قضیه از این قرار است که چند وقت پیش، مطلب کوتاهی درباره فساد های مختلف اقتصادی یا همان اختلاس ها که اکثرا از سوی مقامات نزدیک به افراد ذی نفوذ دولت صورت گرفته، نوشته بودم که عزیز بزرگواری،معتقد بود با توجه به روی کار آمدن دولت جدید، باید منتظر تحولات مثبت باشیم و با خوش بینی به آینده ای روشن چشم بدوزیم .
از شما چه پنهان، حرفش را پذیرفتم وخواستم به چشم اندازهای تصورات مثبت، دلخوش باشم و داستان کلیدی که قرار بود هر در بسته ای را باز کند به باد فراموشی بسپارم ،اما؛ نشد!.
چرا نشد؟!.
ماجرا از وقتی شروع شد که عباسی،استاندار جدید گیلان در مراسم معارفه اش از گیلان به عنوان استانی که متأسفانه در حوزه "فساد" در رتبههای اول تا پنجم قرار دارد، یاد کرد و گفت: خط قرمز مدیران، بحث فساد اداری است، با خودکار قرمز اسامی مدیرانی که در ادارات دچار فساد مالی، رانتخواری و رفیق بازی هستند، اعلام خواهد شد، چرا که این امر مورد تأکید مکرر رئیس جمهور محترم نیز است.
استاندار گیلان گفت: از مردم می خواهیم مدیران فاسد را معرفی کنند، زیرا رفیق بازی و فساد اداری در دکترین رئیس جمهور به عنوان رئیس دولت مردمی جایی ندارد و قطعا عامل نارضایتی مردم است.
و همچنین آیت الله فلاحتی،امام جمعه رشت در خطبه های نماز جمعه از استاندار گیلان و شهردار رشت خواست تا "فسادستیزی" را سرلوحه کار خود قرار دهند.
براستی تاکیدات مقامات استانی برای مبارزه با فساد در این استان را باید نادیده و نشنیده گرفت؟!.
همه مسوولان اسبق و فعلی بهترمی دانند که ناکارآمدی مدیران سفارش شده و نور چشمی ها،چه بلاهایی را برسر گیلان آوار کرده است!.
همان استانی که تلنباری از پروژه های اجرایی نشده، فقط بر روی کاغذ دارد!.
همان استانی که ارتفاع زباله اش در سراوان دارد سر به فلک می زند و در طی 30 سال گذشته هر چه اعتبار به حلقومش ریخته اند، باز هم زباله پس داده!.
همان گیلانی که روزگاری در رودخانه های زرجوب و گوهر رودش، از انعکاس چهره ات در آب گل از گلت می شکفت ولی ؛ اکنون بعد از 30 سال جرات نمی کنی از کنارش رد شوی!.
همان استانی که روزگاری نه چندان دور، مرد و زنش در کارخانه های تولیدی ، نان بازوی خود را می خوردند ،حال به روزگاری دچار شده اند که نه زوری دارند و نه نانی!.
روزها را کنار خیابان بساط شال و کلاه و روسری پهن می کنند که به خیال خود کلاه بگذارند بر سر خودشان که نان به خانه خواهند برد ،ولی چه نانی؟!. نانی که قدرت زور بازویشان نمی شود!.
باره و بارها مسوولان وعده داده اند که قرار است نورچشمی ها به خط پایان برسند!.
و حال سوال این است که آیا با روی کار آمدن دولت و کابینه جدید، آنهایی که تا نانشان در روغن فساد نچرخد به مزاج شان سازگار نیست، دست از پا درازتر، بساط شان را جمع کرده و راهی ناکجا آباد می شوند؟!.
آیا کارکنان و مدیرانی که ره صد ساله را یک شبه با رانت خواری، کار چاق کنی،اختلاس و ...طی کرده اند به آنچه که طی این سال ها به دست آورده قناعت کرده و به جویدن نان جو راضی می شوند؟!.
آیا همه آنهایی که با پرونده سازی های متعدد صوری، شیطان رجیم را به تعظیم در برابر خود وادار کرده اند و باعث تعطیلی کارخانه های متعدد، اخراج کارگران و در نهایت عامل روغن کاری چرخ های های به صدا درآمده اقتصاد این استان شده اند،می توانند تاوان سال ها رنج و درد خانواده های دردمند گیلان بدهند؟!.
اینکه استاندار گیلان در بیانات خود از مردم خواسته تا مدیران فاسد را معرفی کنند، بسیار خوشایند است ولی؛ کافی نیست.
آیا نهادی،مسوول نظارت بر عملکرد کارکنان و مدیران نیست؟!.
آیا می توان پذیرفت که در فسادهای اقتصادی که اخبارش را می شنویم فقط یک یا دو نفر دخیل بوده اند؟!.
آیا نباید نظارت ها و مبارزه با فساد به دست افرادی سپرده شود که خود دستی پاک برای به بند کشیدن دستانی آلوده داشته باشند؟!.
بنابراین انتخاب و انتصاب مدیران لایق در این راستا بسیار کارگشاست نه مدیرانی که به واسطه نسبت قومی، حزبی و نزدیکی به سران دولت، سفارش و توصیه می شوند.
شدت مبارزه با فساد در کشورمان آنگونه است که رهبر انقلاب در فرمان هشت مادهای خطاب به سران قوا درباره مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی ضمن تأکید بر اینکه نباید هیچ تبعیضی در مبارزه با فساد دیده شود،تاکید کرد: « هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود، هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسؤولان کشور، خود را از حسابکشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.»