امروزه همه جا از محل کار، تاکسی و صف نانوایی گرفته تا مهمانیها و محافل جمعی، همه از سیاست صحبت میکنند و اغلب در میانه های بحث داغ سیاسی، این ادعا نیز به کرات به گوش میرسد که «سیاست پدر و مادر ندارد» حال سوال اینجاست که آیا واقعاً سیاست پدر و مادر ندارد؟
پر واضح است که فرهنگ سیاستهراسی در ایران قدمتی تاریخی دارد و سلاطین و پادشاهان بهترین راه برای تحقق استبداد و استعمار خود را، دخالت ندادن مردم در سازوکار قدرت، به کمک تزریق همین فرهنگ سیاستگریزی در اذهان می دانستند. از همین رو، مردم برای داشتن یک زندگی پاک و سالم، به دور از هرگونه رعب و وحشت، باید از سیاست که معادل کلک و حقه و دروغ است، دوری می کردند. هدف سیاست تصاحب قدرت با ابزاری مثل جنایت و خیانت و دیگر اعمال ضد بشری است، بر این اساس، هر آنچه سیاسی است، مطرود است.
اما امام خمینی نظریه جالبی در این خصوص دارد، ایشان با تقسیم بندی سیاست به انواع شیطانی؛ حیوانی و الهی می فرماید: " وقتی می گوییم سیاست مسأله ای است انسانی، بدین معناست که از ارادۀ انسان برمی خیزد و حاصل کاربرد عقل و اختیار اوست. " بنابراین باید اعتراف کرد سیاست نه تنها بی پدر مادر نیست، بلکه حتی خانواده دار هم هست! و اگر صحبت از بی خانواده بودن سیاست می شود به نوع شیطانی و حیوانی آن برمیگردد. قسمتی زشت و وحشتناک از سیاست که امروزه در کت و شلوارهای رسمی دیپلمات های اتو کشیده پدیدار می شود و به قول امروزی ها "سیاست پشت پرده" را می سازد.
نمونه بارز آن در انتخابات اخیر ریاست جمهوری کاملا ملموس است، این انتخابات با کاهش قابل توجهی از میزان رای دهندگان روبه رو بود و برای نخستین بار برگه های سفید و باطل با کسب 13 درصد آرا رکورد زد؛ عده ای این عدم استقبال را حاکی از رد صلاحیت های گسترده از جمله رد صلاحیت برخی بزرگان نظام می پندارند که یکی از آنها علی لاریجانی بود. لاریجانی که به شدت پیگیر علت رد صلاحیت خود بود، بالاخره هفته گذشته از انتظار درآمد و شورای نگهبان بعد از هفت ماه دلایل رد صلاحیتش را اینگونه اعلام کرد: « سهیم بودن در بخش هایی از نابسامانی و وضع نامطلوب در دولت دوازدهم، عدم رعایت اصل ساده زیستی، سفرهای متعدد اعضای خانواده به اروپا و اقامت یکی از فرزندان در آمریکا، مداخله فرزند دیگر در قراردادهای خدماتی و ساختمانی مجلس شورای اسلامی در زمان ریاست بر مجلس و همچنین حمایت از افراد ردصلاحیت شده و اظهارات در موضوعات و مقاطع مختلف از جمله حوادث سال ۱۳۸۸».
این دلایل عجیب و غریب که می توان آن را پای تک تک کاندیداتورها نوشت؛ خیلی زود واکنش تند علی لاریجانی را هم در پی داشت و طی نامه ای خطاب به شورای نگهبان تصریح کرد: آیا میدانید چه بدعت خطرناکی پایه گذاری میکنید؟ یک کلام بگویید بنا داشتیم شما را حذف کنیم، در این صورت، حداقل جمله ای معنادار ایراد کرده بودید.
البته این نخستین بار نیست که با بزرگان نظام در آستانه یک انتخابات بزرگ اینگونه برخورد می شد، پیشتر صدها نماینده مجلس، وزیر و وکیل و حتی رییس جمهور نیز به دلیل عدم التزام به اسلام و قانون اساسی رد صلاحیت شدند، روسای جمهوری که دقیقا 32 سال از 42 سال بعد از انقلاب را بدون داشتن صلاحیت !!! بر سرنوشت ملت، حاکم بودند! اما خیلی راحت از کنار نامشان عبور کردند. اینکه این حذف، کار سیاست بود یا سیاستمدار، الله و اعلم !
پس اگر فردی که سه دوره رییس مجلس شورای اسلامی بود و دو دوره رییس سازمان صداوسیما بود و دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و حذف شد نباید تعجب کرد، شاید پیشتر دیگرانی حذف شده باشند تا جا برای این سیاستمدار باز شده باشد!
آری همه ما در یک فضای سیاسی تنفس می کنیم، اما هیچوقت نشنیده ایم که یک هنرمند، نویسنده، موسیقیدان، خواننده، نقاش و روزنامه نگاری باعث ایجاد فقر، بیکاری، اعتیاد، طلاق، زباله گردی و آسیبهای متنوع اجتماعی شده باشد، ولی یقینا سیاستمداران زیادی را دیده ایم که با اعمال سیاست های غیرکارشناسانه و غلط و البته منفعت طلبانه، در ایجاد فقر، بی عدالتی اجتماعی، بیکاری و ناهنجاریهای اجتماعی، نقش موثر داشته اند. حال قضاوت کنید سیاست پدر مادر ندارد یا سیاستمدار؟