰ برخی از نمایندگان به صداوسیما نامهای نگاشته و نسبت به پخش ورزش از شبکههای سیما معترض بودند، آن روز ورزش مغضوب پارلمان قرار گرفت.
وقتی در مجلس و از پشت تریبون، آن نماینده بوئینزهرا به احمد درگاهی رئیس وقت ورزش کشور اخطار داد که باید «پرویز دهداری» معلم بزرگ ورزش را از سرمربیگری تیم ملی فوتبال برکنار کنید، آن روز آسیبپذیری ورزش در خانه ملت رقم خورد.
روزگاری که سرمربی تیم ملی کشتی را از پلهکان هواپیما با شکایت واهی یک نماینده، پائین آوردند، آن روز نظارت مجلس به دخالت در ورزش تبدیل شد.
آن روزی که «احمد ناطقنوری» نماینده مجلس، ورزش پرطرفدار «بوکس» را از «زیرزمینها» به سالنهای بوکس کشانید و در مجلس عدهای نماینده تندرو او را به گوشهی رینگ کشانیده و مورد حمله قرار دادند که چرا بوکس را آزاد کرده، آن روز هم ورزش مورد بیمهری پارلمان قرار گرفت.
وقتی که مرحوم مهندس محمد مجدآرا نماینده بابل مسئولیت فدراسیون تنیسرویمیز را پذیرفت و در مجلس بطور علنی نسبت به «بودجه کم» ورزش اعتراض کرد و کمیسیون تلفیق اعتراض او را نپذیرفت، آن روز هم ورزش در مجلس بیاهمیت بود.
وقتی خانمها هاشمی، طاهریان، فرهادیزاد و… در راهروهای مجلس بدنبال افزایش بودجه و حمایت پارلمان از ورزش بودند و گاهاً ناامید و دست خالی به جمع کثیری از بانوان ورزشکار برمیگشتند، آن روز هم یاس در پارلمان نسبت به ورزش قوت گرفت.
هنگامی که دکتر محمدباقر نوبخت حقیقی نماینده رشت و رئیس کمیسیون تلفیق با علاقمندی خاص و اطلاع از اهمیت ورزش، بودجه ورزش را، هم خاص دید و هم افزایش دادند و مورد اعتراض چند نماینده قرار گرفتند، آن روز هم یک نوع بیمهری به ورزش در مجلس صورت گرفت.
روزگاری که نمایندگان آذربایجانشرقی در مجلس، درصدد دخالت در ترکیب تیم ملی فوتبال برآمدند و رئیس دستگاه ورزش را به استیضاح و برکناری تهدید کردند، آن روز ورزش توسری خور پارلمان قرار گرفت.
زمانیکه دکتر سعیدلو رئیس وقت سازمان ورزش تن به خواستههای غیرقانونی برخی از نمایندگان اصلاحطلب ندادند و در مقابل آنها با قاطعیت ایستاد، نمایندگان طرح وزارت ورزش را تصویب کردند تا هر موقع خواستند «وزیر» ورزش را استیضاح و برکنار کنند و آن روز که سازمان به وزارت تبدیل شد، ورزش آسیب جدی دید و در حقیقت روز عزای ورزش بود.
وقتی که نماینده یک بار مصرف اصلاحطلب رشت وزیر ورزش را تهدید کرد که اگر فرد موردنظرش را در سمت مدیرکل استانش قرار ندهد لباس کاراته پوشیده و در دفتر وزیر به مبارزه تن به تن با او میپردازد، آن روز هم حقارت ورزش در پارلمان رقم خورد.
زمانی که نماینده وقت «اصولگرای» سمنان در مجلس در شهر گوانجو چین در خلال بازیهای آسیایی که برای بررسی عملکرد کاروان ایران از سوی فراکسیون ورزش و با هزینه کمیته ملی المپیک آمده بود و به جای حضور در سالنهای ورزشی در بازار معروف «بیجینگلو» بدنبال «بیسیم» بود که بگفته خودش در جاده بتواند با اعضای خانواده، عروس و دامادش که در چند ماشین در مسیر تهران و سمنان حرکت میکردند تماس بیسیمی بگیرند، آن روز دریافتم که ورزش در مجلس «یکوسیله» است.
وقتی رئیس اصلاحطلب فراکسیون ورزش مجلس در بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی چند چمدان خرید کرده بود که دو کارگر هتل با پاهایشان بر روی چمدان فشار بیاورند تا «زیپ» چمدان بسته شود این نماینده هم برای نظارت بر عملکرد وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به کرهجنوبی آمده بودند، آن روز خجالت کشیدیم که ورزش چقدر «تحقیر» شده است.
هنگامی که مهندس هاشمیطبا یکی از موفقترین روسای سازمان ورزش بوده است و جمعی از نمایندگان فراکسیون ورزش مجلس را در دفترش دعوت کرد تا راهکارهایی برای پیشرفت ورزش بیابند و از نمایندگان خواستند که طرح و ایده برای تقویت ورزش ارائه نمایند، نمایندگان به دقت ولی بظاهر از صحبتهای هاشمیطبا یادداشت برداشته و رئیس دستگاه ورزش از دقت نظر نمایندگان بسیار خرسند شده بود که اینها به ورزش اهمیت میدهند، اما وقتی در پایان جلسه هرکدام از نمایندگان یادداشتهایشان را به رئیس ورزش دادند، مهندس دریافت که تمامی یادداشتهای آنها به درخواستهای چند صد توپ، تور و وسایل ورزشی ختم شده است، رئیس دستگاه ورزش به سبکی و کوچکی «جلسه» اش از یک طرف در دل خود خندید و از سوی دیگر آه و افسوس خورد و دریافت که آن «مجلس» جایگاهی برای تقویت ورزش نیست.
وقتی نمایندگان مجلس طرح استیضاح سلطانیفر وزیر ورزش را با ۵۰ امضا به هیئت رئیسه دادند تا وزیر را بدلایل واهی که ذکر کرده بودند برکنار کنند، کم کم و یکی پس از دیگری امضاهایشان را پس گرفتند و بجایش توپ، گرمکن و وسایل ورزشی دریافت کردند.
در آن روز وزیر باهوش و موفق، فهمید که ورزش از مسیر بهارستان هرگز پیشرفت نخواهد کرد.
آنچه گفته شد در مورد مجالس ادوار گذشته بود و اما در این مجلس که خود را مجلس انقلابی نامیده، جامعه ورزش منتظر و مترصدند که بیابند رویکرد آنان با ورزش چگونه خواهد بود در این مجلس نیز:
یکی از نمایندگان خطاب به کاندیدای وزارت ورزش که قهرمان دوومیدانی آسیا است گفته بود که چرا شما در پیست دوومیدانی دویدید بهتر نبود از تهران تا جبهههای جنگ میدویدید، این جمله نه دفاع از جبهههای جنگ است و نه پشتیبانی از ورزش.
نماینده دیگر مجلس فعلی نیز در نطق مخالفت خود با وزیر پیشنهادی گریست، جامعه ورزش نمیداند که این گریه را مرثیهای بر آلام خود بداند یا اشکی ریخته و بیفایده برای ورزش.
این نماینده که ظاهراً رئیس فراکسیون ورزش مجلس فعلی است ادعا کرده که باید تحقیق و تفحص را از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک اجرا کند ولی ایشان قبل از این کار باید مشخص کند که پولهایی که نمایندگان از وزارت ورزش گرفتهاند در کجای ورزش هزینه شده است؟
مجلس و خصوصاً فراکسیون پرادعای ورزش پاسخ دهد که به ورزش چه داده است که اینقدر ورزش را تحت فشار قرار میدهد؟ مجلس پاسخ دهد که ورزش در عمارت بهارستان در اولویت چندم است؟
مجلس باید بداند که طبق قانون اساسی ورزش رایگان است، به افکار عمومی پاسخ دهد که چرا ماده ۸۸ در مجلس تصویب شده است که ویرانگر ورزش قهرمانی و همگانی است. مجلسی که قانون مخرب ماده ۸۸ را تصویب میکند که بر اساس آن ورزش قهرمانی و همگانی افول یابد و نابود شود چه ادعا و توقعی باید داشته باشد که در عرصه بینالملل مدالهای رنگارنگ بگیرند.
در ادوار مجلس مواد قانونی ضد ورزش زیادی تصویب شده و قوانین حمایتی خوبی هم حذف شده که از جمله آنها میتوان به تصویب ماده ۸۸ در واگذاری اماکن ورزشی، تصویب قانون اخذ مالیات بر ارزش افزوده از ورزش، تصویب ممنوعیت کمک به باشگاههای ورزشی بر اساس برنامه ششم توسعه، حذف قوانین تسهیلاتی و حمایتی از حامیان مالی ورزش و مانند اینها اشاره کرد.
در ۲۱ آذر ۱۴۰۰، لایحه بودجه ۱۴۰۱ کل کشور از سوی سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم منتشر و توسط رئیس جمهور تقدیم مجلس شد. طبق جدول منتشر شده، برای وزارت ورزش در سال آینده مبلغ ۳ هزار و ۱۲۴ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شده که نسبت به سال گذشته افزایش نسبی داشته است.
بودجه وزارت ورزش و جوانان به همراه کمیته ملی المپیک و کمیته ملی پارالمپیک در سال گذشته حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان بود و برای سال آینده، بالغ بر ۱۴۰۲ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
نکته مهم این است که در لایحه دولت نامی از کمیتههای ملی المپیک و پارالمپیک دیده نمیشود و بودجه این دو بخش زیر مجموعه بودجه وزارت ورزش قرار گرفته است.
در سال گذشته بودجه ۱۶۷ میلیاردی برای کمیته المپیک و ۷۱ میلیاردی برای کمیته پارالمپیک در نظر گرفته شده بود و امسال اما تمام بودجه به وزارت ورزش و جوانان تعلق گرفته و این وزارتخانه بودجه را به کمیته ملی المپیک و پارالمپیک تخصیص میدهد و تا لحظه تنظیم این یادداشت نیز مجلس اقدامی در جهت اصلاح این اقدام نادرست انجام نداده است و مواضع مجلس مشخص نیست.
در واقع، با این تصمیم نابخردانه سازمان برنامه و بودجه، این دو نهاد مهم ملی از لحاظ ساختاری ماهیتی همچون فدراسیونها یا یک ادارهکل ستادی وزارت ورزش و جوانان مییابند در حالی که اساسا وظایف و اقداماتی که بر عهده این دو نهاد ملی ورزشی کشور است نیازمند اختیارات و استقلال در بودجه و چابکی در تصمیمگیری و اقدام است و ادغام بودجه آنان با وزارت ورزش و جوانان ترمزی قوی در اجرای امور مربوط به ساماندهی و تقویت تیمهای ملی ست.
اگر کمیتههای ملی المپیک و پارالمپیک اختیار، استقلال و آزادی عمل در تخصیص منابع مالی نداشته باشند و برای هر اقدامی ناگزیر باشند دست خود را جلوی وزارت ورزش و جوانان دراز کنند، جای شبهه و تردیدی باقی نخواهد ماند که اهرم فشار مالی و اقتصادی به وضوح میتواند بر سیاستها و کارکرد این کمیته تأثیر بگذارد و شائبه دخالت دولت بر امور این دو نهاد که صراحتا در تضاد با منشور کمیته بینالمللی المپیک است را تقویت کند و ورزش کشور را با تهدید جدی تعلیق مواجه مینماید.
آخرین شاهکار مجلس نیز ورود به مسائل فدراسیون فوتبال است که بدون اطلاع، بدون دانش کافی و فقط با تحکم ورود میکنند که این امر را FIFA برنمیتابد و قطعا تبعات زیادی به فوتبال ما وارد میکند، مجلس چه به فوتبال داده که اینچنین طلبکارانه با فوتبال برخورد میکند، مجلس میتواند به حریم تیمهای دولتی پرسپولیس و استقلال ورود کند ولی هرگونه اقدام غیرمنطقی مجلس در حریم فوتبال تبعاتی جبران ناپذیر دارد.
در پایان باید گفت کلنگ تخریب ورزش در مجلس و بهارستان است نه در خیابان سئول.